آبان


آبان

کشتی بر گل نشسته ام بادبان ندارد زخم این دل شکسته ام درمان ندارد رفته ام از خاطر امن ساحلت.... بعد تو دریا هم دگر طوفان ندارد در تلاطم غمی پنهان گشته ام همچو ابری که دگر باران ندارد کاش گلی باشیشاعر:مسعود پروری نژاد

کشتی بر گل نشسته ام بادبان ندارد
زخم این دل شکسته ام درمان ندارد
رفته ام از خاطر امن ساحلت....
بعد تو دریا هم دگر طوفان ندارد
در تلاطم غمی پنهان گشته ام
همچو ابری که دگر باران ندارد
کاش گلی باشی و من برچینمت
لیاقت داشتن گل را, گلدان ندارد
ریشه به ریشه تو, وصل که من...
آوارگی من دیوانه چرا پایان ندارد
زمزمه های شعرم صدایت میزنند
عشق گر عشق باشد آسان ندارد
کجا روی به کجا خواهی رفت...
آخر این همه تنهایی را زندان ندارد
شب رسید و یک مرد تنها منتظر...
در خود بدید که دگر توان ندارد
تمام روز تکراری و تمام ماه همین
تقویمی که سالهاست آبان ندارد

مسعود پروری نژاد (مسیح)


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


پیش‌ بینی قیمت دلار 22 اردیبهشت 1403/ دلار آماده تغییر کانال شد؟