سنگ ها بیش از گنجشک ها


سنگ ها بیش از گنجشک ها

دعا کردم خدایا به زندانیان بال بده یادم رفت اینجا پرنده ها را در آسمان شکار می کنند — با گاو نر شخم زدند خرمن کوبیدند وآخر جو را به اسب کاه را به گاو دادند —-—-— خواستم هیزم کنمشاعر:عبدالملک خرمالی


دعا کردم
خدایا به زندانیان بال بده
یادم رفت
اینجا پرنده ها را
در آسمان
شکار می کنند

با گاو نر شخم زدند
خرمن کوبیدند
وآخر جو را به اسب
کاه را به گاو دادند
—-—-—
خواستم هیزم کنم
تاک را
باغبان گفت
شرابش بهتر گرمت می کند
ای ابله

پاداش صبوری ست
گلهای شکفته
لابلای سنگ
—-—-—
لب به دریا بزن
تا آب ها
آشامیدنی شوند

مرا وادار به گریه نکنید
چشمان من
خلاصه شده ی
دریاست

از دیوار خانه ی خسیس
بوته ی رز
گلبرگ می ریخت
به مقدم عابرین
—-
بریز کلید ها را دور
در وازه ی قلب من
باز می شود
با دوستت دارم
—-
بعضی ها نمی دانند
برای چه زنده اند مثل گاوی که
علوفه می خورد
برای قصاب
——
این دل با شکست
از هم نپاشید
وسیع تر شد
—-
در کلیه سنگ دارم
خوشحالم که این سنگ را
دلم نپذیرفت
—-
حریم من در امتداد
چشم های توست
حیف که تو
نزدیک بینی

زمستان کلاغ ها
تک درخت را
به یاد برگ ها
سیاه پوش کردند
—-
تا قرص ما ه
به کاسه ی آب افتاد
به رفع سردرد
نوشیدم





عبدالملک خُرمالی

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه شعرنو

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


HPV در دوران بارداری: چه کاری می توان انجام داد؟