خسته سراب
آه و فریاد که بر تارک دل خام شدم
ناله روز و شب مانده و ناکام شدم
دست آن دشمن ناپاک دنی زاده پست
من سبو بودم و بی جرم و گنه جام شدم
اینهمه رفتم و رفتی تو همه همچو سراب
یکقدم مانده به تو خسته یک گام شدم
آشیان گشته خراب و دل بیچاره خراب
مرغ دردم که چه بی دانه در این دام شدم
هر جهان عزت و جایی که همه رفته به باد
آه از آن روز که در چشم تو بی نام شدم
سید مهدی موسوی نژاد(بی نام )
آه و فریاد که بر تارک دل خام شدم
ناله روز و شب مانده و ناکام شدم
دست آن دشمن ناپاک دنی زاده پست
من سبو بودم و بی جرم و گنه جام شدم
اینهمه رفتم و رفتی تو همه همچو سراب
یکقدم مانده به تو خسته یک گام شدم
آشیان گشته خراب و دل بیچاره خراب
مرغ دردم که چه بی دانه در این دام شدم
هر جهان عزت و جایی که همه رفته به باد
آه از آن روز که در چشم تو بی نام شدم
سید مهدی موسوی نژاد(بی نام )