زمان


زمان

در مسیر خلوت ماه نیست امشب ؛ هیچ شهاب هر ستاره رفته به خواب آن ستاره که تقدیر من ست نقش بر آن تاریک شده ؛ رفته به دنبال سراب شب ؛ با آن دست سیاه ؛ دست کشید به آسمان چشم بر سایه روشن رنگی...




در مسیر خلوت ماه
نیست امشب ؛ هیچ شهاب
هر ستاره رفته به خواب
آن ستاره که تقدیر من ست نقش بر آن
تاریک شده ؛ رفته به دنبال سراب
شب ؛ با آن دست سیاه ؛ دست کشید به آسمان
چشم بر سایه روشن رنگی دارم
که دنیایم شده آن
منتظرم ؛ دل نگران ؛ باد سَر برسد از راه گَران
آوَردَ بوی تو را
که مرا این تُربَت ؛ خوش تر آید به همه جام جهان
یک ستاره ؛ غَلتی زد و چشمی زد و باز رفت به خواب
عین یک لِنجَ شکسته
پهلو زده ام بر اَسکلهَ تار زمان
یک چشمم مانده به راه
چشم دگر می نویسد قطره به قطره
نام تو را ؛ هزار ؛ هزار ...





ششم فروردین ماه 1403
سعید رضا علائی



حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس/ تیتر روزنامه های ورزشی شنبه 8 اردیبهشت