آیا خودکشی در نوجوانی افزایش می‌یابد؟


آیا خودکشی در نوجوانی افزایش می‌یابد؟

برای پیشگیری از خودکشی والدین و معلمان باید آموزش ببینند تا علائمی را که نوجوانان آشفته، از خود نشان می‌دهند را جدی بگیرند با اینکه برخی از نوجوانان به طور تکانشی عمل می‌کنند ولی بسیاری از آنها گام‌های...

آیا خودکشی در نوجوانی افزایش می‌یابد؟
برای پیشگیری از خودکشی والدین و معلمان باید آموزش ببینند تا علائمی را که نوجوانان آشفته، از خود نشان می‌دهند را جدی بگیرند با اینکه برخی از نوجوانان به طور تکانشی عمل می‌کنند ولی بسیاری از آنها گام‌های هدفمندی را به سمت کشتن خود بر می‌دارند تغییرات شناختی دیگری نیز در این امر مشارکت و تاثیر دارند. اعتقاد به افسانه ها و توهمات باطل و تصوراتی شخصی باعث می‌شود بسیاری از نوجوانان افسرده نتیجه بگیرند که هیچ کس نمی‌تواند رنج شدید آنها را درک کند. در نتیجه یاس و ناامیدی آنها عمیق می‌شود.
پیشگیری و درمان خودکشی
برای پیشگیری از خودکشی والدین و معلمان باید آموزش ببینند تا علائمی را که نوجوانان آشفته، از خود نشان می‌دهند را جدی بگیرند.
مدارس و سازمان‌های تفریحی و مذهبی می‌تواند مشاوران دلسوز، گروه‌های پشتیبانی، همسالان، و تلفن‌های مخصوص وغیره را مهیا کنند. وقتی که نوجوان اقداماتی را در جهت خودکشی انجام می‌دهد ماندن با گوش کردن به وی و ابراز همدلی و علاقه تا رسیدن کمک حرفه‌ایی و تخصصی‌های ضروری است.
درمان‌های مخصوص نوجوانان افسرده و خودکشی گرا، دامنه‌ای از داروی ضد افسردگی تا درمان فردی، خانوادگی و گروهی را در بر می‌گیرد تا زمانی‌که نوجوان بهبود یابد. دور کردن اسلحه چاقو، تیع، قیچی و داروها از منزل ضروری است.
نوجوانی یکی از دوره‌های بحرانی زندگی است که برخی از روانشناسان این دوره را دوره آشوب و استرس توصیف نموده‌اند و معتقدند اگر نوجوان این دوره را بدون مشکل سپری نماید به بزرگسالی سالم تبدیل خواهد شد و نقش خود را به خوبی ایفا خواهد کرد اما اگر در این گذر دشواری‌هایی به وجودآید بهداشت روانی نوجوان از مسیر اصلی منحرف و به بیراهه کشیده می‌شود.
به همین دلیل والدین بایستی از تغییرات این دوره آگاه باشند و شرایط خانواده را به گونه‌ای فراهم سازند که فرزند نوجوان آنان بتواند آزادانه احساسات و نگرانی‌های خویش را بدون احساس ترس یا طرد شدن با آنها در میان گذارد. در غیر این صورت احساس عدم امنیت در نوجوانان پدید خواهد آمد که مهمترین علت بروز ناهنجاری‌های رفتاری و عاطفی از جمله افسردگی می‌باشد.
دکتر زهرا محبوبی نیه اضافه میکند بیشترین اختلاف‌های والدین و فرزندان در دوره نوجوانی فرزند پیش می‌آید و یکی از مسائل عمده این دوره مشکل مناسبات و روابط آنها با والدین است. بطور مثال، از هم گسیختگی خانواده‌ها، الگوهای ارتباطی نامناسب بین والدین و عدم توجه کافی آنها به فرزندان و پدیده‌هایی از این قبیل می‌تواند منجر به پیدایش بی‌اعتمادی، اضطراب، تنش و سرانجام افسردگی در فرزندان شود.
بعبارتی محیط خانوادگی زیان آور در افزایش خطر افسردگی وخود کشی نوجوانان بسیار موثر است.
بایستی خطر نشان کرد موارد مذکور به ویژه در سالهای ابتدایی زندگی کودک بسیارموثر است. در حالی که پدر و ممکن است تصویر بیشتری در سنین نوجوانی فرزندان خود داشته باشند نسبت به تاثیر عدم مراقبت مادر بیشتر حساس هستند در صورتی که نوجوانان پسر نسبت به کاهش مراقبت از جانب پدران خود آسیب‌پذیرتر می‌باشند از دیگر عوامل موثر در افزایش خطر افسردگی نوجوانان میتوان به کاهش حمایت اجتماعی، طلاق والدین، رابطه عاطفی آشفته والدین نسبت به کودک،مشکلات خانوادگی، سطح استاندارد زندگی، جدایی والدین، رفتارهایی نظیر خشونت فیزیکی و سوء رفتار جنسی نسبت به نوجوان و خانواده‌های پر فرزند اشاره کرد.

ازعوامل زمینه ساز افکار خودکشی در نوجوان می‌توان به مواردی همچون افسردگی احساس نا امیدی، بی‌پناهی، سرخوردگی و نظایر آن اشاره نمود. افسردگی در نوجوانان ممکن است خود را به‌صورت تحریک‌پذیری و پرخاشگری نیز نشان دهد.
پژوهشها نشان می‌دهند که بهترین الگوی رفتاری والدین با نوجوان از نظر پیشگیری از افسردگی، افکار خودکشی و افزایش سلامت روانی آنها روش دموکراتیک است. که در آن والدین طوری رفتار می‌کنند که در این بذل محبت به فرزند، او را آزاد می‌گذارند تا در مورد خود و آینده‌اش تصمیم بگیرد و با دخالت‌های بیجا در امور شخصی او احساس تحت کنترل و نظارت مداوم بودن را در وی ایجاد نمی‌کنند.
حال اشاره‌ایی میشود به روشهای خودکشی بعنوان مثال: مصرف آفت کش ها، حلق آویز شدن و سلاح گرم از شایع‌ترین روش‌های خودکشی در سطح جهان هستند، اما بسیاری از روش‌های دیگر با توجه به گروه اجتماعی، فرهنگی، در دسترس بودن و حتی بر حسب جنسیت استفاده می‌شوند. سابقه اقدام به خودکشی، یکی از قویترین پیشگویی کننده‌های شناخته شده برای اقدام به خودکشی است.
عوامل مرتبط با خودکشی نوجوانان
عوامل مرتبط با خودکشی نوجوانان در سه دسته عوامل دموگرافیک، محیطی و روانی طبقه بندی میشوند. مطالعات نشان داده‌اند نوجوانانی که یک یا بیشتر از عوامل خطر را دارند، با اعتقاد بیشتر در معرض درگیر شدن در رفتارهای مرتبط با خودکشی هستند.
عوامل دموگرافیک:
عبارتند ازسن، جنسیت، گرایش جنسی، نژاد و قومیت.
سن: اگرچه خودکشی در دوران کودکی و اوایل نوجوانی بسیار نادر است، با گذر از دوران نوجوانی میزان بروز خودکشی افزایش می‌یابد.
در اواسط نوجوانی شیوع اقدامات خودکشی در بالاترین میزان است. اختلالات خلقی و سوء مصرف مواد در خودکشی اواخر نوجوانی متداول‌ترهستند در حالی که در خودکشی سنین پایین‌تر، اختلالات رفتار مخرب شایع‌تر هستند.
جنسیت:
مطالعات مختلف نشان می‌دهد که مرگ در اثر خودکشی در نوجوانان پسر بیشتر از نوجوانان دختر است در حالی که دختران بیشتر افکار خودکشی و اقدام به آن را تجربه می‌کنند.
مرگ ناشی از خودکشی در پسران نسبت به دختران به احتمال دارا بودن عوامل خطر خودکشی در پسران، مانند رفتارهای پرخطر سوء مصرف الکل، استفاده از روش‌های کشنده‌ترخودکشی، تمایل بیشتر به سمت خشونت و رفتارهای برونگرایانه پسران در مقایسه با دختران نوجوان برمی‌گردد.
اختلالات برونگرایی مانند کمبود توجه بیش فعالی، اختلالات سرکشی و ارتباطی در پسران نسبت به دختران بیشتر هستند. و اختلالات درونگرایی مانند افسردگی، اضطراب، استرس پس از سانحه در دختران شایعتر از پسران می‌باشد.
سوء مصرف مواد و اسکیزوفرنی به عنوان عامل خطرِ قوی در پسران از دختران شایع‌تراست.
افکار خودکشی و اقدام به آن به خصوص در دوران بلوغ در مردان همجنسگرا (‌هموسکچوآل) و دوجنسگرا(‌بای سکشوال) دگرجنس گرا (‌هتروسکچوال)بیشتر است.
نژاد و قومیت:
گروه‌های بومی در نتیجه قرار گرفتن در محیط نامساعد و نابرابر در معرض افزایش خطر خودکشی هستند.
عوامل محیطی:
عبارتند از عدم حمایت خانوادگی و اجتماعی، بازداشت و زندانی شدن، مهارت‌های ضعیف زندگی، سابقه خانوادگی خود کشی، اینترنت و رسانه‌های گروهی.
حمایت خانوادگی و اجتماعی:
محققین روابط مثبت پدر و مادر را به عنوان یکی از مهمترین عوامل محافظت‌کننده در برابر خودکشی نوجوانان گزارش می‌کنند. نوجوانانی که اقدام به خودکشی کرده‌اند محیط خانواده خود را استرس‌زا، غیر حمایتی، پر مشاجره و سرد از نظر عاطفی توصیف می‌کنند.
مهارت‌های زندگی:
مهارت‌های اجتماعی و خودشناسی ضعیف می‌تواند عوامل خطر برای خودکشی نوجوانان باشد. تحقیقات نشان می‌دهد که مهارت ضعیف حل مسئله یک عامل خطر مهم است.
سابقه خانوادگی:
محققان در مطالعه‌ای نشان دادند که سابقه مرگ والد همجنس در اثر خودکشی خطر خودکشی، در فرزند نوجوان را افزایش می‌دهد. در واقع خودکشی در نوجوانان پسر به طور قابل توجهی با سابقه مرگ پدر در اثر خودکشی همراه بود و خودکشی در نوجوانان دختر به طور قابل توجهی با سابقه خودکشی مادر همراه بود.
اینترنت و رسانه‌های گروهی:
مطالعات اخیر نشان دادند که پوشش رسانه‌ای خود کشی می‌تواند به خودکشی گروهی منجر شود. اینترنت می‌تواند اطلاعاتی را در مورد چگونگی اقدام به خودکشی موفق به جوانان ارائه دهد و حتی ممکن است آنها را به خودکشی تشویق کند. همچنین خودکشی می‌تواند به صورت دسته‌جمعی رخ دهد.
پوشش رسانه‌ای داستان‌های خودکشی بر وقوع خودکشی‌های بعدی برای جوانان و نوجوانان اثرگذار است.
عوامل روانی:
از اختلالات روانی تشخیص داده شده حوادث ناگوار زندگی و سابقه‌ی استفاده در دوران کودکی، استرس آکادمیک استفاده از مواد مخدر و الکل و مقاومت سایبری.
نقش بیماری‌های روانی:
افسردگی شایع‌ترین اختلال مرتبط با خودکشی نوجوانان است که در دختران نسبت به پسران بیشتر است. ناامیدی یک متغیر واسطه‌ای مهم بین افسردگی و خودکشی است. بیمای‌های روانی به طور قابل توجهی خطر خودکشی نوجوان و رفتار خودکشی را افزایش میدهد. درصد بالایی از نوجوانان در زمان خودکشی از یک یا چند اختلال روانی مانند اضطراب، افسردگی، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال شخصیتی مانند تحریک پذیری، تکانشگری و روان پریشی و اسکیزوفرنی رنج می‌برند.
هر ترکیبی از این اختلالات می‌تواند خطر رفتارهای خودکشی را به طور قابل توجهی افزایش دهد. همچنین تصور از بدن ضعیف و اختلالات غذا خوردن با پدیده خودکشی در زنان همراه است.
سابقه حوادث ناگوار زندگی:
اغلب یک رویداد استرس‌زا در زندگی نوجوانان قبل از اقدام به خودکشی رخ می‌دهد، طلاق والدین، مرگ یک دوست، مرگ والدین، افت تحصیلی، خشونت خانگی، بیماری جسمی، بدبختی مالی، سابقه صدمه به خود و سوء استفاده فیزیکی از کودکان، اغلب به عنوان وقایع رخ داده قبل از اقدام به خودکشی ذکر شده است. افکار خودکشی یک پدیده شایع در بازماندگانِ ایجاد فاجعه است مثلا افسردگی قویترین پیش بینی کننده افکار خودکشی پس از زلزله بوده است.
سوءاستفاده در دوران کودکی:
محققین رابطه مثبتی را بین سوء استفاده جنسی در دوران کودکی، آزار جسمی و اقدام به خودکشی یافته اند. برای جوانان در حال رشد که تجربه قربانی شدن را دارند، آزار دیدن و اذیت شدن می‌تواند راه رسیدن به خودکشی را از طریق ایجاد افسردگی و پریشانی روانی هموار کند.
استرس آکادمیک:
استرس آکادمیک و خشونت در مدارس با افزایش خطر خودکشی نوجوان مرتبط هستند. استرس اکادمیک، افسردگی، تفکرات خودکشی، برنامه‌ریزی و تلاش برای خودکشی را تشدید می‌کند. خشونت در مدرسه همچنین افسردگی و به دنبال آن تفکر خودکشی، برنامه‌ریزی و تلاش برای خودکشی را افزایش می‌دهد.
مصرف الکل و مواد مخدر:
مصرف الکل، تنباکو و مواد مخدر خطر خودکشی در نوجوانان افزایش می‌دهد. مصرف الکل در نوجوانان به خصوص شروع استفاده در پیش از نوجوانی، عامل خطر مهمی برای افکار خودکشی و اقدام به خودکشی در دختران و پسران نوجوان به شمار میرود.

مزاحمت سایبری:
تحقیقات اخیر نشان می‌دهند که قربانیان مزاحمت سایبری و آزار دیدن در مدرسه به خصوص دختران نوجوان، در معرض خطر قابل توجهی از پریشانی روانی و افکار خودکشی، برنامه ریزی و اقدام برای خودکشی در مقایسه با کسانی که این تهدیدها را تجربه نمی‌کنند قرار دارند.

مواجهه با مساله خودکشی
اقدام به خودکشی یک رفتار آسیب رسان است که در افرادی که احساس می‌کنند نمی‌توانند برای مشکلات خود راه حل مناسبی پیدا کنند ممکن است رخ بدهد. این افراد به دلیل ناامیدی تصمیم می‌گیرند به زندگی خود خاتمه دهند. وقتی فردی اقدام به خودکشی می‌کند و زنده می‌ماند، پس از انجام کارهای اولیه پزشکی نیاز به زمان دارد تا بتواند با احساسات خود در مورد کاری که کرده کنار بیاید. این افراد بعد از اقدام به خودکشی احساس سردرگمی، تنهایی، شرم، عصبانیت، گیجی، ناامیدی و ناتوانی می‌کنند. ممکن است هنوز افکار خودکشی داشته باشند، به خصوص به خاطر اینکه دیگران این عمل آنها را محکوم می‌کنند. به خاطر داشته باشید که سرزنش و جر و بحث با این افراد فقط مشکل آنان را بدتر می‌کند. فرد اقدام کننده نیاز به حمایت دارد تا بتواند راه‌های مناسبی برای حل مشکلاتی که منجربه اقدام به خودکشی در وی شده است، پیدا کند. خانواده در این میان می‌تواند نقش مثبت و موثری باشد‌. اگرچه در بعضی موارد فرد اقدام کننده به خودکشی از خانواده عصبانی است با این حال فردی که اقدام به خودکشی کرده بیش از هر زمان دیگری به آنها نیاز دارد. کارهایی که شما به عنوان یکی از اعضای خانواده می‌توانید برای او انجام دهید از این قرار است:
* فرد اقدام کننده را تشویق و حمایت کنید مراجعات منظم به پزشک، روانپزشک و روانشناس بالینی داشته باشد.
* یکی از اعضای خانواده حتماً در ویزیت‌ها همراه او برود.
* اگر بیمار عصبانی است اجازه دهید صحبت کند و حرف‌های او را به دل نگیرید.
* با بیمار جر و بحث نکنید حل مشکلات احتیاج به زمان دارد.
* باپزشک، روانپزشک و روانشناس همکاری کنید و کارهایی را که آنها می‌گویند انجام دهید.

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جدیدترین تفاهمات مابین انجمن شرکت های پرداخت الکترونیک و انجمن علمی تجارت الکترونیک