از علی گقت...


از علی گقت...

مصمم ، ایستاده روی منبر از علی گفت سرآغاز سخن خواندش برادر از علی گفت طنین انداز آوای رسالت پخش میشد محمد در غدیر خم مکرر از علی گفت به سرمستی درون ساغردلهای تاریک شرابی ریخت از مینای اخترشاعر:علی صادقی

مصمم ، ایستاده روی منبر از علی گفت
سرآغاز سخن خواندش برادر از علی گفت

طنین انداز آوای رسالت پخش میشد
محمد در غدیر خم مکرر از علی گفت

به سرمستی درون ساغردلهای تاریک
شرابی ریخت از مینای اختر از علی گفت

به هر نطقی که دم میزد فضا آکنده می‌شد
معطر از گلاب ناب قمصر از علی گفت

رها در آسمان عشق چون مرغی سبکبال
دل عاشق به شوقش می‌کشد پر از علی گفت

علی جان من ومن جان اویم ایها الناس
مرا یک عمربوده یار ویاور از علی گفت

سزاورست بعد از من بر این امت بگردد
امبر ورهبر ومولا وسرور از علی گفت

جوانمردی که در عالم ندارد مثل ومانند
به تیغ ذوالفغارش هست حیدر از علی گفت

مرامش بوده بر مبنای دین تا روز محشر
رفیق مومن است وخصم کافر ،از علی گفت

عمل کرده خلاف میل نان بُرهای فاسق
برای تنگدستان بوده نان بَر از علی گفت

وجوری از بزرگی وشرافت حرف میزد
که درعالم جز اینش نیست مفخر از علی گفت

بیاویزد،به گوشش حلقه‌ی مهر ووفا را
به هر امری غلامش گشت قنبر ،از علی گفت

وجود نازنینش پربها در کف ببینش
درخشان است چون یاقوت وگوهر از علی گفت

دری را کنده از جایش ،نهاده روی کتفش
تک وتنها نموده فتح خیبر از علی گفت

به جان خود خریدار خطر شد ،شد فدایی
در آن شب گشت خواب آلود بستر از علی گفت

هواداروسپه سالار لشکر یار جانی
همیشه در کنارش هست اشتر از علی گفت

موحد بوده و آورده ایمان ، پنجمین کس
حمایت کرد مولا را ابوذر ،از علی گفت

درآورده سر ازخاک رسالت ،بذر اسلام
شکفته ، شاخه شاخه میدهد بر از علی گفت

سرِ علم الیقین ، عین الیقین ، حق الیقینی
امیر المومنین را کرد،باور ، از علی گفت

سراغاز امامت با امیر المومنین است...
برای امتم این شد مقدر از علی گفت



علی صادقی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


نامه به دوست صمیمی ؛ 7 نمونه متن نامه به دوست ،جدید و محبت آمیز