یاری امام زمان(عج) امتحان می خواهد


یاری امام زمان(عج) امتحان می خواهد

مجتهد و استاد اخلاق گفت: مبادا ما اینچنین باشیم و یابن الحسن گفتن هایمان برای دنیای مان باشد؛ باید بدانیم این گرفتاری ها امتحان ما است و باید به خواست خدا راضی باشیم و به خدا و امام زمان(عج) گله نکنیم، چراکه اینها امتحان ما است.

به گزارش گروه مهدویت و غدیر خبرگزاری شبستان، متن ذیل سخنانی کوتاه از آیت الله ناصری درباره یاری امام زمان(عج) است که به حضورتان تقدیم می شود:

در سابق (شاید نزدیک به 150 سال قبل) نجف دروازه داشت و دور آن دیوار پنج شش متری بود تا هر کسی امکان ورود نداشته باشد و مومنان واقعی در آنجا زندگی می کردند.

عده ای مومن واقعی که «یابن الحسن(عج)! یابن الحسن(عج)» می گفتند و مسجد سهله می رفتند، در آن میان کسی بود اهل حله و بسیار علاقمند به امام مهدی(عج)، وی روزی محضر حضرت(عج) عرض کرد: یا امام زمان(عج)! شما می بینی و می شنوی، شما 313 یار مخلص و فدایی برای ظهور و قیام لازم دارید، اگر به نجف بیایید من 500 نفر را به شما تحویل می دهم و اگر به حلّه بیایید 500 نفر فدایی هم اینجا به شما تحویل خواهم داد.

آقا جان 313 نفر که هیچ، من 1000 و 1500 نفر به شما یار مخلص تحویل می دهم پس چرا نمی آیید که دنیا از ظلم پر شده است.

عشق و علاقه وی به قدری زیاد شد که به بیابان زده و راه می رفت و «یابن الحسن(عج)! یابن الحسن(عج)!» می گفت؛ تا اینکه آقایی را دید که از او پرسید فلانی کجا می روی؟ عرض کرد: یابن الحسن(عج) دنبال شما می گردم و سپس عرض کرد: شما 313 نفر فدایی می خواهید من 1000 نفر به شما تحویل می دهم.

حضرت(عج) فرمودند: باشد، شب جمعه منزلت را خالی و آب و جاور کن، قصاب نزدیک منزلت را (انسان خوبی است) خبر کن و دو نفری 40 نفر را انتخاب کنید(فقط شما دو نفر بدانید و به هیچ کس نگویید)، عصر پنجشنبه غسل کرده و کفن بپوشید و در خانه خود در حله جمع شوید، من نیز می آیم تا قیام کنیم.

حضرت(عج) همچنین فرمودند: دو بره بگیرید و در پشت بام خانه بگذارید و هیچ کس جز تو و قصاب از وجودشان مطلع نباشد.

آن مرد خوشحال شد و بازگشت آنچه را پیش آمده بود برای قصاب بازگو کرد و با هم از بین آن 1000 نفر، 40 نفر را دست چین کردند که 100 درصد علاقمند به امام زمان(عج) بودند.

تا آنکه تا عصر پنجشنبه رسید و آن دو منزل را آب و جارو و آماده کردند. آن 40 فدایی نیز رسیدند و به همان کیفیت کفن پوش و شمشمیر در دست آمدند که یک مرتبه خانه نورافشان شد و جمگی «یابن الحسن(عج)» می گفتند و شمشمیر به هم می زدند.

تا اینکه حضرت حجت(عج) قصاب را به پشت بام صدا کرد و فرمود: سر بره را ببر؛ و آن 40 نفر وقتی خون را دیدند متعجب شدند؛ سپس حضرت(عج) صاحبخانه را صدا زدند و بره دوم را نیز سر بریدند و مجدد آن 40 نفر ریخته شدن خون را مشاهده کردند و گفتند: یابن الحسن(عج) هر دو را کشت، همه پا به فرار گذاشتند...

مبادا ما اینچنین باشیم و یابن الحسن گفتن هایمان برای دنیای مان باشد؛ باید بدانیم این گرفتاری ها امتحان ما است و باید به خواست خدا راضی باشیم و به خدا و امام زمان(عج) گله نکنیم، چراکه اینها امتحان ما است.

گفتنی است، علاقمندان به شنیدن فایل صوتی این سخنرانی کوتاه می توانند به اینجا مراجعه کنند.

*برگرفته از موسسه تحقیقاتی ولیعصر(عج)

پایان پیام/9

روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


جدیدترین عکس های 00:00 عاشقی با متن های رمانتیک