موج­ های روان­ شناسی مثبت چگونه توصیف میشوند ؟


موج­ های روان­ شناسی مثبت چگونه توصیف میشوند ؟

موج اول روان‌شناسی مثبت به تأکید بر شادکامی و جنبه‌های مثبت روان‌شناسی تمرکز داشته است. موج دوم به بررسی تعامل مثبت و منفی در زندگی انسان‌ها می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از جنبه‌های منفی به...

موج­ های روان­ شناسی مثبت چگونه توصیف میشوند ؟
موج اول روان‌شناسی مثبت به تأکید بر شادکامی و جنبه‌های مثبت روان‌شناسی تمرکز داشته است. موج دوم به بررسی تعامل مثبت و منفی در زندگی انسان‌ها می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از جنبه‌های منفی به نفع بهبود شرایط زندگی استفاده کرد. موج سوم روان‌شناسی مثبت با تأکید بر پژوهش‌های فرهنگی و تعامل با رشته‌های دیگر به توسعه و تعمیم روان‌شناسی مثبت در جامعه جهانی می‌پردازد.
دکتر زهره قربانی مدرس و پژوهشگر روان شناسی مثبت در ادامه این مطلب آورده است روان شناسی مثبت شاخه ای از روان شناسی است که به مطالعه و بررسی علمی عملکرد بهینه انسان می پردازد. این بررسی ها به منظور کشف و ارتقا عواملی انجام می گیرد که بالندگی افراد و جوامع را ممکن می‌سازند.
این تعریف توسط پرفسور مارتین سلیگمن و میهای چیک‌سنت میهای، که بنیان‌گذاران روان شناسی مثبت به شمار می‌روند، ارائه داده شده است. آن‌ها رویکرد روانشناسی مثبت را برای بررسی جنبه‌های مثبت روانشناسی، اعم از افکار، احساسات و رفتارهای انسان‌ها، تدوین کرده‌اند.
این رویکرد روانشناسی در جستجوی پاسخ به سوالات مهمی است که شامل مواردی همچون:
چه چیزی زندگی ما را رضایت‌مند می‌کند؟
چگونه می‌توان به بالندگی در زندگی دست یافت؟
چه چیزی به زندگی معنا می‌بخشد؟
عناصری که یک زندگی خوب را تشکیل می‌دهند، چه هستند؟
و چه ویژگی‌هایی در یک رهبر مثبت دیده می‌شوند؟

روان شناسی مثبت دارای یک طیف گسترده از تمرینات است که تأثیر مثبتی بر شادکامی و موفقیت افراد در پژوهش‌ها به اثبات رسیده است. توانمندی‌های منشی، که یک مجموعه از ویژگی‌های مثبت شخصیتی را شامل می‌شود، جعبه ابزاری مهم برای روان‌شناسان است که از آن برای ایجاد حال خوب، عملکرد بهینه و بالندگی در افراد استفاده می‌کنند.
روانشناسی مثبت کاربردهای متنوعی دارد و می‌تواند به تحقق رشد و توسعه فردی و تخصصی کمک کند. موضوعات اصلی در این حوزه شامل شادکامی، به‌باشی (نیک‌زیستی)، تاب‌آوری، غرقگی، توانمندی‌ها، مثبت‌گرایی، خوش‌بینی، طرز فکرها، انگیزه، اهداف، معنا، روابط و دستاوردها می‌باشند.
روانشناسی مثبت یک علم کاربردی است و روانشناسان مثبت معمولاً فارغ‌التصیل از کارشناسی ارشد روانشناسی مثبت کاربردی (MAPP) هستند.
در ایران، علاقه‌مندان به این رویکرد می‌توانند در مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی مثبت اسلامی ادامه تحصیل دهند. اخیراً، کوچینگ مثبت نیز به شدت به توجه مربیان علاقه‌مند به روانشناسی مثبت افزوده شده و با تمرکز بر به‌باشی و ایجاد بهترین زندگی ممکن برای هر فرد، جای خود را در این حوزه باز کرده است.
مغز ما انعطاف‌پذیر است و توانایی ایجاد و حفظ مسیرهای عصبی جدید را دارد، و تحقیقات علمی نشان داده است که تغییر طرز فکر به سمت مثبت‌تر و ارتقاء شادکامی و توانمندی‌ها ممکن است باعث بهبود کیفیت زندگی شود.
استعاره امواج
گروهی از روان­شناسان از جمله لوماس، واترز و … (۲۰۲۰) از اصطلاح امواج اقیانوس به عنوان استعاره­ای که تداعی­ کننده فرایند سیر روان­شناسی مثبت است، استفاده کرده ­اند.
بر خلاف ساختاربندی افرادی مانند ونگ (۲۰۱۱) که عنوان PP 2.0 را در روان­شناسی مثبت مطرح کرده و اعتقاد دارد روان­شناسی مثبت مراحل دقیق و مجزایی را پشت سر گذاشته و دارای تغییرات تدریجی بوده است.
بعضی از روان­شناسان عقیده دارند که روان­ شناسی مثبت در طول رشد خود دارای مراحل تحولی مشخص با حد و مرزهای کاملا دقیق نبوده است.
این دسته از روان­شناسان ترجیح می­دهند که پیشرفت روان­شناسی مثبت را بر اساس موج­ های هم پوش و در عین حال مجزایی ببینند که گرچه همگی از یک اقیانوس عمیق منشا می­گیرند، اما هر یک دارای شکل و هویت خاص خود هستند.

موج اول روان­شناسی مثبت
روان­ شناسی مثبت به طور رسمی در سال ۱۹۹۸ زمانی که پرفسور مارتین سلیگمن به ریاست انجمن روان­شناسی امریکا (APA) رسید بنیان­گذاری شد.
به نظر می­رسد هدف موج اول روان­شناسی مثبت متعادل­ سازی روان­شناسی در زمانی بود که پژوهش­ های علمی مربوط به افسردگی ۷۲ برابر پژوهش­های مربوط به شادکامی بود. موج اول به عنوان علم شادکامی شناخته شده بود و فقط بر پدیده ­های مثبت مانند هیجانات، صفات، شناخت­ها، رفتارها و سازمان­ های مثبت تاکید داشت.
در این موج به موارد زیر توجه شده است:
هیجانات مثبت: مطالعه هیجانات مثبت از جمله خوشحالی، خوش‌بینی، عشق و امید و تلاش برای تعیین عواملی که موجب رضایت و شادی فردی می‌شوند.
صفات مثبت: بررسی صفات و ویژگی‌های مثبت شخصیتی مانند انعطاف‌پذیری، توانایی تحمل، احترام، مهربانی، علاقه به یادگیری و سعی بر تقویت آنها.
شناخت‌ها و باورها: بررسی راهکارها و انگیزه‌هایی که به انسان‌ها کمک می‌کنند به بالندگی رسیده و به اهدافشان دست یابند.
رفتارها: بررسی رفتارهای مثبت و الگوهای عملی که به بهبود کیفیت زندگی انسان‌ها کمک می‌کنند.
سازمان‌های مثبت: پژوهش در زمینه انسجام اجتماعی، توانایی‌ها و سرمایه روان­شناختی در سازمان‌ها و جوامع.
موج اول روان‌شناسی مثبت به عنوان یک ابزار برای تعیین عواملی که به بهبود کیفیت زندگی و رضایت انسان‌ها کمک می‌کنند، تأثیرگذار بوده و به پژوهش­ها و تمرینات عملی در زمینه روان‌شناسی مثبت منجر شده است.
این موج تأثیرات مثبت روان‌شناسی را بر جوامع و سازمان‌ها نیز مورد بررسی قرار داده و به بهبود روابط اجتماعی و شادی جوامع اهمیت می‌دهد.
علیرغم استقبال و توجه اولیه، انتقادتی نسبت به موج اول روانشناسی مثبت صورت گرفت که از مهم­ترین آنها می­توان به داشتن نگاهی دو مقوله­ای (خیر یا شر بودن و خوب یا بد بودن پدیده ها، افکار، رفتارها و هیجان­ها) ، تمرکز افراطی بر جنبه های مثبت افکار، رفتارها و هیجان­ها که منجر به استبداد مثبت گرایی شده است، اجتناب از مواجهه با موضوعاتی که مستلزم رنج و مرگ هستند، تمرکز بر مفاهیم برآمده از فرهنگ­های غربی و فرد گرایی، نادیده گرفتن جنبه­های روان­شناختی جودگرایانه و انسان مدار، تاکید بر پارادایم اثبات­گرایی و یافته­های آزمایشگاهی، اشاره کرد.
در پاسخ به این انتقادات برخی از صاحب­نظران این حوزه جنبش جدیدی را شروع کردند که به موج دوم روانشناسی مثبت مشهور شد.
این رویکرد تلاش کرده است تا افق­های جدیدی را برای خود ایجاد کند. انتخاب رویکرد دیالکتیک محور به جای دومقوله ای، تمرکز بر فرهنگ­های غیر غربی و روانشناسی بافت گرا و بومی، دستیابی به به باشی پایدار از طریق بهره­ گیری از جنبه ­های تاریک وجودی انسان (رنج، مرگ، ترس بیماری ….)، تأکید بر روش­شناسی کیفی و ترکیبی در تحقیقات آتی، اتخاذ موضع انسان­گرایانه در مورد فضیلت­ های انسانی، تأکید بر منابعی دیگری چون ادبیات، فلسفه و مذهب از مهم­ترین افق­ های جدیدی هستند که موج دوم روان­شناسی مثبت برای خود ایجاد کرده است.

موج دوم روان­شناسی مثبت

موج دوم روان­شناسی مثبت در دهه ۲۰۱۰ پدیدار شد. این موج بر دوگانگی و وابستگی بین مثبت و منفی و تعامل بین آنها تاکید داشت.
در این مرحله به این موضوع پرداخته شد که چگونه ممکن است موقعیتی منفی، پیامدی مثبت داشته باشد. برای مثال، نارضایتی از زندگی چگونه می­تواند به عنوان کاتالیزوری برای تغییر عمل کند. و این­که چگونه ممکن است موقعیتی مثبت، پیامدی منفی داشته باشد.
برای مثال عشق به عنوان والاترین هیجان انسانی شناخته شده است، اما ممکن است باعث شود ما انسان­ها و روابط ناسالم و سمی را تحمل کنیم.
به عبارت دیگر در این موج، تمرکز بر تعامل بین جنبه‌های مثبت و منفی روان‌شناسی بوده است. یعنی چگونه جنبه‌های منفی و مثبت در زندگی انسان‌ها با یکدیگر تعامل دارند و چگونه ممکن است پیامدهای مثبت یا منفی از این تعاملات به دست آید. این مرحله به دنبال کشف نقاط مشترک و تعادل میان این دو جنبه است.
در این مرحله، به موارد زیر توجه شده است:
تعاملات مثبت-منفی: بررسی چگونگی تعامل بین عوامل مثبت و منفی در زندگی انسان‌ها و نحوه تأثیر آنها بر رفتار و حالت‌های روانی.
کاتالیزورهای تغییر: مطالعه نقش عوامل منفی به عنوان کاتالیزورها برای تغییرات مثبت و بهبود در زندگی فردی.
پیامدهای مثبتِ عوامل منفی: بررسی این مسئله که چگونه ممکن است تجربه عوامل منفی موجب ایجاد پیامدهای مثبت از جمله افزایش تحمل، رشد فردی و تغییرات مثبت شود.
پیامدهای منفیِ عوامل مثبت: تمرکز بر این که چگونه ممکن است عوامل مثبت پیامدهای منفی ناخواسته ایجاد کنند، مثلاً ایجاد فشارهای اجتماعی یا نوعی فرهنگ‌های ناسالم.
تغییر عملکرد: بررسی چگونگی تغییر عملکرد و ایجاد تعادل میان جنبه‌های مثبت و منفی روان‌شناختی.
موج دوم روان‌شناسی مثبت بر این موضوع تأکید دارد که مثبت و منفی نیاز به تعادل و تعامل دارند و از نقاط تضادی که در زندگی وجود دارد، می‌توان بهره‌برد تا به بهبود و ارتقاء کیفیت زندگی انسان‌ها کمک کرد. این مرحله به شناخت بهتر از رفتارها و واکنش‌های انسان‌ها در مواجهه با عوامل مثبت و منفی کمک می‌کند و می‌تواند مدیریت بهتر زندگی و ارتقاء روابط اجتماعی را تسهیل سازد.

موج سوم روان­شناسی مثبت

موج سوم روان­ شناسی مثبت در زمان شیوع کرونا ایجاد شد و در حال گسترش است. این مرحله با تاکید بر پژوهش درباره روش­شناسی، پژوهش ­های فرهنگی و همکاری با رشته­ های دیگر مشخص شده است.
به­ علاوه موج سوم روان­شناسی مثبت به­ جای تاکید بر به ­باشی(حال خوب) فردی و نهادهای مثبت بر به­ باشی کره زمین تاکید دارد.
در این موج، به موارد زیر توجه شده است:
پژوهش‌های فرهنگی: مطالعه و تحقیق در زمینه تأثیرات فرهنگی بر روان‌شناسی مثبت و شادی انسان‌ها.
تاکید بر بهترین شکل زندگی برای همه: تأکید بر اینکه هدف روان‌شناسی مثبت باید تعمیم یابد و به تحقق بهترین شکل زندگی برای همه افراد بپردازد.
روش‌شناسی: تحقیقات در زمینه روش‌های بهبود کیفیت زندگی و تأثیرگذاری آنها در مسائل مثبت.
تعامل با رشته‌های دیگر: همکاری با رشته‌های دیگر نظیر علوم اجتماعی، علوم سیاسی و اقتصادی و بسیاری از رشته­ های دیگر برای تعامل مثبت و بهبود مسائل اجتماعی.
تأثیر تغییرات جهانی: مطالعه تأثیر تغییرات جهانی مانند ویروس‌های جدید و تحت فشار قرار گرفتن جوامع بر روان‌شناسی مثبت.
روان­شناسی مثبت دهه سوم عمر خود را آغاز کرده است. از ابتدای شروع جنبش روان­شناسی مثبت این رویکرد به بازنگری در بسیاری از اندیشه های اساسی خود که در سال ۲۰۰۰ معرفی شدند پرداخته است.
از دل این بازنگری موج دوم و سوم روان شناسی مثبت ظهور کردند. همان­طور که پیشتر گفته شد ظهور موج سوم روان­شناسی مثبت با همه­ گیری بحران ویروس کرونا بود.
موج سوم روان­شناسی مثبت تلاش می­کند با اتخاذ چشم­ اندازی بافت­گرا، سیستمی، اخلاق­ مدار، فرهنگی و زنان شناختی به مقابله بحران­های زندگی بشری بپردازد.
رویکرد روان­شناسی مثبت همه ­گیری ویروس کرونا تنها با پیامدهای منفی محدود نمی شود، بلکه روی دیگر آن تجربیاتی است که می­توانند برای رشد و بالندگی بشر مفید و سازنده باشند.
تجربه زیسته بشر در بحران کرونا نشان داده است بهره­ گیری از مولفه ­هایی مانند معنایابی، مهارت­ های مقابله ­ای، شفقت ­ورزی به خود، شهامت، قدردانی کردن، تمرکز بر توانمندی­های مثبت انسانی، هیجان­های مثبت و منفی، روابط بین فردی پایدار و پیوندهای عاطفی محکم با محیط پیرامون می­تواند به­ باشی روانی و اجتماعی افراد را بهبود ببخشد.
موج سوم روان‌شناسی مثبت به توجه به چالش‌ها و مسائل جدید جامعه و جهانی پرداخته و تمایل به تعامل با رشته‌های مختلف دارد تا بر مسائل مختلف و بزرگتر تأمل کند.
این مرحله می‌خواهد به توسعه روان‌شناسی مثبت در مقیاس جهانی و بهبود زندگی انسان‌ها به صورت جامع ­تر و گسترده‌تر کمک کند.
به عنوان نتیجه‌گیری می­توان گفت روان‌شناسی مثبت یک حوزه مطالعاتی مهم است که به تأمل و بررسی جنبه‌های مثبت زندگی و بهبود کیفیت آن می‌پردازد. این حوزه از دانش به ما کمک می‌کند تا بهترین شکل زندگی را برای خودمان و دیگران تعریف کنیم و راه‌های بهبود حالت روانی و رفتاری خود را بشناسیم.
موج اول روان‌شناسی مثبت به تأکید بر شادکامی و جنبه‌های مثبت روان‌شناسی تمرکز داشته است. موج دوم به بررسی تعامل مثبت و منفی در زندگی انسان‌ها می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه می‌توان از جنبه‌های منفی به نفع بهبود شرایط زندگی استفاده کرد. موج سوم روان‌شناسی مثبت با تأکید بر پژوهش‌های فرهنگی و تعامل با رشته‌های دیگر به توسعه و تعمیم روان‌شناسی مثبت در جامعه جهانی می‌پردازد.
دکتر زهره قربانی مدرس و پژوهشگر روان شناسی مثبت در خاتمه این مطلب اضافه میکند این مراحل به ما نشان می‌دهند که روان‌شناسی مثبت می‌تواند در بهبود کیفیت زندگی انسان‌ها و جوامع به عنوان یک علم کاربردی و اثربخش نقش مهمی داشته باشد. از آنجا که زندگی ما با چالش‌ها و فرصت‌های مختلف روبرو است، روان‌شناسی مثبت به ما کمک می‌کند تا با ارتقا هوش مثبت، تعامل‌های سازنده، و کشف عناصر مثبت زندگی، به بهترین شکل ممکن زندگی کنیم.


حتما بخوانید: سایر مطالب گروه روانشناسی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دیکته شب | دیکته کلاس اول دبستان