بارش لطف


بارش  لطف

« بارش لطف » سابقاً از لطف تو ، بر من بسا انفاق بود بارش لطف تو بر من ، شهرت آفاق بود مطلب بارِ گران امر تو ، بـر دوش من همچنان گُلدسته ی شفاف و هم بَراق2 شاعر:حسن مصطفایی دهنوی

« بارش لطف »
سابقاً از لطف تو ، بر من بسا انفاق بود
بارش لطف تو بر من ، شهرت آفاق بود
مطلب بارِ گران امر تو ، بـر دوش من
همچنان گُلدسته ی شفاف و هم بَراق2 بود
مخزن صبرم اگر کم شد ، مرا معذور دار
این سرِ کم طاقتم ، در زیر صد شلاق بود
کی ره فکری برایم بود ، تا ره طی کنم
اسب فکرم دایماً واماند و در باتلاق بود
کی دل غمدیده ام را بود تسکین در جهان
جای تسکینش دلم از زجر مردم داغ بود
دفتر صبر مرا ، هـر گمرهـی بـر هم بِـزد
دفتر صبرم زِ جور مردمان ، اوراق3 بود
غصه ی دیوانگی مردم ابله مدام
همچنان رزقی ،که همچون رزقی از خلاق بود
مردم گمراه ، مرا در ظلمت شب برده اند
کی ره آنها ، به صبح سبز دشت و باغ بود
تک تکی انسان بدیدم ، لیک چون پیغمبران
در میان جمع مردم، همچو یوسف طاق4 بود
ای حسن ،از قسمت روز ازل نـتوان گریخت
گوئیا این قسمتـت، از حکمت خلاق بود
٭٭٭
1- سنگین 2- درخشان 3- ورقه شدن 4- یکتا – تنها ماندن

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!



بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا