و مرداد
پیوند میدهد مرا
به زنی از قبیله ام
زنی که بی شک از نیاکانم است
هم خون
هم خوان
هم خاک
آفرتی به قداست آب
که سر سپردگیش
به جوزهای ازل می رسد
مرداد
خشاب هایم را پر از گلوله می کند
در نبردی که به تسخیر زنی
تابستانی درآمده ام
مرداد اگر نبود
در زمستانی ترین سلول
تا ابد
در کالبد نسل های گذشته ام
می جنگیدم...
پیوند میدهد مرا
به زنی از قبیله ام
زنی که بی شک از نیاکانم است
هم خون
هم خوان
هم خاک
آفرتی به قداست آب
که سر سپردگیش
به جوزهای ازل می رسد
مرداد
خشاب هایم را پر از گلوله می کند
در نبردی که به تسخیر زنی
تابستانی درآمده ام
مرداد اگر نبود
در زمستانی ترین سلول
تا ابد
در کالبد نسل های گذشته ام
می جنگیدم...