laquo;زبانِ چشم raquo;


 laquo;زبانِ چشم raquo;

نگاهت می کنم خامــوش وخاموشـی زبان دارد زبانِ عاشـقان چشم است و چشم از دل نشان دارد! چه خواهش ها در این خاموشی لب هاست نشنیدی؟ تو هم چیزی بگو چشم و دلت گوش و زبان دارد! بیا تا آنچه از دل میرسد برشاعر:دل آرا چنگیزی زاده

نگاهت می کنم خامــوش وخاموشـی زبان دارد
زبانِ عاشـقان چشم است و چشم از دل نشان دارد!
چه خواهش ها در این خاموشی لب هاست نشنیدی؟
تو هم چیزی بگو چشم و دلت گوش و زبان دارد!
بیا تا آنچه از دل میرسد بر دیده بنشانیم...
زبان بازی به حرف و صوت،معنی را زیان دارد!
چو هَم پروازِ خورشیدی،مکُن از سوختن پروا!
که جفتِ جانِ ما در باغ آتش آشیان دارد...
اَلا ای آتشین پیکر بَرآی از خاک و خاکستر!
خوشا آن مُرغِ بالا پر که بالِ کهکشان دارد!
زمان فرسود دیدم هرجه از عهد ازَل دیدم
زِهی این عشقِ عاشق کُش که عهدِ بی زمان دارد!
ببین داسِ بَلا ای دل مَـشو زین داستان غافل...
که دستِ غارتِ باغ است و قصدِ ارغوان دارد!
درون ها شرحه شرحه است از دم و داغِ جدایی ها
بیا از بانگِ نِی بشنو که شرحی خون فشان دارد
دهانِ سایه می بندد و باز ازعشوه عشقت...
خروشِ جانِ او آوازه در گوشِ جَهــــان دارد!

#هوشنگ_ابتهاج
#اردیبهشت_98

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


175 سوال جرات و حقیقت برای دختران و پسران + ایده عاشقانه