من پروانه صفت سوختم و آب شدم
دل دیوانه ی من بردی و بی تاب شدم
تو که بیمار منی سوخته ای در تب و تاب
من که درمان تواَم نسخه ی کمیاب شدم
تو که دریای منی ساحل آرامش من
ماهی تُنگ تواَم راهیِ سیلاب شدم
گلشن باغ تو بودی گل و گلزار شدم
شمعدانی تو بودم گل نایاب شدم
رحم کن بر منِ پروانه و ویرانه و مست
از غم دوری تو واله و بی خواب شدم
ساقی میکده اَم جام شرابی در دست
تشنه ی عشق تواَم لیلیِ سیراب شدم
من مسلمان تواَم عشق اساطیریِ تو
سجده بر قبله ی تو راهی محراب شدم
ساز شعرت همه شاد است و کمی هم غمگین
نت گیتار تو بودم زِهِ مضراب شدم
غافل از ماه شب تار تو بودم که چنین
برق چشمان تو را دیدم و مهتاب شدم
حق من بود که اینگونه عذابم بدهی؟!
آتش عشق تو بودم غزلی ناب شدم
دل دیوانه ی من بردی و بی تاب شدم
تو که بیمار منی سوخته ای در تب و تاب
من که درمان تواَم نسخه ی کمیاب شدم
تو که دریای منی ساحل آرامش من
ماهی تُنگ تواَم راهیِ سیلاب شدم
گلشن باغ تو بودی گل و گلزار شدم
شمعدانی تو بودم گل نایاب شدم
رحم کن بر منِ پروانه و ویرانه و مست
از غم دوری تو واله و بی خواب شدم
ساقی میکده اَم جام شرابی در دست
تشنه ی عشق تواَم لیلیِ سیراب شدم
من مسلمان تواَم عشق اساطیریِ تو
سجده بر قبله ی تو راهی محراب شدم
ساز شعرت همه شاد است و کمی هم غمگین
نت گیتار تو بودم زِهِ مضراب شدم
غافل از ماه شب تار تو بودم که چنین
برق چشمان تو را دیدم و مهتاب شدم
حق من بود که اینگونه عذابم بدهی؟!
آتش عشق تو بودم غزلی ناب شدم