سرمایه ..


سرمایه ..

بسمه تعالی عشق را سرمایه ی روز جزا خواهم نمود تا نفس دارم به عهدِ خود وفا خواهم نمود چشمِ من مانندِ شبنم ، لایقِ دیدار نیست از گل استشمامِ بویِ آشنا خواهم نمود هر چه را از منظرِ آیینه ها باور کنم در...

بسمه تعالی

عشق را سرمایه ی روز جزا خواهم نمود
تا نفس دارم به عهدِ خود وفا خواهم نمود

چشمِ من مانندِ شبنم ، لایقِ دیدار نیست
از گل استشمامِ بویِ آشنا خواهم نمود

هر چه را از منظرِ آیینه ها باور کنم
در نگاهِ بیکران ، کمتر خطا خواهم نمود

آنچه از آب و گِلِ این سرزمین بر من گذشت
گرد و خاک اش را شبیهِ توتیا خواهم نمود

قصّه ی دور از تو ماندن نیست اینجا گفتنی
روزِ محشر دفترِ آن غُصّه ، وا خواهم نمود

سایه ی سبز قناعت تا در این اقلیم هست
دوری از هر سایه ی بالِ هُما خواهم نمود

نیست ممکن عقل را با روحِ عشق آمیختن
آن دو را با حکمِ دل از هم جدا خواهم نمود

آنچه در میخانه از جامِ پیاپی فوت شد
با شرابِ سرخِ لب هایت ، قضا خواهم نمود

سجدگاه عشق باشد ، زیرِ ابرو های تو
شب در آن محرابِ چشمانت ، دعا خواهم نمود






حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جزئیات آتش‌سوزی مهیب امامزاده ابراهیم شفت + عکس