شبیه ماه شدی آن شب
دلم با توست
حواسم پرت چشمانت
و چشمانت سوی دیگر هاست
چه شبهارا سحر کردم
تا که یاد تو شود دچار خاموشی
چقدر سخت است فراموشی
اگر مغرور نبودم من
تو گندمگون موهایت،
قلب من را در شبی که ماه شده بودی
به سوی راه خواهش سوقم میداد
ولیکن عقل من از قلب و عشق مقبول ترم میساخت
دلم با توست
حواسم پرت چشمانت
و چشمانت سوی دیگر هاست
چه شبهارا سحر کردم
تا که یاد تو شود دچار خاموشی
چقدر سخت است فراموشی
اگر مغرور نبودم من
تو گندمگون موهایت،
قلب من را در شبی که ماه شده بودی
به سوی راه خواهش سوقم میداد
ولیکن عقل من از قلب و عشق مقبول ترم میساخت