لبـخندِ تو یادآور آرامشِ دریاست
آغوش تو آرام ترین ساحل دنیاست
آنقدر تو زیبا شده ای خلق که خالق ...
همچون من و صدها تنِ دیگر به تماشاست
توصیف تو بر کاغذ و خودکار نگنجد
بیـن شعرا بر سر توصیف تو دعواست
در وصفِ تو،من گوشه ی دفترچه نوشتم
او منبع الهام در افسانه ی نـیـماست
صـد مرتبه گر جان بدهم، چـون تو بیایی
من زنده شوم، چون نفست عینِ مسیحاست
مَــردُم بــه زلیخای زمان خُـرده مگیرید
آنجا که هزاران لبه ی تیغ مـهیّاست
آغوش تو آرام ترین ساحل دنیاست
آنقدر تو زیبا شده ای خلق که خالق ...
همچون من و صدها تنِ دیگر به تماشاست
توصیف تو بر کاغذ و خودکار نگنجد
بیـن شعرا بر سر توصیف تو دعواست
در وصفِ تو،من گوشه ی دفترچه نوشتم
او منبع الهام در افسانه ی نـیـماست
صـد مرتبه گر جان بدهم، چـون تو بیایی
من زنده شوم، چون نفست عینِ مسیحاست
مَــردُم بــه زلیخای زمان خُـرده مگیرید
آنجا که هزاران لبه ی تیغ مـهیّاست