(524)
تو با من نباشی دلم بی قراراست به مانند چشمت عزیزم خُماراست مرا نیست غیر از تو یاری به دنیا اُمیدم به دیدار یکتا نگار است به راهت نشینم بیایی تو پیشم نگر قلب بیمار بی غمگساراست بنودی ببینی تو...
تو با من نباشی دلم بی قراراست
به مانند چشمت عزیزم خُماراست
مرا نیست غیر از تو یاری به دنیا
اُمیدم به دیدار یکتا نگار است
به راهت نشینم بیایی تو پیشم
نگر قلب بیمار بی غمگساراست
بنودی ببینی تو ای نا زنین
دراین سینه ام بس غمی بیشمار
است
بیا بهر درمان روحم طبیبا
علاجش تویی بر بلایی دچاراست
مکن بی وفایی به مانند دنیا
چورفتار بد رسمِ این روزگاراست
بیا روشنی بخشِ این خانه ام باش
که این روزگارم چنان شام تاراست
(خزان) از جدایی بنالد همیشه
زهجرانت این دیدگان اشکباراست