دروغگو
منبع خبر /
شعرنو /
شعرنو /
04-04-1398
منبع خبر
/
شعرنو /
شعرنو
(دروغگو) افسوس نبود با دلم صاف و زلال با هرکه بغیرِ من میرفت شمال در پاسخ هر تماس گفتم : جانم در پاسخ هر تماس میگفت : بِنال (کارگر) انگار همیشه این بَشَرشاعر:ساحل مولوی
(دروغگو)
افسوس نبود با دلم صاف و زلال
با هرکه بغیرِ من میرفت شمال
در پاسخ هر تماس گفتم : "جانم"
در پاسخ هر تماس میگفت : " بِنال "
(کارگر)
انگار همیشه این بَشَر شرمنده ست
از دختر و همسر و پسر شرمنده ست
هر سیصد و شصت و پنج روزش ، بابا
از اینکه شده ست " کارگر " شرمنده ست
حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو
برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!