متن و جملات زیبا درباره سختی و مشکلات


متن و جملات زیبا درباره سختی و مشکلات آنچه بار زندگی را بردوش ما سنگین تر می سازد عموماً زیاده روی در خود زندگی است ***** آرام ؟ آرام برای چه باید گرفت ؟ وقتی بمیریم ، خود به خود آرام می گیریم پیش از آنکه بمیریم که نباید بمیریم ***** به سان رود… که … نوشته متن و جملات زیبا درباره سختی و مشکلات اولین بار در خاتون آنلاین. پدیدار شد.

متن و جملات زیبا درباره سختی و مشکلات

متن و جملات زیبا درباره سختی و مشکلات

آنچه بار زندگی را بردوش ما سنگین تر می سازد

عموماً زیاده روی در خود زندگی است

*****

آرام ؟

آرام برای چه باید گرفت ؟

وقتی بمیریم ، خود به خود آرام می گیریم

پیش از آنکه بمیریم که نباید بمیریم
*****

به سان رود…

که در نشیب دره..

سر به سنگ می زند…

رونده باش…

امید هیچ معجزی ز مرده نیست…

زنده باش…

*****

زندگی ما آدم ها حکایت یخ فروشی است

که از او پرسیدند

فروختی ؟

گفت : نخریدند، ولی تمام شد

*****

جاده زندگی نباید صاف و مستقیم باشد وگرنه خوابمان می گیرد

پیچ ها و دست اندازها ، نعمت اند

*****

خدایا

این روزها زمان، چقدر تند برایم می گذرد

نمی دانم!

خوشی هایم فراوان است یا دردهای این دنیا شمارش روزها را از یادم برده

*****

وقتی روزگار تو را در شرایط سخت قرار داد

نگو ،” چرا من؟؟ “

بگو: ” نشونت میدم “

*****

به جهان چشم گشودن در دست ما نیست

و از آن چشم بستن هم در دست ما نیست

ولی به جهان با چشم باز، نگریستن چرا

*****

تو که برای زندگی گریه می کنی

تو معنای واقعی زندگی رو بهتر درک میکنی

*****

انگلیسی ها وقتی تو افریقا
برای شکار میرفتند،
برای جلوگیری از حملات غافلگیرانه ببرها،
یک بز با خودشان میبردند
و دست بز نگون بخت رو با طنابی
به گردنش می بستند که فرار نکنه
و فقط به سختی میتونست راه بره،
و وقتی ببر یا شیر حمله میکردند، شکارچیان
بز رو رها میکردن و خودشان فرار میکردند
و بز بیچاره که قادر به فرار کردن نبود
گرفتار چنگال ببر میشد!

*****

دل کندن، کلا پروسه سختی ست…
حتی اگر از کسی باشد که کوتاه زمانی ست شناختی اش، اما نزدیک شده باشد،
حتی اگر از آدم های دنیای مجازی باشد که روز و شبی با هم بوده اید…
جدا شدن از همین ها هم؛ ساده نیست.

*****

همیشه حسرت دوستت دارم شنیدن ها نیست که به دل ادم می مونه!بعضی وقتا حسرت اینکه بپرسه “دوستم داری؟” ادمو پیر میکنه

دلم میخواست یه بار بپرسه …تا بهش بگم الان که جوونی،قشنگی،جذابی،خوش صدایی…همه دوستت دارن!من وقتی که چروک زیر چشمت بیفته هم دوستت دارم،وقتی سرعتت تو راه رفتن کم بشه ،وقتی غروبا چشم منتظرتو به در میدوزی تا بهت سر بزنن،وقتی دستت بلرزه و لیوان اب از دستت بیفته هم دوستت دارم.اصلا من ادم دوستت داشتن تو روزای تنهایی و سختیتم!

*****

دیدی نانوا چطور خمیر نان سنگک را پهن میکند و درون تنور میگذارد؟!
چه اتفاقی می افتد؟!
خمیر به سنگ ها میچسبد!
اما نان،هر چه پخته تر می شود،از سنگها جدا میشود….
حکایت آدم ها همین است
سختی های این دنیا،
حرارت تنور است.
و این سختی هاست که انسان را پخته تر میکنند…
و هر چه انسان پخته تر میشود سنگ کمتری به خود میگیرد…
سنگ ها تعلقات دنیایی هستند‌…
ماشین من،خانه ی من،کارخانه ی من……
آنوقت که قرار است نان را از تنور خارج کنند سنگ ها را از آن میگیرند!
خوشا به حال آنکه در تنور دنیا آنقدر پخته میشود
که به هیچ سنگی نمیچسبد.

*****

مطمئنا یاد سهراب بهانه خوبیست برای شروعی تازه

برای استمرار یک لبخند

برای آشتی با زندگی … 🙂

** خواهم آمد بر سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت

پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند

هر کلاغی را کاجی خواهم داد

مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک

آشتی خواهم داد

آشتی خواهم کرد

راه خواهم رفت

نور خواهم خورد

دوست خواهم داشت …. **

*****

زندگی تعداد دم و بازدم ها نیست

بلکه لحظاتی هست که قلیت محکم میزند

بخاطر خنده بخاطر اتفاق های خوب غیره منتظره ،بخاطر شگفتی،بخاطر شادی ، بخاطر دوست داشتن های بی حساب ، بخاطر عشق ، بخاطر مهربانی

شادی ات را به اطرافت بپراکن و با حد و حصر هایی که گذشته به تو تحمیل کرده، مبارزه کن.

*****

ﺍﺯ ﭘﯿﮑﺎﻥ ۵۷ ﮐﻪ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ 5 ﺳﺎﻟﻪ

ﮐﻨﺎﺭ ﺭﺍﻧﻨﺪﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ

ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺳﺒــﻘﺖ ﮔﺮﻓﺖ ,

ﻣﺎﺷﯿﻦِ ﺑﺎﺑﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ

ﻣﺎﺷﯿﻨﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﺗﻨﺪﺗﺮ ﻣﯿﺮﻩ

*****

خدایا… دریافته ام کسی که میگوید “برایم دعا کن” از روی عادت نمیگوید..!

کم آورده است…

دخل و خرجش دیگر باهم نمیخواند…

صبرش تمام شده است…

ولی دردهایش هنوز باقی مانده است…

مهربانم…! کاش میدانستی چقدر دردناک است شنیدن جمله “برایم دعا کن” خدایا کمکش کن… هنوز هم به معجزه کرامتت ایمان دارد….

*****

مادرم چون سواد خواندن نداری می نویسم :

خدابا مادران را هرگز نگران نکن . چه دعایی کردم ! مگه میشه مادر نگران نباشه ؟؟؟

ولی تو خدایی و هرکاری فقط با اراده توست . خدایا از عمر من بگیر و به عمر مادرم اضافه کن این هم در اراده توست و تو می توانی.

*****

خواجه عبداله انصاری فرمود :

بدان که ، نماز زیاده خواندن ، کار پیرزنان است

و روزه فزون داشتن ، صرفه ی نان است

و حج نمودن ، تماشای جهان است .

اما نان دادن ، کار مردان است…

*****

هر چقدر هم که ضعیف باشی

گاهی اوقات
می توانی تکیه گاه باشی
*****

از انسانها غمی به دل نگیر ؛ زیرا خود نیز غمگین اند

با آنکه تنهایند ولی از خود میگریزند

زیرا به خود و به عشق خود و به حقیقت خود شک دارند؛

پس دوستشان بدار اگر چه دوستت نداشته باشند…!

*****

بعضی از آدم ها جلد زرکوب دارند . بعضی ضخیم و بعضی جلد نازک .

بعضی از آدم ها با کاغذ کاهی چاپ می شوند و بعضی با کاغذ خارجی .

بعضی از آدم ها ترجمه شده اند .

بعضی از آدم ها تجدید چاپ می شوند و بعضی از آدم ها فتوکپی آدم های دیگرند .

بعضی از آدم ها با حروف سیاه چاپ می شوند و بعضی از آدم ها صفحات رنگی دارند .

بعضی از آدم ها تیتر دارند ٬ فهرست دارند و روی پیشانی بعضی از آدم ها نوشته اند : حق هر گونه استفاده ممنوع و محفوظ است .

بعضی از آدم ها قیمت روی جلد دارند . بعضی از آدم ها با چند درصد تخفیف به فروش می رسند وبعضی از آدم ها بعد از فروش پس گرفته نمی شوند .

بعضی از آدم ها نمایشنامه اند و در چند پرده نوشته می شوند .

بعضی از آدم هافقط جدول و سرگرمی دارند و بعضی از آدم ها معلومات عمومی هستند .

بعضی از آدم ها خطخوردگی دارند و بعضی از آدم ها غلط چاپی دارند .

از روی بعضی از آدم هاباید مشق نوشت و از روی بعضی از آدم ها باید جریمه نوشت .

بعضی از آدم ها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم و بعضی از آدم ها را باید نخوانده دور انداخت.

******

آدم ها زیبا فکر می کنند .. زیبا حرف می زنند ..

اما ..

زیبا زندگی نمی کنند

******

پست ترین ادمها کسانی هستند که :

به دست گذاشتن

رو نقطه ضعف دیگران

بگن شــــــــوخی …. !

*****

بیزار باش از معشوقی که

اسم هرزگی هایش را بگذارد

«آزادی»

اسم نگرانی هایت را بگذارد

«گیر دادن»

و برای بی تفاوتی هایش

«اعتماد داشتن به تو»

را بهانه می کند .

******

برایم مهم نیست از بیرون چگونه به نظر می آیم…

کسانی که درونم را می بینند برایم کافیند…

برای آن هایی که از روی ظاهرم قضاوت میکنند حرفی ندارم…

با خود می گویم بگذار همان بیرون بمانند.

******

سگی نزد شیر آمد و گفت با من کشتی بگیر
شیر سر باز زد .
سگ گفت : نزد تمام سگان خواهم گفت .
شیر از مقابله با من می هراسد
شیر گفت :
سرزنش سگان را خوشتر دارم از اینکه شیران مرا شماتت کنند
که با سگی کشتی گرفته ام !

******

بچه که بودیم یادمون دادن که شروع هر کاری با نام خداست و فقط این اسمه که گره های کور زندگی مونو باز می کنه.

بزرگ که شدیم یادمون رفت ، که آنقدر پیچ خوردیم تو گره های زندگی که کور شدیمو نمی بینیم کسی رو که فقط اسمش کافیه تا هر در بسته ای باز بشه .

بچه که بودیم یادمون دادن رسم خط و پاره خط و اینکه یه خط از کجا شروع می شه و به کجا ختم.

بزرگ که شدیم یادمون رفت خط هایی که رو صورتمون رسم شد، ردپای کدوم درد به جا مونده رو قلبمون بوده و از کجا شروع شد و اصلا به کجا ختم؟

بچه که بودیم یادمون دادن چطور مدادرنگی هامونو به بغل دستی مون که یادش رفته بیاره یا اصلا نداشته که بیاره، شریک شیم تا نقاشیش بی رنگ نمونه.

بزرگ که شدیم یادمون رفت سفره ی خالیه همسایه مونو، و هیچ تلاشی برای شریک شدن تو رنگی شدنش نکردیم.

بچه که بودیم یادمون دادن برای کمک به بابای مدرسه، هفته ای یه بار خودمون آشغالای حیاطو جمع کنیم.

بزرگ که شدیم یادمون رفت به رفتگری که تو چله ی زمستون آشغالای کوچه رو جارو می زنه ،حتی سلام بدیم.

بچه که بودیم یادمون دادن که وقتی تو بازی یکی خورد زمین، چطور دستشو بگیریم و کمکش کنیم تا دوباره بایسته.

بزرگ که شدیم یادمون رفت بزرگترین صحنه ی زندگی، دنیاست و ما کمک به ایستادن کسی که نکردیم هیچ، باعث زمین خوردن خیلی ها شدیم.

بچه که بودیم یادمون دادن به بزرگترامون احترام بذاریم و با تمام وجود به عزیزانمون محبت داشته باشیم.

بزرگ که شدیم یادمون رفت بزرگتر – کوچکتری و حرمت و ، حتی خجالت کشیدیم بهشون بگیم”دوستت دارم”

بچه که بودیم یادمون دادن…

ای کاش بچه که بودیم یادمون می دادن چطور وقتی بزرگ که شدیم یادمون نره همه ی اون چیزهایی رو که:… بچه که بودیم یادمون دادن

همچنین برای می توانید از طریق لینک زیر

را مشاهده کنید

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه گوناگون

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ببینید | حمله نظامیان اسرائیلی به دانش‌آموزان