نگاهی به فیلم من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم ساخته مالکون بلیر I Don’t Feel at Home in This World Anymore 2017


نگاهی به فیلم من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم ساخته مالکون بلیر I Don’t Feel at Home in This World Anymore 2017

فیلم من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم ، اولین فیلم ماکون بلیر در مقام کارگردانی فیلم سر پایی است. نکات ریز و درشتی که در نهایت اثری را به مخاطب عرضه می کند که بر خلاف معمول فیلم های امروزه هالیوودی، عناصری بیش از لایه های ظاهری اش دارد. داستان فیلم من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم حول اتفاقات ساده ای شکل می گیرد...

0

من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم یا I Don’t Feel at Home in This World Anymore عنوان فیلمی محصول شبکه نتفلیکس است که بعد از تجارب موفق در ساخت سریال های تلویزیونی، مدت کمی است به ساخت فیلم های سینمایی با نگاه هایی جدیدتر روی آورده است. وقتی در جشنواره ساندنس امسال بین ۱۸ فیلم توانست جایزه هیات داوران در بخش بهترین فیلم دراماتیک را تصاحب کند، نوید فیلمی موفق را برای دوستداران سینما می داد.

نگاهی به فیلم من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم ساخته مالکون بلیر I Don’t Feel at Home in This World Anymore 2017

اولین فیلم ماکون بلیر در مقام کارگردانی فیلم سر پایی است. نکات ریز و درشتی که در نهایت اثری را به مخاطب عرضه می کند که بر خلاف معمول فیلم های امروزه هالیوودی، عناصری بیش از لایه های ظاهری اش دارد. داستان فیلم من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم حول اتفاقات ساده ای شکل می گیرد که اثری مانند گلوله برفی دارد. اتفاقات ساده ای که با پیچ و تاب به فاجعه بدل می گردد. روث با بازی ملانی لینسکی، زن بالغی است که در بیمارستانی کار می کند. اندر احوالاتی که فیلم از او، روابطش و کارش به نمایش می گذارد، نوعی ناراحتی استنباط می شود. ناراحتی که فیلم در گاهی اوقات سعی بر فلسفی نشان دادنشان است!

روث تنها زندگی می کند و پس از بازگشت از کارش با سرقتی در خانه اش مواجه می شود. به پلیس گزارش می دهد و منتظر می ماند. خبری نمی شود. به لطف نرم افزار رد یابی که بر روی لپ تاپش نصب شده است به طور اتفاقی مکان کامپیوتر به سرقت رفته اش را پیدا می کند. به همراه همسایه ای که به شکل اتفاقی نیز با او آشنا شده است برای پس گرفتن اشیای دزدی راهی آن محل می شود. اما پیدا شدن لپ تاپ باعث پیدا شدن تمام اشیا به سرقت رفته نمی شود بلکه این اشیا در بازار سیاهی فروخته شده و دست به دست گشته اند.

نگاهی به فیلم من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم ساخته مالکون بلیر I Don’t Feel at Home in This World Anymore 2017

فیلم i don’t feel at home in this world anymore 2017 ساخته مالکون بلیر

نگاه خفته شده روث مدام خیره به جلو است. نگاهی که ابتدای فیلم نشان می دهد او چه مقدار از بی تفاوتی آدم های اطرافش خشمگین است. به نوعی آن ها را برای خشونت و بد بودنشان نسبت به یکدیگر ملامت می کند و هر بار امیدش کمتر و کمتر می شود. “من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم” لحن متفاوتی برای ابراز کلامش دارد. مرزی است که مدام در بین حالت جدی و شوخی در حال سیال بودن است. کمدی هجوی که در خشن ترین سکانس فیلم روی می دهد، نشان از عمق دید این کارگردان جوان دارد. همانقدر خشن و همان قدر واقعی. مثل تمام اتفاقاتی که در اخبار، هر روزه مشاهده می کنیم. آن قدر خشن که باور نداریم در این کشور یا در این جهان همچین اتفاقاتی در حالی که عده ای زندگی عادیشان را انجام می دهند، در حال رخ دادن باشد.

“من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم“ یک هجو سرگرم کننده از جهانی است که امروزه در آن زندگی می کنیم. مزخرف، خشن، دو رو و در عین حال خنده دار! اما خنده از چه رو؟ شادی یا ناکامی؟ چیزی که فیلم به نمایش می گذارد نوعی پوزخند بر آمده از لوس شدن تراژدی است. حالت تأسفی که از عصبانیت به خنده ای هیستریک بدل گشته است.

کارگردان فیلم نوعی انزجار از دنیای خشن را اعلام می دارد و به طبع آن عادی شدن این نوع خشونت و بی تفاوتی در جامعه آمریکا را مورد انتقاد قرار می دهد. وی با کارگردانی آگاهانه خود وارد فضاهایی مختلف می شود. نه در به تصویر کشیدن خشونت محافظه کار است و نه در اینکه فیلم را در نقاطی به ژانر ترسناک نزدیک کند. همچنین فیلم پر از شوخی هایی است که هم کلامی هستند و هم خود شخصیت ها بعضا تیپ کمیک دارند. آدم های بی منطق و غیر قابل فهمی که به عنوان نماد انسان، می توان به آن ها به عنوان آدم هایی بی چهره نگاه کرد.

روث برای دست یافتن به حقیقت و اصلاح رفتار جامعه مورد برخوردش، تاوان سنگینی پرداخت می کند. به نحوی که این تاوان در شخصیت و در رفتار وی قابل مشاهده است. سکانس های متضادی که بعضا تناقض خود روث در ابتدای فیلم را نشان می دهد.

اما نکته ای که باعث ضربه خوردن فیلم می شود در جاهایی است که کارگردان می خواهد سوالات فلسفی و ریشه ای را در دل این داستان گنگستری بیان کند. کلامی که از اندازه دهان فیلم بزرگ تر است و به هیچ عنوان سر و شکل نمی گیرد. از دیگر اشکالی که می توان به فیلم دانست به عنوان فیلم و نحوه پایان بندی آن اشاره کرد. عنوان فیلم بیان گر نوعی تلخی و ناامیدی است. تلخی محضی که در انتها جای خود را به شروعی نوید بخش می دهد. شاید اگر سکانش شوخی با همبرگر در انتهای فیلم به کلی حذف شده بود ما با منطقی استوارتر با اندوه لوث وداع می کردیم.

در نهایت من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم جز تجربه های خوش ساختِ فیلم های تولید شده در سال ۲۰۱۷ است که در حوزه سرگرمی قوی عمل می کند. شاید اگر کارگردان فیلم اعتماد به نفس بیشتری در ساخت به خرج می داد می توانست پایانی بامعانی متفاوت خلق کند در حالی که در پایان بندی به هجو پرداخته است.

نگاهی به فیلم من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم ساخته مالکون بلیر I Don’t Feel at Home in This World Anymore 2017

فیلم i don’t feel at home in this world anymore 2017 ساخته مالکون بلیر

نگاهی به فیلم من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم ساخته مالکون بلیر I Don’t Feel at Home in This World Anymore 2017 نگاهی به فیلم من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم ساخته مالکون بلیر I Don’t Feel at Home in This World Anymore 2017
نگاهی به فیلم من دیگر احساس در خانه بودن را در این جهان ندارم ساخته مالکون بلیر I Don’t Feel at Home in This World Anymore 2017
برای درج دیدگاه کلیک کنید

پاسخی بگذاید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دیدگاه

اگر جوابی برای دیدگاه من داده شد مرا از طریق ایمیل با خبر کن

نام *

ایمیل *

وبسایت

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس غیر قابل باور بهاره رهنما در فرودگاه / بهاره رهنما در فرودگاه هم دنبال حاشیه است