رها خواهی ز دام رو خادم میخانه شو
عشق در پیمانه ریز صاحبدل و فرزانه شو
گر سبویت سر کشیدی آتشی بر جان فتاد
آتشی افروز ز جان دیوانه و پروانه شو
تا بسوزی من را خاکستر ش بر باد ده
همچون عنقا سره و پاکیزه از نو زاده شو
نیست نامی جاودان جز نام او در دو جهان
رخت بربند خودشکن بیگانه شو افسانه شو
عشق در پیمانه ریز صاحبدل و فرزانه شو
گر سبویت سر کشیدی آتشی بر جان فتاد
آتشی افروز ز جان دیوانه و پروانه شو
تا بسوزی من را خاکستر ش بر باد ده
همچون عنقا سره و پاکیزه از نو زاده شو
نیست نامی جاودان جز نام او در دو جهان
رخت بربند خودشکن بیگانه شو افسانه شو