به "سان چی"ستی آخر؟ به سان اشک یک ماهی
که گرید در دل دریا، نهانی یا که پنهانی
تو رفتی و جهان غرق تمام خاطرات خوب و شیرینت
هوای قلبمان بس ناجوانمردانه مردانه ست، طوفانی
میان آن هیاهوها، میان بزم آتش ها و دریاها
عروس آتشی زیبا و جاویدان و نورانی
چو ققنوسی نامیرا، چو سیمرغ بلورینی
نبودی تا نشان افتخار بر جامه آویزی
دل دریایتان را چو دریا برد دانستم
که دیده همچو دریا هم شود، هرگز نمی آیی
ز آه سرد تو اینک زمین بر لرزه افتاده
که داغ تو ندارد مرهمی الا شکیبایی
ز عرشه تا به عرش گاهی فقط یک ثانیه راه است
تمام عمر ما طی شد میان وهم و حیرانی
که گرید در دل دریا، نهانی یا که پنهانی
تو رفتی و جهان غرق تمام خاطرات خوب و شیرینت
هوای قلبمان بس ناجوانمردانه مردانه ست، طوفانی
میان آن هیاهوها، میان بزم آتش ها و دریاها
عروس آتشی زیبا و جاویدان و نورانی
چو ققنوسی نامیرا، چو سیمرغ بلورینی
نبودی تا نشان افتخار بر جامه آویزی
دل دریایتان را چو دریا برد دانستم
که دیده همچو دریا هم شود، هرگز نمی آیی
ز آه سرد تو اینک زمین بر لرزه افتاده
که داغ تو ندارد مرهمی الا شکیبایی
ز عرشه تا به عرش گاهی فقط یک ثانیه راه است
تمام عمر ما طی شد میان وهم و حیرانی