داغ کویری


داغ کویری

حال من داغ کویری است خدا رحم کند آخر عشق اسیری است خدا رحم کند ظهر شهریور و گیسوی پریشان و نسیم چه مراعات نظیری است! خدا رحم کند خط و خال لب تو مایه ی سرگرمی ماست که عجب معرکه گیری است خدا رحمشاعر:سعید نجفی

حال من داغ کویری است خدا رحم کند
آخر عشق اسیری است خدا رحم کند

ظهر شهریور و گیسوی پریشان و نسیم
چه مراعات نظیری است! خدا رحم کند

خط و خال لب تو مایه ی سرگرمی ماست
که عجب معرکه گیری است خدا رحم کند

سخت افسرده ام از فصل جوانی که گذشت
و سرانجام تو پیری است! خدا رحم کند

آن غزالی که خرامیده در آغوش زمان
پنجه در پنجه ی شیری است خدا رحم کند

دل دیوانه و بی حوصله ام سر به هواست
از تو غافل شده دیری است خدا رحم کند

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


هیچگاه موز و تخم مرغ را باهم نخورید