پاسخ ما به انتقال امثال مانژوکیچ چیست؟
خبر انتقال ماریو مانژوکیچ به الدحیل، حریف پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا بازتاب زیادی در رسانههای ایران داشت...
خبر انتقال ماریو مانژوکیچ به الدحیل، حریف پرسپولیس در لیگ قهرمانان آسیا بازتاب زیادی در رسانههای ایران داشت. مهاجمی که فصل را با یوونتوس، قهرمان ایتالیا شروع کرد ولی قرار است در ادامه راه در پیشانی خط حمله یک تیم قطری قرار بگیرد.
این اولین بار نیست که شاهد چنین انتقالاتی در بین حریفان آسیایی استقلال و پرسپولیس هستیم. اگر به سالهای قبل برگردیم دونادونی با پیراهن الاتحاد مقابل استقلال ایستاد و در سالهای اخیر هم بازیکنانی مثل ژاوی حریف تیمهای ایرانی بودهاند ولی این انتقال به معنی شکستناپذیر بودن الدحیل است یا با آمدن مانژوکیچ فاصله این تیم با پرسپولیس دستنیافتنی میشود؟
باشگاههای ایرانی پتانسیل مالی خرید چنین بازیکنانی را ندارند و دیدن ستارههای فوتبال جهان در لیگ برتر ایران همیشه حسرت طرفداران فوتبال بوده است. با این حال بودجه محدود باشگاههای ایرانی در مقایسه با رقبای منطقهای به معنی توجیه عملکرد ضعیفشان در نقل و انتقالات نیست و آنها حتی به اندازه بضاعتشان هم نتوانستهاند خریدهای مؤثری داشته باشند. کارنامه باشگاههای لیگ برتر پر از خریدهای ناموفق و پرحرف و حدیث خارجی است که نتیجهای چیزی جز پروندههای پرشمار شکایت در فیفا نبوده.
اگر خرید ستارهای مثل مانژوکیچ در توان باشگاههای ایرانی نیست، آنها میتوانند بازیکنانی در سطحی کمی پایینتر پیدا کنند که هم در بودجهشان بگنجد و هم به بالا رفتن کیفیت تیم کمک کند. در چند سال گذشته بازیکنان خارجی نسبتاً خوبی به فوتبال ایران آمدهاند و همین تیمهای رقیب را مجبور کرده که از خریدهای بنجل دست بردارند و بازیکنان باکیفیتتری بخرند.
درخشش مهاجمی مثل استنلی کیروش در ذوبآهن و سپس سپاهان بهانه خریدهای بد را از حریفان تهرانی گرفت و استقلال و پرسپولیس از سوی هوادارانشان برای خرید خارجیهای بهتر تحت فشار قرار گرفتند.
استقلال با تیام و جباروف و سپس پاتوسی دوران خیلی خوب ولی کوتاهی داشت، چرا که نتوانست آنها را حفظ کند. پس از چند خرید ضعیف مثل الحاجی گرو، استقلال در فصل جدید با شیخ دیاباته و هروویه میلیچ دوباره دو بازیکن خارجی خوب و مؤثر دارد.
انتقاداتی که پرسپولیس بابت انتخاب جونیور براندائو شنید برای این باشگاه درس بزرگی شد و حالا آنها سراغ مهاجمانی با کارنامه مشخص رفتهاند.
تمام نمونههای موفقی که در بالا اشاره شد با ارقام معقولی به فوتبال ایران آمدهاند؛ قراردادهایی که در حد بودجه باشگاههای ایرانی است. این بازیکنان هم در لیگ درخشیدهاند و هم توانستهاند در لیگ قهرمانان آسیا مؤثر باشند. باشگاههای ایرانی به جای جذب ستارههایی مثل مانژوکیچ میتوانند سراغ بازیکنان کم نام و نشانتر، ولی همچنان مؤثر بروند؛ بازیکنانی مثل دیاباته که به دلایل مختلف از سطح اول فوتبال جهان دور شدهاند، ولی هنوز میتوانند مفید باشند یا بازیکنی مثل استنلی کیروش که در ردههای پایین فوتبال برزیل بوده، ولی کیفیت خوبی دارد.
پیدا کردن چنین بازیکنانی دشوار ولی شدنی است. برای این کار باشگاهها باید سراغ افراد خبره در این حوزه بروند. حضور متخصصان حوزه نقل و انتقالات در چارت باشگاه کمک میکند که گزینههای مناسبی از نظر کیفیت و قیمت پیدا شود و در بخش زیادی از هزینههای باشگاه صرفهجویی شود، به شرطی که تعهدشان به باشگاه را ثابت کنند. مشکل اصلی زمانی است که باشگاهها کار را به افراد ناشی میسپارند یا دست به انتقالات مشکوکی میزنند که پشت پردههای عجیبی دارند.
*این یادداشت در سوم دی ماه 1398 در روزنامه ایران و به قلم آرمن ساروخانیان منتشر شده است.