ترانه


ترانه

هرچند مرگ خود غزلی عاشقانه است برای آنکه چاره ندارد نشانه است ابری که بی بخار بماند تمام عمر ای دوست زنده ماندن او احمقانه است دستان پینه بسته ی مردان کارگر غمگین ترین ترانه ی این آشیانهشاعر:مهدی اکبری ممقانی (زاهد)

هرچند مرگ خود غزلی عاشقانه است
برای آنکه چاره ندارد نشانه است

ابری که بی بخار بماند تمام عمر
ای دوست زنده ماندن او احمقانه است

دستان پینه بسته ی مردان کارگر
غمگین ترین ترانه ی این آشیانه است

زخمی که بی نصیب نبود از نمک زدن
حتی اگر عسل بگذاری بهانه است

در مجلسی که سنگ بهای نشستن است
چیزی که سهم ما نشود آب و دانه است

من را خیال عشق تو انداخت از نفس
در جاده ای که انتهایش قهوه خانه است

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


صفر تا صد عروسی های فریبا نادری + عکس مراسم های ازدواج خانم بازیگر !