عروسکی به نام رومینا


عروسکی به نام رومینا

چشم ها را باید بست دیگر اصلا نباید دید! وقتی چراغی نیست با چه خواهید دید؟ * عروسک در خواب است من عاقل نفهمیدم آخر خواب عروسک چرا آشفته است * عروسک بر لبانش گل لبخند است آن گل زیبا از غم آکندهشاعر:علی مریمی(جلال)

چشم ها را باید بست
دیگر اصلا نباید دید!
وقتی چراغی نیست
با چه خواهید دید؟
*
عروسک در خواب است
من عاقل نفهمیدم آخر
خواب عروسک
چرا آشفته است
*
عروسک بر لبانش گل لبخند است
آن گل زیبا از غم آکنده است
حیف آن گل که از درون پژمرده است
ظاهرش شاد و از درون تلخند است
*
عروسک تشنه است
مهرآب می خواهد
آیا عروسک دل دارد؟
عروسک جواب می خواهد..
*
عروسک هم خسته است
کمی غمگین، کمی هم منگ است
اما دلش با دنیا گرم است
عروسک سرشار از رنگ است
*
عروسک وقت بازی اکنون است
نقش تو گندم در دشت افیون است
من هم کشاورزم، با داسی در دست
رنگ محصول امسال، سرخ چون خون است
*
+راستی عروسک سواد هم داری؟
+سوادت تا کلاس چند است؟
-مگر عروسک ها کلاس هم دارند؟
+نه؛این نیمکت ها مشتی چرند است
*
عروسک خواهد رفت از این دنیا
جنس قلبش جور نیست با ما
پنبه است
عروسک دوست دارد ماندنی باشد
حیف، جهل انسان ها بسیار گنده است
*
عروسک جان اگر بخوابی بهتر است
عروسک جان دنیای تو زیبا تر است
عروسک جان اصلا به چشمت خواب می آید؟
عروسک جان چه چیزی ترسش بیشتر است؟

عروسک خنده ات بسیار ناب است
عروسک زمان بودنت عین حباب است
عروسک چه وقت می دهی پاسخ سوالم را
هییییییییییس!!عروسک در خواب است.
***
چشم ها را باید بست
دیگر اصلا نباید دید
وقتی اصلا چراغی نیست
با چه خواهید دید؟؟؟

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


دانلود آهنگ ذوقم وه یه که بیای بشنوم دنگ صدات