جهان به هیچ نیارزد اگر شراب نباشد
بدا به حالت مستی اگر خراب نباشد
پریچه آمده امشب هَلا کبوتر بختم
هلا که خواب نباشی هلا که خواب نباشد
مگرنه راستی و مستی است رسم مجالس
چقدر عاشق اویی؟! مرا حساب نباشد
پلنگپنجه کشیدم به چاک سینه ی آفاق
که دُور او سر و سایه از آفتاب نباشد
به وقت آمده رودانه از عشیره ی دریا
فقط خدا کند اینبار هم سراب نباشد
مرداد٩٨
بدا به حالت مستی اگر خراب نباشد
پریچه آمده امشب هَلا کبوتر بختم
هلا که خواب نباشی هلا که خواب نباشد
مگرنه راستی و مستی است رسم مجالس
چقدر عاشق اویی؟! مرا حساب نباشد
پلنگپنجه کشیدم به چاک سینه ی آفاق
که دُور او سر و سایه از آفتاب نباشد
به وقت آمده رودانه از عشیره ی دریا
فقط خدا کند اینبار هم سراب نباشد
مرداد٩٨