گفت و گذار


گفت و گذار

سوگند! این و آن برآمدها تا خوش مرگی ها گزینش من و تو نیست! از دیروزی پیشین به امروزگی نوین تنها! آرزوی تنهایی من ؛ در هنگامه ی ترس و ناچاری! یکی برده و دیگری برده داری پاداش من و توشاعر:بابک رضایی آسیابر

گفت و گذار
سوگند!
این و آن برآمدها
تا خوش مرگی ها
گزینش من و تو نیست!
از دیروزی پیشین
به امروزگی نوین
تنها! آرزوی تنهایی "من" ؛
در هنگامه ی ترس و ناچاری!
یکی برده و دیگری برده داری
پاداش من و تو نیست!
در پیله دروغ هزاره ای
درمان درد فانتومی
با اشک من و تو نیست!
تا آنکه با کوششِ پویندگان،دادرسِ دیگری که هست.
سوگند!
زندگان درهیچ چشمی
درختانِ مژگان خیزشی
جنگلِ نگاه از تبرِ هیز خودداریست!
روشنی مهر به ناروا و گناه کاریست
ریسمان چپاول برگردن بی گُمانیست
مُردگی سرزمین تماشای ما،جنگل پیریست؛
باشد که شیفتگی به پای سادگی ها
کوه زاده ای از نفریغ آیینه گذشته ها
با ترس همزادگانِ ترسو نیست!
این دگرگونی زادگان آشفته
تا بی اندازه گرفتاری سیاه
چه روشنی رستاخیز جنگلی نیست؟!
شاید آبستن آرزوی شدنی،دیرپایی دیگری که هست.
3 مهر 1399- کرج- سروده : بابک رضایی آسیابر

پیشاپیش جشن مهرگان (10مهر)برپویندگان مهر و راستی خجسته باد.

نفریغ :حسرت
خوش مرگی(هومرگی):اوتانازی(هنگامی که بیمار بنا به درخواست خودش به صورت طبیعی و آرام بمیرد.)
درد فانتومی: دردی که در کمبود یک عضو از بدن درک می کنیم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس | قابی دیدنی از بازیگر زن پُرحاشیه در حرم امام رضا(ع)