به عاشقانهترین وادیِ مُقام ،سلام
به شُعلهای که رسیدهست از مُدام، سلام
نشد جواب بگویی علیکِ پنجره را
به رستگاریات ای ماهِ بیکلام ،سلام
دلم چو درّهی مِرّیخ°، تشنه تشنهی آب
به مهربانیات ای عشقِ ناتمام، سلام
نشد که پخته شود عشق بر درختِ محال
به سیبِ سبز تو ای آرزویخام ،سلام
گِرهِ کور به شبهای ماهیّان زده، ابر
به رهگشاییات ای نورِ بیدوام، سلام
"همیشه فاصلهای هست"، بین پنجرهها
که میدهند به یک ماه°، هرکدام، سلام
و عشق میبرد ایندم مرا سفر به زمان
به قایقی که مقیم است رویشام ، سلام
عبدالله امان ۱۸.۰۹.۱۹