وسوسه


وسوسه

تنهایی و هجوم خاطره و وسوسه به سراغش می‌روم پاورچین و آهسته می‌گشایم درِ صندوقچه خاطرات احساسی چراغهای شرم همه در خاموشی احساسم برمی‌خیزد از خواب دیرین دوباره دست‌ در دستهایش‌ حس گرمایشاعر:راهله غضبانی (راهِل)

تنهایی و هجوم خاطره و وسوسه
به سراغش می‌روم پاورچین و آهسته
می‌گشایم درِ صندوقچه خاطرات احساسی
چراغهای شرم همه در خاموشی
احساسم برمی‌خیزد از خواب دیرین
دوباره دست‌ در دستهایش‌
حس گرمای تن و طعم لب‌هایش

گشوده شد گیسوانم
پیچید بوی عطر یادگاری
صدای نفس‌هایمان، سکوت، صدای موسیقی
می‌رقصم از خود بی‌خود
او نگاه می‌کند جذاب و خواهان
می‌چرخم و زلف‌ می‌افشانم
تا به سویش برم افسون و اغوایم
پایم می‌لغزد روی ماشین اسباب‌‌بازی
میکنم چراغ را روشن
تنهایم و باز خیسی تن
می‌چینم پر احساسم
میگذارمش در صندوقچه دل
تا شاید روزی دگر
محوتر شود مرز واقعیت و رویایم

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


رابطه جنسی زیر دوش آب در حمام با همسر خوب است یا بد؟