برای مرهم زخمم دوخط غزل،،، لطفأ
برای درد دل خسته ام عسل،،لطفاً
نماز بوسه به پا کن به زیر گنبد عشق
به پاس حرمت دلهای خوش عمل، لطفاً
برای بدرقه ی اشک کفتران غریب
کنار دانه دوتا بوسه لااقل.. لطفاً
کنون که پیش تو ام شاخه ی گلی، بانو
نه سوی سنگِ مزارم بغل بغل،،، لطفأ
منی که زنده به عشقم دلم نمیمیرد
برو به جای دگر خانه کن، اجل، لطفاً
بیا که لیلی و مجنون عاشقان بشویم
که عشق مان بشود در جهان مثل،، لطفاً
غزل ، غزل به ملاقات منزوی برویم...
به وزن شعرِ مفاعیلتن، فعل،، لطفاً...
علی ابرکان