ما دو تنیم اما روان مشترک داریم
چون دو کبوتر آشیان مشترک داریم
لب خند مان روی لب هم شکل می گیرد
در سینه اندوه نهان مشترک داریم
چیزی نگو! حرفی نزن ! درد مرا حس کن !
احساس یعنی ما زبان مشترک داریم
در تنگ نا های گلویم بغض آزادی ست
فریاد کن وقتی دهان مشترک داریم
انسانیت ، انسانیت ، انسانیت... آری
این قدر ما وجه کلان مشترک داریم
بیگانگی روی زمین تنگ باور کن
ننگ است وقتی آسمان مشترک داریم
با خط سبز وصل بر دیوار ها بنویس
دیوار هیچ است و جهان مشترک داریم
راحل رایومند