من
ای کوچ کرده از خویش خویشتنم سلام ای رفته از خود و دام تنم سلام چندیست ک میگذرد ز رفتنت ای من بازا به موطن و وطنت بیا برم، آ. آرام اری ک رفته ای و از خود گریز میکنی ای کاش بدانی بدون من شیدام...
ای کوچ کرده از خویش خویشتنم سلام
ای رفته از خود و دام تنم سلام
چندیست ک میگذرد ز رفتنت ای من
بازا به موطن و وطنت بیا برم، آ. آرام
اری ک رفته ای و از خود گریز میکنی
ای کاش بدانی بدون من شیدام
بگذر، بگذار هرچه که بوده پشت سر لیلا
لیلای من گریزپای و مجنون همی در دام
این جان و تنم پسین بهشت است بازا
چون با ت. تو، خودو خدایم تنهام.....
ای رفته از خود و دام تنم سلام
چندیست ک میگذرد ز رفتنت ای من
بازا به موطن و وطنت بیا برم، آ. آرام
اری ک رفته ای و از خود گریز میکنی
ای کاش بدانی بدون من شیدام
بگذر، بگذار هرچه که بوده پشت سر لیلا
لیلای من گریزپای و مجنون همی در دام
این جان و تنم پسین بهشت است بازا
چون با ت. تو، خودو خدایم تنهام.....