آیت الله علوی بروجردی: طولانی شدن عمر سبب رسوخ فضائل در نفس انسان می شود
شفقنا- استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم گفت: امام سجاد میفرمایند: “بذله فی طاعتک”؛ طولانی شدن عمر انسان باعث کسب فضائل و رسوخ بیشتر آنها در نفس انسان می شود. به گزارش شفقنا، متن سخنان آیت الله علوی بروجردی در جلسه مکارم الاخلاق به شرح زیر است: امام سجاد صلواتاللّهوسلامهعلیه در کلام نورانی و فرمایشی فرمودند: فَإِذَا […]
شفقنا- استاد درس خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم گفت: امام سجاد میفرمایند: “بذله فی طاعتک”؛ طولانی شدن عمر انسان باعث کسب فضائل و رسوخ بیشتر آنها در نفس انسان می شود.
به گزارش شفقنا، متن سخنان آیت الله علوی بروجردی در جلسه مکارم الاخلاق به شرح زیر است:
امام سجاد صلواتاللّهوسلامهعلیه در کلام نورانی و فرمایشی فرمودند:
فَإِذَا کَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیْکَ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ إِلَیَّ، أَوْ یَسْتَحْکِمَ غَضَبُکَ عَلَیَّ. اللَّهُمَّ لَا تَدَعْ خَصْلَهً تُعَابُ مِنِّی إِلَّا أَصْلَحْتَهَا، وَ لَا عَائِبَهً أُوَنَّبُ بِهَا إِلَّا حَسَّنْتَهَا، وَ لَا أُکْرُومَهً فِیَّ نَاقِصَهً إِلَّا أَتْمَمْتَهَا.
درخواست طول عمر برای اطاعت خدایتعالی
در این کلمات شریف، وجود مقدس امام سجاد علیه السلام ابتدا از خداوند عالم تقاضا میکنند: “وَ مَتِّعْنِی بِهُدًى صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِیقَهِ حَقٍّ لَا أَزِیغُ عَنْهَا، وَ نِیَّهِ رُشْدٍ لَا أَشُکُّ فِیهَا”
بعد حضرت میفرمایند: ” وَ عَمِّرْنِی ” عمر من را طولانی کن، “مَا کَانَ عُمُرِی بِذْلَهً فِی طَاعَتِک” خدایا اگر همه عمر من در طاعت تو صرف بشود و در خدمت اطاعت تو قرار بگیرد، عمر من را اضافه کن.
فوائد عمر طولانی:
الف. بهرهبرداری بیشتر برای آخرت
چون هر مقدار عمر اضافه شود، فرصتهایی که انسان از آن برای فایده و سود بیشتر بهرهبرداری میکند زیادتر میشود. اگر قیمت یک جنس بالا باشد و در حال تمام شدن است تاجری که این کالا را در اختیار دارد برای فروش دوست دارد تا وقتی این کالا در دست او هست زمان طولانی شود تا فرصت بهرهبرداری او طولانیتر شود. عمر ما این چنین سرمایهای برای اهل طاعت و توجه و کسانیکه حقایق را در مییابند، و برای آنها یک کسب است. به هرحال اهل کسب هستیم حالا معنا را نسبت به مقامات بزرگان تنزل میدهیم. این دنیا فرصتی است که هر مقدار اینجا بهره بیشتر ببرد در جهان دیگر سود بیشتری نصیب انسان میشود انسان با کسی معامله میکند که میفرماید: ” من جاء بالحسنه فله عشر امثالها[۱] ” میفرمایند: سود را ده برابر میکند. در هیچ کجا سود ده برابری نداریم. سود وقتی که دو برابر میشود، اقراض بلند مدت می شود و در دنیا این چنین سودی نداریم. اما در دنیا این فرصت در اختیار ما هست و ممکن است تنبّه و آگاهی پیدا شود و ارزشمندتر این که در این طول عمر انسان تجربه و فهم به دست می آورد و انشاءاللّه صفات کمال را کسب کند.
ب. رسوخ صفات کمالیه در نفس
و هرمقدار عمر طولانی شود رسوخ این صفات کمال و فضائل در نفس انسان بیشتر شده و حالت ملکه بودنش قویتر میشود و این انسان وقتی عبادت میکند، عبادت کسی است که کبر و حسد ندارد و سوء ظن به برادر مؤمن خود ندارد، عبادت کسی که صفات کمالیه دارد با کسی که صفات کمالیه ندارد فرق دارد و لذا هر چقدر عمرطولانی شود هم زمینه برای اطاعت فراهم میشود و هم امکان بیشتری برای بهرهبرداری بیشتر از این اعمال فراهم میشود.
ج. کاهش علاقه به دنیا
تا وقتی انسان بچه است بعد نوجوان و جوان می شود علاقه به دنیا تا یک حدی در او هست و وقتی پیر میشود و از هر طرف ضایعه و نقص میبیند و سلامت او کاسته میشود، بهطور عادی علاقهاش به دنیا و به افراد و نزدیکانش یک قدری متعادل میشود. درجوانی انسان نسبت به بچههایش حالت شیفتگی فوق العادهای دارد کوچکترین حادثهای برای آنها پیش بیاید انسان ممکن است از دست برود، اما کم کم وقتی بچهها بزرگ میشوند، زن و بچه پیدا میکنند، سال به سال احوال بابا را نمیپرسند، احوال مادر را نمیپرسند کاری به کار آنها ندارند، انسان میفهمد دلبستگیها بیخود بوده است.
د. تکیه نکردن به غیر خدا
با گذشت روزگار متوجه میشود حتی رفاقتها هم بالا و پایین دارد. حتی تغییر اوضاع آب و هوا هم میتواند خیلی چیزها را تغییر بدهد. گاه پول در حسابهای بانکی هم تحت تاثیر سیاست دولت قرار گرفته و کم یا زیاد میشود مثلا قیمت دلار سه برابر میشود این فرد در خانه خود هست و سرمایهاش در بانک محفوظ است و بدون این که بخواهد حرکتی کند کلی سود کرده و یا رکود پیدا میشود و این فرد قدرت خریدش یکسوم میشود اینجا است که میبیند به هیچ چیز نمیشود دل بست. قیمت زمین تا دیروز متری ده میلیون تومان بوده ولی امروز یک میلیون تومان هم ارزش ندارد. اینها واقعیاتی است که در اثر طول عمر و تجربه برای انسان روشن میشود و طول عمر این فایده را دارد که علاقه انسان به همه چیزهایی که فکر میکرد میتواند روی آنها حساب کند کم میشود و متوجه میشود که نمیتواند روی زن و فرزند و شغل و مقام و موقعیت و رفیق و پولش حساب کند. می فهمد این موقعیتی که بین مردم دارد زنده باد و مرده باد برای او می گویند ممکن است بلافاصله با یک حادثهای تغییر کند ولو هیچ تقصیری هم انسان نداشته باشد اما مردم نمیفهمند یک مرتبه ورق برمیگردد و درخانه شما جمع میشوند که درخانه را آتش بزنند اینها واقعیت است و باید ببینیم میخواهیم دل به چه چیزی ببندیم.
ھ. آمادگی انسان برای ملاقات با خدا
اگر انسان مسیر صحیحی را طی کند بینش صحیحی و شعور داشته باشد و بفهمد و درک کند برای ملاقات با خدا و زندگی در جهان دیگر، دائما خودش را در مسیر عمر طولانی جمع و جور و تهذیب میکند.
و. عدم ابتلاء به غرور
حتی افرادی مثل ما دچار غرور میشویم که بله ما زحمت کشیدیم درس خواندیم،مطالعه کردیم، کتاب نوشتیم، همه اینها درست است اما باید حواسمان جمع باشد که ممکن است یک لحظه همه چیز از بین برود. مثلا هنوز نفهمیدند که آلزایمر از کجا پیدا میشود؟ رگها به سلولهای مغزی خونرسانی میکنند اما چطور میشود که ارتباط بین سلولها از بین میرود و یک مرتبه همه چیز فراموش میشود؟! این فرد دیروز مجتهد بوده ولی امروز باید افعال خودش را از دیگری که شاید دیروز او را مجتهد نمیدانسته تقلید کند. این یک واقعیت است و ما اینجور ضعیف هستیم به چه چیزی میخواهیم دل ببندیم؟! و در این دنیا رکن وثیقی هم وجود ندارد که به آن تکیه کنیم. پول، خانواده، روابط خانوادگی، علم، روابط اجتماعی، همه اینها در معرض آسیب هستند و بالا و پایین دارد.
آدم بصیر از حوادث عبرت میگیرد
آدم بصیر از این حوادث عبرت میگیرد. یکسوم قرآن کریم داستان گذشتگان است و تکیه میکند که ما قصه گذشتگان را برای شما میگوییم که مثلا موسی یا عیسی چه کردهاند برای عبرت شماست. شما تجربه عمر خود را دارید ما هم تجربه گذشتگان را برای شما بیان میکنیم تا شما عبرت بگیرید.
عمر ما در اختیار طاعت خدا باشد
امام سجاد میفرمایند: “عَمِّرنی” اگر اینجوری هست که من در طول عمر با تجربهای که پیدا میکنم اطاعتم از خدا بیشتر میشود، عمر مرا طولانی کن. “وَ عَمِّرْنِی کَانَ عُمُرِی بِذْلَهً فِی طَاعَتِک” بِذْلَهً از بذل میآید، یعنی عمر من در اختیار طاعت تو باشد. عمر طولانی باشد، صفات کمال هم در نفس من رسوخ کرده و عبادت من خالصتر شده باشد و تکیه من به آن جهاتی که تکیهگاه واقعی نیست، کمتر شده باشد. و این فرصتی است برای اندوختن، برای زندگی در جهان دیگر.
عمر ما مرتع شیطان نباشد
امام سجاد میفرمایند: ” فَإِذَا کَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشّیْطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیْکَ ” یعنی اگر عمر من میخواهد مرتع شیطان باشد، مرا از این دنیا بِبَر.
اکثر اوقات انسان روالی که در قبل گفتم را ندارد یعنی عمر طولانی شده اما صفات کمالیه در او رسوخ نکرده بلکه رذائل در نفس او رسوخ کرده است. حالات افراد بزرگ را نگاه کنید.
مثالی برای مرتع شیطان بودن
مثلا احوالات استالین، آدم قدرتمندی بود، نصف کره زمین که اتحاد شوروی آن زمان بود تحت سلطه او بود وقتی عمرش به انتها رسید عصبانیت و لجبازی و حرص و غرورش بیشتر شده بود،کار به جایی رسید که بعد از جنگ جهانی دوم شروع کرد به تصفیه. یعنی آن کسانیکه مورد قبول و مورد اعتمادش در داخل حزب کمونیسم بودند و او احتمال مخالفت آنها را میداد، از بین میبرد. این کشتار تصفیهای بالغ بر میلیونها نفر شد. یعنی روزهای آخر عمرش حتی نزدیکترین دوستانش که اینها یار و یاور او در عصر انقلاب اکتبر بودند، همه را ازبین برد. حرص این جور است. وقتی میدان به حرص داده می شود حد و مرز ندارد. فرد برای حفظ مقامش و طولانی شدن زمان قدرتش هر خلاف شرعی را انجام می دهد، هر دروغی را میگوید تا در این مقام بماند.
طولانی شدن عمر باید باعث کسب فضائل بشود
امام سجاد میفرمایند: “بذله فی طاعتک” اگر طولانی شدن عمر انسان باعث کسب فضائل و رسوخ بیشتر آنها در نفس انسان بشود، مانند آن آقایی که می گفت غیبت را گفتیم حرام و دوست داشتیم بنشینیم غیبت کنیم از هرکسی بگوییم اما خود را جمع و جور کردیم تا در مجالس غیبت ننشینیم، سعی کردیم غیبت هم نکنیم، کم کم اصلا ملکهای برایم شد که وقتی کسی غیبت میکرد، حالمان بد میشد زبان به غیبت نمیچرخید. اگر انسان مواظبت کند و حواسش جمع باشد این گونه صفات خوب در نفس رسوخ میکند. امان از آن وقتی که رذایل در نفس انسان رسوخ کند حتی از نظر دنیایی هم انسان را به باد میدهد. نادر را محافظانش کشتند، آغا محمدخان قاجار همینجور بود. یعنی همین حرص و آز و ظلم باعث نابودی دنیایی آنها شد.
مرگ خبر نمیدهد
حضرت سجاد علیهالسلام میفرمایند اگر عمر طولانی سبب شود که رذائل در من رسوخ کند حرصم بیشتر شود، مرا از این دنیا بِبَر.
گاه فردی عمرش از هشاد سال و نود سال گذشته غرق در پول و معامله و بالا و پایین کردن هست، میگوید الان خمسم را حساب نمیکنم، بگذار این معامله را هم بکنم، پولم به این حد برسد. یا مثلا این چندتا را هم بفروشم و به ایدهآل خودش برسد و بعد بیاید حساب و کتاب مالش را بکند. اما این فرصت برایش پیش نیامد در همان حالتی که بود از دنیا رفت. اینها خیال میکنند مرگ اول صدا میزند بعد خبر میدهد که من دارم میآیم و بعد میآید. اما این خبرها نیست پیر یا جوان باشد، یک لحظه است، شب میخوابد صبح بلند نمیشود، در حال امضای معامله دستش روی کاغذ است سکته میکند میافتد و سنگکوب میکند، امراضی داریم که علتش را پزشکی قانونی هم نمیتواند تشخیص بدهد، میگویند سنگکوب کرده است. ایست قلبی کرد که این ایست قلبی هم عامل دارد. همینجوری قلب ایست نمیکند، گاهی هم یک امراض صعب العلاج است در بستر میافتد از همه چیز زندگی محروم میشود به طوری که خدا خدا میکند تا بمیرد، به قول ما مرگ برایش عروسی است.
غضب خدا خیلی خطرناک است
امام سجاد میفرمایند: “فَإِذَا کَانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشّیْطَانِ. اگر عمر من میخواهد مرتع برای شیطان باشد، طول عمر پیدا بکنم و صفات و رذایل اخلاقی در من غلبه پیدا کند تازه بستر برای شیطان مهیا میشود، ” فَاقْبِضْنِی إِلَیْکَ ” اگر میخواهد این جور بشود من را از این دنیا بِبَر، ” فَاقْبِضْنِی إِلَیْکَ قَبْلَ أَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ إِلَیَّ، أَوْ یَسْتَحْکِمَ غَضَبُکَ عَلَیَّ “. من را از این دنیا بِبَر تا در اثر غفلتی که برای من در طول عمر پیدا میشود دچار غضب تو نشوم. گاهی از اوقات غضب خدا خیلی خطرناک است یعنی خدا انسان را به حال خودش رها میکند، وقتی در انحراف افتاده است خدا غضب میکند و او را رها میکند تا در گناهش رشد کند و گناهش بیشتر بشود. ” انما نملی لهم لیزدادوا اثما[۲] ” این تعبیر خداست. اصلاً به آنها مهلت میدهیم برای اینکه گردنکشی آنها بیشتر بشود. وجود مقدس امام سجاد صلواتاللّهوسلامهعلیه ازخدا درخواست میکند و ما هم مسألت کنیم که خدایا اگر میخواهی عمر ما را طولانی کنی و عمر ما مرتع شیطان باشد نصیب ما نکن. بلکه عمری را نصیب ما کن که به فرمایش وجود مقدس امام سجاد صلواتاللّهوسلامهعلیه “بذله فی طاعتک” باشد.
انتهای پیام
fa.shafaqna.com