شعر سردار دلها(سبک نوحه)


شعر سردار دلها(سبک نوحه)

دوباره در کربلا غوغا به پا شد عالم سراپا ماتم و حُزن و عزا شد سردار زِ پیکرش افتاده گرچه دست سرخوش از آنکه او مهمانِ فاطمست سرباز بی دست حسین در خون تپیدی آخر شهادت را به آغوشت کشیدی سردارشاعر:محمد پناهی

دوباره در کربلا غوغا به پا شد
عالم سراپا ماتم و حُزن و عزا شد
سردار زِ پیکرش
افتاده گرچه دست
سرخوش از آنکه او
مهمانِ فاطمست
سرباز بی دست حسین در خون تپیدی
آخر شهادت را به آغوشت کشیدی
سردار زِ پیکرش
افتاده گرچه دست
سرخوش از آنکه او
مهمانِ فاطمست
سردار دلها دستش از پیکر جدا شد
انگشترش مرثیه خوان قتلگاه شد
سردار زِ پیکرش
افتاده گرچه دست
سرخوش از آنکه او
مهمانِ فاطمست
بودی مدافع از حرم تا پای جانت
زینب دگر در کربلا تنها نماند
سردار زِ پیکرش
افتاده گرچه دست
سرخوش از آنکه او
مهمانِ فاطمست
کردی وصیت نامِتُ و سرباز بخوانند
تنها علمدار حسین سردار بدانند
سردار زِ پیکرش
افتاده گرچه دست
سرخوش از آنکه او
مهمانِ فاطمست
دشمن اگر از ما گرفت سردار دلها
از جوشش خُونش قیامت گشته برپا
سردار زِ پیکرش
افتاده گرچه دست
سرخوش از آنکه او
مهمانِ فاطمست
******
چند خط شعر تقدیم به شهید سردار قاسم سلیمانی، امیدوارم روح این شهید بزرگوار قرین رحمت الهی باشد و با سالار شهیدان آقا اباعبدالله الحسین همنشین باشد.


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


فیلم لحظه دستگیری عامل خودکشی زهره فکور صبور / این مرد از خانم بازیگر اخاذی غیر اخلاقی...