پرواز


پرواز

کبوترم که به ویرانه آشیان دارم نه یار و همدم و عشقی نه همزبان دارم شکسته بالم و خونین پر و اسیر قفس دلی شکسته در این جسم نیمه جان دارم نمانده بال پریدن مرا دریغ اما خوشم که پنجره ای رو به آسمان...

کبوترم که به ویرانه آشیان دارم
نه یار و همدم و عشقی نه همزبان دارم

شکسته بالم و خونین پر و اسیر قفس
دلی شکسته در این جسم نیمه جان دارم

نمانده بال پریدن مرا دریغ اما
خوشم که پنجره ای رو به آسمان دارم

دوباره مست شدم در هوای ابر کبود
گر چه پیرم و اما دلی جوان دارم

به پشت میله بهاران رسید و کنج قفس
به پای سوخته زنجیری از خزان دارم

دو چشم خسته ام آتشفشان خاموشند
مذاب اشک ز بعضی گران ،نهان دارم

نه مرهمی رسد از راه نه فرشته ی مرگ
هماییم ،که به ویرانه آشیان دارم

از کتاب بوی باران
منتشر شده اول فروردین 1403
شاعر کبری اسدی نیازی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا