مملکت ناراضی ها: مجموعه داستان


مملکت ناراضی ها: مجموعه داستان

بخشی از داستان مملکت ناراضی ها: مدیر نمایشگاه اتومبیلهای آخرین مدل در حالیکه مشغول نشان دادن یک اتومبیل آخرین سیستم داخل نمایشگاه به یک مشتری دم کلفت است، مشغول صحبت با همکارش هم می باشد که او هم واردکننده اتومبیلهای خارجی دست اول است. - امسال...

بخشی از داستان مملکت ناراضی ها:
مدیر نمایشگاه اتومبیلهای آخرین مدل در حالیکه مشغول نشان دادن یک اتومبیل آخرین سیستم داخل نمایشگاه به یک مشتری دم کلفت است، مشغول صحبت با همکارش هم می باشد که او هم واردکننده اتومبیلهای خارجی دست اول است.
- امسال من دو پارتی دوازده تائی اتومبیل بنز و شورلت و کادیلاک...
- یعنی بیست و چهار دستگاه؟
- آره ... وارد کردم، پارتی اول و هر جور بود با من بمیرم و تو بمیری و نعل کردن خر کریم، از گمرک خرمشهر مرخص کردم اما بی انصافها، برای پارتی دوم ...
- اون دوازده تا اتومبیل دیگه؟
- آره دویست هزار تومن حق گمرک میخوان، بیست و چهار دستگاه اتومبیل بنز و کادیلاک و پونتیاک و شورلت مگه برای من چقدر استفاده داره که دویست هزار تومن حق گمرک بدم؟ مملکت که مملکت نیست؟
مشتری - (خطاب به مدیر نمایشگاه) قیمت این (بنز) و فرمودین آخرش چنده؟...

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه کتاب

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دیکته شب | دیکته کلاس اول دبستان