گه گاهی که دلم میگیرد
مینشینم لب حوض
پای در آب و دلم در تب تو
میکشم سیگار، مینویسم شعر
غرق افکار موازی
سرفه های کهنه ام بغض پوسیده ای را بیرون میدهند
میبندم چشمانم را
زیر لب زمزمه وار
با دلی پر ز غبار
مینویسم کاش ...
همهء من بودی...!
مینشینم لب حوض
پای در آب و دلم در تب تو
میکشم سیگار، مینویسم شعر
غرق افکار موازی
سرفه های کهنه ام بغض پوسیده ای را بیرون میدهند
میبندم چشمانم را
زیر لب زمزمه وار
با دلی پر ز غبار
مینویسم کاش ...
همهء من بودی...!