انیمه شات: قسمت هجدهم

با هجدهمین قسمت از انیمه شات همراه شما دوستان عزیز هستیم و امیدواریم که از خواندن بخش‌های مختلف آن لذت ببرید.

اخبار — (اشکان دولتی)

انیمه Pokémon و در واقع کل مجموعه در مدیاهای مختلف، طرفداران زیادی دارد و قرار است در سال 2018 یک انیمه سینمایی جدید از آن پخش شود و حالا تایید شده است که یکی از به یاد ماندنی‌ترین شخصیت‌های این سری، لوگیا، در آن حضور خواهد داشت. اولین حضور لوگیا در انیمه‌های سینمایی Pokémon به سال 1999 بازمی‌گردد. استودیو Wit کار ساخت این انیمه را برعهده دارد و پیش از این بر روی انیمه‌هایی مثل Attack on Titan و Kabaneri of the Iron Fortress کار کرده است. همچنین کارگردان فیلم Pokémon the Movie: I Choose You، «تتسو یاجیما» (Tetsuo Yajima)، کارگردانی این فیلم رابرعهده دارد و قرار است در 13 جولای (۲۲ تیر) پخش شود.

ساخت یک فیلم لایو اکشن از مانگای «آلفرد یاماموتو» (Alfred Yamamoto) که Rikei ga Koi ni Ochita no de Shōmei Shite Mita یا «تلاش کردم که ثابت کنم عاشق شدم» (Science Fell in Love, So I Tried to Prove It) تایید شده است. این فیلم در سال 2019 پخش می‌شود و دبناله یک سریال تلویزیونی است که با اقتباس از همین مانگای کمدی عاشقانه در سال 2018 پخش خواهد شد. داستان این مانگا در مورد دو دانشمند به نام آیامه هیمورو و شینیا یوکیمورا است که عاشق همدیگر هستند. دانشمند بودن این دو باعث می‌شوند که تصمیم بگیرند عشق خود به دیگری را با علم ثابت کنند.

کاملا مشخص است که انیمه‌ها طرفداران زیادی دارد و هر روز به طرفدارانش نیز افزوده خواهد شد ولی کمتر پیش می‌آید که مقیاسی برای موفقیت انیمه در اختیار طرفداران قرار بگیرد. اکنون سایت Crunchyroll به هالییودریپورتر گزارش داده است که 100 میلیون دلار به صنعت انیمه سازی در ژاپن پرداخت کرده است و این مقدار تنها برای درآمدهای این سایت در سال گذشته بوده است. اما چرا؟ و در واقع کار این سایت چیست؟ Crunchyroll یک ناشر آمریکایی است که با استریم انیمه و مانگا توانسته است کاربران زیادی به دست آورد و در سال پیش در ساخت 40 انیمه مختلف سرمایه‌گذاری کرده بود و تعداد زیادی از طرفداران انیمه برای تماشا به سراغ این سایت می‌روند.

ما در شماره‌های اول انیمه شات به شما ساخته شدن یک سریال لایو اکشن از انیمه «هنر شمشیر زنی آنلاین» (Sword Art Online) خبر دادیم و گفته بودیم که شبکه Skydance قصد ساخت این سریال را دارد. اکنون به نظر می‌رسد که این سریال دستخوش تغییرات بزرگی شده و باید منتظر محصول کاملا متفاوتی باشیم. «لائتا کالوگریدیس» (Laeta Kalogridis)، نویسنده و تهیه کننده این سریال که سابقه ساخت سریال بسیار خوب Altered Carbon را دارد، در مصاحبه با سایت کولایدر گفت که حق ساخت سریال لایو اکشن Sword Art Online به شبکه نتفلیکس فروخته شده است و نقش‌های کریتو و آسونا را بازیگران آسیایی برعهده خواهند داشت.

ما در هفته پیش خبر از اضافه شدن دو بازیگر جدید به فیلم لایو اکشن Detective Pikachu دادیم و گفتیم که «بیل نای» (Bill Nighy) از فیلم Pirates of the Caribbean: Dead Man’s Chest و Love Actually در کنار «کریس گیر» (Chris Geere) از فیلم You’re the Worst دو بازیگر جدید این فیلم لایو اکشن هستند. حالا یک هنرمند سرشناس دیگر به تیم هنرپیشه‌های این فیلم پویسته است و ما قرار است ریتا اورا، خواننده و بازیگر هالییودی، را در این فیلم ببینیم. همچنین دیگر بازیگر سرشناس این فیلم رایان رینولدز از فیلم ددپول است و همانطور که هفته پیش ذکر کردیم، نکته قوت این کار را باید فیلم‌نامه نویسان آن دانست که «الکس هیرش» (Alex Hirsch) از Gravity Falls و «نیکول پرلمن» (Nicole Perlman) از فیلم نگهبانان کهکشان هستند.

یکی از موردانتظارترین انیمه‌های سال 2018 «هفت گناه کبیره» (Nanatsu no Taizai) است که اکنون شاهد پخش آن هستیم و به خوبی در حال پیش روی است. جز این انیمه تلویزیونی یک انیمه سینمایی از این مجموعه نیز در دست ساخت قرار دارد که در ماه آگوست در سینماها پخش خواهد شد. این فیلم Tenkuu no Torawarebito یا «زندانی‌های آسمان» (Prisoners of the Sky) نام دارد و داستان اورجینال آن، توسط «ناکابا سوزوکی» (Nakaba Suzuki)، مانگاکای هفت گناه کیبره، نوشته شده است. تیم سازنده این انیمه سینمایی نیز مخلوطی از تیم قبل و اعضای جدید است. خلاصه داستان این انیمه از این قرار است:

برای تولد پادشاه، هفت گناه کبیره به دنبال این هستند یک سری ماهی آسمانی تهیه کنند و ماده غدایی بسیار کمیاب و صد البته مشهوری است. ملیوداس و هاوک وارد قصر آسمانی می‌شوند که دنیایی فراتر از ابرهاست. در این قصر مردم ملیوداس را با پسر بچه‌ی قانون شکن اشتباه می‌گیرند و او را زندانی می‌کنند. در همین حین مردم شهر در حال انجام مراسمی هستند تا مانع از فرار هیولایی شوند که برای 3 هزار سال در بند بوده. همچنین گروهی از شیطان‌ها به نام شوالیه‌های تاریکی به رهبری بلریون قصد دارند زنجیرهای این هیولا را بشکنند و در این میان ملیوداس و شش گناه دیگر باید مانع آن‌ها شوند.

ما در اولین شماره‌های انیمه شات برای شما از ساخته شدن یک انیمه از بتمن گفتیم و حالا تریلری از آن منتشر شده است. انیمه Batman Ninja در ژاپن فئودالی جریان دارد، جایی که بسیار از دشمنان بتمن نقش فئودال‌ها برعهده دارند و جوکر رهبر تمامی آن‌هاست. از طرف دیگر چند تن از یاران همیشگی بتمن نیز همراه او هستند. اگر سوال کنید که این کار چگونه ممکن شده است، جوابتان ماشین زمان است. بتمن که تمامی امکانات پیشرفته خود از جمله بت موبیل را از دست داده، خود را با امکانات نینجاها مسلح می‌کند و به جنگ با جوکر می‌رود. شما می‌توانید این تریلر را در زیر تماشا کنید:

.namasha-embed .namasha-embed-iframe

معرفی انیمه — (اشکان دولتی)

برای اولین بار در انیمه شات قصد دارم یک انیمه کوتاه به شما خوانندگان عزیز معرفی کنم. در انیمه‌های کوتاه مهمترین ویژگی همین کوتاه بودن است که باعث می‌شود سازنده دقیقا به میزانی که نیاز است محتوا برای مخاطب خود تولید می‌کند. این مطئله باعث می‌شود داستانی که کشش کافی برای طولانی شدن را ندارد، برای بیننده خسته کننده نباشد. از طرف دیگر سازنده انیمه نیز فشاری برای خلق داستان ندارد و تمامی خلاقیت خود را صرف خلق اثری کوتاه می‌کند.

اما انیمه این Tonari no Seki-kun یا «همسایه من سکی» (My Neighbor Seki) نام دارد. هر قسمت از این انیمه 7 دقیقه طول می‌کشد و هر کدام داستان متفاوتی دارد ولی پلات اصلی آن درباره دختری است که در کلاس کنار پسری به نام سکی می‌نشیند. سکی کون هیچ علاقه به توجه به معلم‌ها ندارد و همیشه در فکر بازی گوشی و به نوعی خرابکاری است ولی همیشه مراقب است تا معلم متوجه او نشود. اما نقش این دختر چیست؟ یوکویی که کنار سکی می‌نشیند راوی بازی‌های اوست و برای کارهای او داستان می‌سازد و آن‌ها را به بهترین نحو روایت می‌کند. یوکویی همیشه سعی دارد که به معلم توجه کند ولی کارهای سکی جالب تر از آن هستند که بشود آن‌ها را نادیده گرفت. 13 قسمت انیمه Tonari no Seki-kun همگی ر از خنده و شوخی هست و تمامی لحظات آن برای شما لذت بخش خواهند بود. از آنجایی که Tonari no Seki-kun یک انیمه کوتاه هست نه قصد این را دارم که بیشتر از این درباره آن توضیح دهم و نه کشش آن را دارد و می‌خواهم به مهم‌ترین ویژگی این آثار پایبند باشم.

بیوگرافی — (سامرند قهرمانی)

بیوگرافی ایچیرو اودا

ایچیریو اودا متولد 1 ژانویه 1975، طراح مانگای ژاپنی است که بیشتر برای اثر بی‌نظیر و پرطرفدارش، One Piece شناخته می‌شود. One Piece پرفروش‌ترین مانگای تاریخ است که در سراسر جهان بیش از 430 میلیون نسخه فروخته است. اودا به خاطر این اثرش، به عنوان طراح مانگایی شناخته می‌شود که تحولی عظیم در این حرفه به وجود آورده است.

اودا می‌گوید که در سن چهار سالگی مصمم بود یک طراح مانگا شود تا بتواند از داشتن یک شغل واقعی دور باشد! آکیرا توریاما طراح مانگای Dragon Ball بیشترین تاثیر را بر روی اودا داشته است. اودا برای مانگای Kinnikuman که یک مانگای مبارزه‌ای است، شخصیتی به نام پاندامن (Pandaman) را پیشنهاد کرد که نه تنها در این اثر مورد استفاده قرار گرفت، بلکه در One Piece نیز ما شاهد حضور وی هستیم که اکثراً در گوشه و کنارهای تصویر مخفی شده است!

در سن 17 سالگی، اودا اولین کارش یعنی Wanted! را به ثبت رساند و جوایزی را نیز کسب کرد که از جمله آن می‌توان به رتبه دوم در جوایز Tezuka Award اشاره کرد. با موفقیت اثرش، شغلی در مجله هفتگی شونن جامپ (Shōnen Jump) به دست آورد. وی به عنوان دستیار شینوبو کایتانی در طراحی مانگای Suizan Police Gang همکاری کرد و بعد بر روی دو اثر Jungle King Tar-chan و Mizu no Tomodachi Kappaman کار کرد که هر دو ساخته ماسایا توکوهیرو هستند. کار بر روی این آثار باعث شد سبک طراحی اودا به پیشرفت حائز اهمیتی برسد. اودا در سن 19 سالگی و قبل از برنده شدن جایزه Hop Step Award در زمینه طراحان مانگای تازه‌کار، به نوبوهیرو تاتسوکی در طراحی مانگای معروف Rurouni Kenshin کمک کرد. اودا همچنین طراحی شخصیت Honjō Kamatari را در مانگای مذکور به عهده داشت. در همین حین، اودا دو وان شات با پس زمینه‌ای در مورد دزدان دریایی طراحی کرد که Romance Dawn نام داشتند و در مجله Akamaru Jump و همچنین مجله هفتگی شونن جامپ در سال 1996 به چاپ رسیدند. این وان شات، اولین حضور پروتاگونیست محبوب One Piece یعنی مونکی دی لوفی (Monkey D Luffy) است.

در سال 1997، One Piece به صورت هفتگی در مجله هفتگی شونن جامپ شروع به چاپ شدن کرد و نه تنها به محبوب‌ترین مانگا در ژاپن تبدیل شد، بلکه توانست رکورد پرفروش‌ترین مانگای تاریخ را نیز از آن خود کند. این اثر تا ماه فوریه 2005 صد میلیون نسخه فروخته که این مقدار در فوریه 2011 به دویست میلیون نسخه رسید که در نهایت تا ماه اکتبر سال 2017، 430 میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسید! اکثر جلدهای مانگای One Piece رکورد چاپ شدن در ژاپن را شکستند. جلد 56 این اثر بیشترین مقدار چاپ اولیه در میان تمام مانگاها را داشت، 2.85 میلیون کپی در سال 2009. جلد 57 نیز در سال 2011 به 3 میلیون کپی دست یافت که این مقدار بیشترین مقدار چاپ اولیه برای هرگونه کتاب در ژاپن است! این رکورد بارها توسط جلدهای مختلف One Piece شکسته شد و در حال حاضر جلد 67 این اثر با 4.7 میلیون کپی در سال 2012، این رکورد را در دست دارد. در سال 2013، این اثر جایزه بزرگ مراسم Japan Cartoonists Association Award را به همراه مانگای Nekodarake Nice اثر کیموچی یوکویاما، از آن خود کردند.

در یک نظرسنجی که توسط شرکت تحقیقاتی بازاریابی Oricon برگذار شد، اودا رتبه 5 را در میان محبوب‌ترین طراحان مانگای ژاپن به دست آورد. این رتبه بین اودا و یوشیهیرو تاگاشی طراح مانگای دو اثر معروف YuYu Hakusho و Hunter × Hunter، مشترک است. در سال 2010 در نظرسنجی درباره طراح مانگایی که تاریخ را عوض کرد، اودا رتبه چهارم را داشت.

برای ساخت دهمین فیلم سینمایی One Piece یعنی Strong World اودا خود کار طراحی داستان را بر عهده گرفت و بیش از 120 طرح مختلف برای راهنمایی سازندگان فیلم کشیده و اصرار داشت که کار موسیقی متن بر عهده گروه Mr. Children باشد. در نهایت چپتری ویژه از مانگا ساخته شده و در جلد 0 قرار داده شد که به صورت رایگان به تماشاگران فیلم اهدا شده و شامل طراحی‌های اودا برای این اثر بود.

قابل ذکر است که در سال 2007، اودا و آکیرا توریاما کراس اوری برای One Piece و Dragon Ball در قالب یک وان شات به نام Cross Epoch ساختند. در سال 2013 نیز هر دو طراحی دو شخصیت برای بازی ویدئویی Gaist Crusher را بر عهده گرفتند.

تاپ تن — (ماهان عاقل)

به مناسبت روز ولنتاین قصد دارم در تاپ تن این هفته ده زوج یا همان کاپل برتر در دنیای انیمه را به شما معرفی کنم. در نظر داشته باشید که این لیست کاملا نظر شخصی بنده بوده و اگر با آن موافق یا مخالف هستید، می‌توانید در قسمت نظرات، تاپ تن خود را با ما در اختیار بگذارید، فقط در نظر داشته باشید که این متن حاوی اسپویل است.

10_ ارن یگر و میکاسا آکرمن

ارن یگر و میکاسا آکرمن شخصیت‌های اصلی انیمه «حمله به تایتان» (Attack on Titan) هستند. بله درسته که در انیمه و مانگا این دو (هنوز) به یک زوج تبدیل نشده‌اند و به فضایی که این انیمه دارد ممکن است هرگز نشوند، اما برای من فرقی ندارد زیرا این دو در چشمانم زوج بسیار برتری هستند و در ادامه امیدوارم شما را بتوانم قانع کنم. در کودکی آدم ربایان مادر و پدر میکاسا را به قتل رساندند و قصد فروختن او به عنوان یک برده را داشتند تا اینکه ارن یگر به کمک او آمد و جانش را نجات داد.. میکاسا در یک روز همه چیزش را از دست داد اما به لطف وجود ارن، امیدش به زندگی را از دست نداد. از آن پس میکاسا در کنار خانواده ارن زندگی کرد تا زمانی که دیوار ماریا فرو ریخت و مادر ارن توسط یک تایتان خورده شد. ارن از همان روز قسم خورد که تک تک تایتان‌ها را از بین ببرد و برای همین به ارتش پیوست. در روزی که پدر و مادرش به قتل رسیدند، ارن به میکاسا شالگردنش را هدیه داد و میکاسا به عنوان یادآور روزی که با ارن ملاقات کرد همیشه آن شال گردن را می‌پوشد و آن را تمیز و مرتب نگه می‌دارد. ارن هیچوقت توجه خاصی نسبت به میکاسا نشان نداده و فقط بر انتقامش از تایتان‌ها فکر می‌کند چون شخصیتش تک بعدی است. اما میکاسا با تمام وجود به ارن عشق می‌ورزد و حاضر است برای او هرکاری انجام دهد. زمانی که میکاسا فکر می‌کرد ارن مرده است، امیدش به زندگی را از دست داد و آماده مردن بود. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های میکاسا را بخوانید:

زمانی که بمیرم دیگر قادر نیستم تو را بیاد بیاورم. پس مهم نیست چگونه، من برنده می‌شوم. مهم نیست چگونه، من زنده می‌مانم.

9_ ریوجی تاکاسو و تایگا آیساکا

ریوجی تاکاسو و تایگا آیساکا شخصیت‌های اصلی انیمه Toradora هستند. خب ما در اینجا با داستان کلاسیک و گاهی اوقات کلیشه‌ای پسر و دختری که عاشق دوستان هم‌دیگر هستند و برای بدست آوردن قلب این دو با هم همکاری می‌کنند، اما پس از مدتی متوجه می‌شوند که عاشق هم‌دیگر شده‌اند و در آخر به هم می‌رسند. خب تا اینجای کار خلاصه داستان این انیمه بسیار کلیشه‌ای به‌نظر می‌رسد و شاید واقعا کلیشه‌ای باشد، اما شخصیت‌های ریوجی و تایگا و رابطه این دو با هم از همانی که برای اولین بار همدیگر را ملاقات کردند و اولین باری که تایگا، ریوجی را کتک زد، تا زمانی که تصمیم گرفتند تک تک لحظات عمر خود را در کنار خود بگذرانند، توانسته انیمه Toradora را به یک اثر سرگرم کننده و دوست‌داشتنی تبدیل کند. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های زیبای تایگا در این انیمه را بخوانید:

من از صبر کردن متنفرم، اما اگر برای بودن در کنار تو باید صبر کنم، حاضرم تا پایان دنیا صبر کنم.

8_ رینکو یاماتو و تاکئو گودا

اگر این لیست درمورد بامزه‌ترین (Cute) کاپل‌ها بود حتما این دو در آن رتبه بسیار بالاتری می‌گرفتند. رینکو و تاکئو شخصیت‌های اصلی در انیمه دوست‌داشتنی Ore Monogatari یا My Love Story هستند. تاکئو گودا در نگاه اول یک مرد 30 ساله غول‌پیکر و خشن (در مایه‌های هالک) به‌نظر می‌رسد اما در حقیقت او یک پسر نوجوان مهربان با قلبی به گرمای خورشید است. رینکو یاماتو از نظر ظاهری کاملا در تضاد با تاکئو است و قد بسیار کوتاه و جسه‌ای بسیار ریز دارد، در صورتی که این دو در واقع هم‌سن هستند. تنها تفاوت تاکئو و رینکو در ظاهر آن‌هاست زیرا هر دو قلبی مهربان و شخصیتی دوست‌داشتنی دارند. رینکو و تاکئو در نگاه اول عاشق یکدیگر شدند اما از آنجایی که تاکئو فکرش را نمی‌کرد که دختری به زیبایی رینکو ممکن است از او خوشش بیاید، تصمیم گرفت که فقط دوست او باشد. رینکو بسیا تلاش کرد که احساساتش را به تاکئو ابراز کند و از آنجایی که تاکئو هوش بالایی ندارد یه مدتی طول کشید تا منظور رینکو را متوجه شود. اما بالاخره این دو به‌ هم رسیدند. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های این انیمه را بخوانید:

مهم‌ترین مسائل زندگی مثل احساسات، قلب و روح، هیچ وقت قابل دیدن نیستند. هر چه که بیشتر سعی کنی که وجود آن‌ها را اثبات کنی، بیشتر احساس می‌کنی که وجود ندارند. اما در حال حاضر من مطمئن هستم که وجود دارند. اینقدر به من نزیک هستند که تقریبا می‌تونی لمسشون کنی.

7_ میناتو نامیکازه و کوشینا اوزوماکی

از آنجایی که تعداد گزینه‌ها برای این تاپ تن بسیار زیاد بودند مجبور شدم بین دو زوج ناروتو و هیناتا یا میناتو، کوشینا یکی را انتخاب می‌کردم و برنده میدان زوج میناتو نامیکازه و کوشینا اوزوماکی بودند. همان‌طور که می‌دانید میناتو و کوشینا شخصیت‌هایی در انیمه بسیار محبوب Naruto (قبل از فیلرها البته) هستند. میناتو به آکادمی کونوها وارد شد تا احترام و شناخت روستائیان را به دست آورد و در آخر تبدیل به هوکاگه‌ی روستای مخفی کونوها شد. در سن 12 سالگی یکی از هم‌کلاسی‌هایش، کوشینا اوزوماکی، توسط شخصی ربوده شد و میناتو با تلاش بسیار توانست کوشینا را نجات دهد. از آن اتفاق به بعد علاقه‌مندی این دو به یکدیگر آغاز می‌شود. چندین سال بعد کوشینا و میناتو با هم ازدواج می‌کنند و نتیجه ازدواجشان پسری به نام ناروتو است. بلافاصله پس از بدنیا آمدن ناروتو، او توسط نینجای پلیدی گروگان گرفته می‌شود. میناتو برای نجات جان پسرش تمام تلاشش را می‌کند و در آخر موفق می‌شود، اما این موفقیت بدون بها نیست، میناتو و کوشینا که برای نجات جان ناروتو بسیار زخمی شده‌اند و جان خود را از دست می‌دهند. اتفاقی که هرگز از انجامش پشیمان نیستند. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های بسیار زیبا از کوشینا را بخوانید:

انقد ناراحت نباش میناتو، من خوشحالم. خوشحالم که تو مرا دوست داشتی. خوشحالم که امروز تولد پسرمونه. تنها چیزی که از آن پشیمانم این است که قادر نیستم بزرگ شدن ناروتو را ببینم. ناروتو تو قرار است سختی‌های زیادی را تجربه کنی. به یاد بیار که چه کسی هستی. هدف یا رویایی پیدا کن و تا زمانی که به آن نرسیدی دست از تلاش کردن بر ندار. خیلی چیزهای دیگر است که دوست دارم به تو بگویم، به تو درس دهم، دوست دارم در کنارت بمانم، دوستت دارم پسرم.

6_ ریزا هاوک‌آی و روی موستانگ

زوج ادوارد و وینری هم برای انتخاب گزینه بسیار مناسبی بودند، اما در لحظه آخر تصمیم گرفتم در مورد ریزا و روی بنویسم. ریزا هاوک‌آی و روی موستانگ شخصیت‌های یکی از بهترین انیمه‌های تاریخ که تا اینجای کار مطمئن هستم خیلی نامش را شنیدید، یعنی Fullmetal Alchemist Brotherhood هستند. در طول انیمه از آنجایی که شرایط در بیشتر مواقع بحرانی است، فضای بین این دو خیلی رمانتیک به‌نظر نمی‌رسد، اما دو چیز کاملا مشخص است: 1 روی و ریزا، علاقه، احترام و اعتماد بسیار زیادی نسبت به یکدیگر دارند و 2 زوج خیلی باحالی را تشکیل می‌دهند. روی یک کیمیاگر است و در جوانی شاگرد پدر ریزا بود تا اینکه استادش فوت کرد، این دو هم‌دیگر را دوباره در جنگ ایشوال ملاقات کردند و پس از گرفتن جان افراد بسیار زیادی، تصمیم گرفتند کشورشان را به مکان بهتری تبدیل کنند و از آن پس ریزا به دست راست روی و تنها کسی که روی به او اعتماد دارد تبدیل شد. روی به قدری به ریزا اعتماد دارد که از او خواست در صورتی که راهش را گم کند و به شخصی پلید تبدیل شود، بلافاصله جانش را بگیرد. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های ریزا در خطاب به روی را بخوانید:

من تا جهنم هم دنبالت میام، اگه از بخوای.

5_ کاوری میازانو و آریما کوسِی

کاوری میازانو و آریما کوسِی شخصیت‌هایی در انیمه بسیار زیبای Shigatsu wa Kimi no Uso یا Your Lie in April هستند. بگذارید اندکی در مورد این دو حرف بزنم. آریما کوسی یک نابغه در نواختن پیانو بود و از سن بسیار کم در کنسرت‌ها و مسابقات مختلف شرکت می‌کرد اما پس از آنکه مادرش فوت کرد دیگر قادر به نواختن پیانو نبود. وقتی کاوری فقط 5 سال سن داشت، اجرای زنده کوسِی را دید و از همان لحظه عاشق موزیک و حسی که به انسان‌ها منتقل می‌کرد، شد و در این میان علاقه زیادی به خود کوسِی نیز پیدا کرد. او از کودکی بسیار ضعیف و مریض بود و چندین جراحی مختلف بر روی او انجام شده بود. او پس از مدتی دریافت که بیماری‌اش لاعلاج است و پس از گذر چند سال می‌میرد. این دو بالاخره در دبیرستان همدیگر را ملاقات می‌کنند زمانی که کاوری یک ویلون زن ماهر بود و از آنجایی که شنیده بود کوسی دیگر پیانو نمی‌زند، تصمیم گرفت او را به عنوان پیانو زن خود برای مسابقات انتخاب کند. کوسی کم کم نسبت به کاوری علاقه‌مند شد و به لطف او توانست دوباره پیانو بزند. کاوری در سن 14 سالگی و در اتاق عمل در گذشت. او قبل از مرگش نامه‌ای برای کوسِی نوشت که در مراسم تدفینش به دست او رسید. متاسفانه قادر نیستم بهتر از این داستان غمگین و عاشقانه بسیار زیبای این انیمه را توضیح دهم اما فکر کنم با خواندن نامه کاوری در خطاب به کوسی در جایگاه این دو در تاپ تن شکی نداشته باشید. (نسخه کامل این نامه را می‌توانید در تاپ تن ناراحت کننده‌ترین مرگ‌ها در شماره‌های قبلی بخوایند)

آریما کوسِی عزیز، خیلی عجیبه برای کسی نامه بنوسی که همین چند دقیقه پیش در کنارش بودی. تو بدترین، بی‌عرضه، زود باور و احمق هستی. اگر منو فراموش کنی، برمی‌گردم و … نه، دوست ندارم دوباره از اول شروع کنم. خواهش می‌کنم فراموشم نکن. قول بده که فراموشم نمی‌کنی. خوشحالم که ملاقاتت کردم. امیدوارم که این نامه به دستانت برسد. دوستت دارم. دوستت دارم. دوستت دارم. ببخشید که دیگر قادر به خوردن Canelé (نوعی دسر) در کنارت نیستم. ببخشید که آنقدر کتک می‌زدمت. ببخشید که آنقدر خودخواه بودم. خیلی خیلی متاسفم. ازت ممنونم برای همه چیز. از طرف میازونو کاوری.

4_ آسونا و کیریتو

آسونا و کیریتو شخصیت‌های اصلی انیمه Sword Art Online هستند. زمانی که کیریتو تنها یک سالش بود، پدر و مادرش در تصادفی جانشان را از دست دادند و کیریتو توسط خاله‌اش به فرزندخواندگی قبول شد. پدر و مادر جدیدش او را همانند پسر خود بزرگ کردند و حقیقت اینکه پدر و مادرش جانشان را از دست داده‌اند را از او مخفی کردند. او در این مدت به کامپیوتر و بازی‌های ویدئویی علاقه‌مند شد و کِندو را پس از دو سال ترک کرد. کیریتو در سن 10 سالگی حقیقت اینکه به فرزندخواندگی قبول شده را دریافت و از آن پس از خانواده خود فاصله گرفت و بیشتر در دنیای بازی‌های ویدئویی فرو رفت. زمانی که بازی Sword Art Online منتشر شد، کیریتو که بتای بازی را تجربه کرده بود بلافاصله به این بازی وارد شد. آسونا هم مادر سخت‌گیری داشت برای همین تصمیم گرفت وارد دنیای این بازی شود. سازنده بازی Sword Art Online تمام بازیکنان را در دنیای این بازی زندانی کرد و بیان کرد که اگر در بازی کشته شوید، در دنیای واقعی نیز جانتان را از دست می‌دهید. کیریتو و آسونا در بازی آشنا شدند و برای کشتن اولین باس بازی با هم همکاری کردند بعد برای مدتی طولانی از هم‌دیگر خبر نداشتند تا اینکه دوباره هم‌دیگر را ملاقات کردند و پس از ماجراهای طولانی و مسخره عاشق هم‌دیگر شدند. جالب کار اینجاست که آن‌ها تصمیم می‌گیرند داخل بازی ازدواج کنند و یک خانه نیز خریدند و حتی یک هوش مصنوعی را به فرزند خاندگی قبول کردند. همان‌طور که میدانید این پایان ماجرا نیست و آسونا در مبارزه‌ای برای نجات جان کیریتو خودش را قربانی می‌کند و پس از آنکه کیریتو کایابا آکیهیکو را شکست می‎دهد، یک فرد دیوانه او را در بازی دیگری زندانی می‌کند و کیریتو برای پیدا کردنش آن بازی را هم نابود می‌کند. آن‌ها پس از آزاد شدنشان از دنیای مجازی، در دنیای واقعی نیز همچنان در کنار یکدیگر هستند. یکی از دلایلی که فصل اول (بله فقط فصل اول) انیمه Sword Art Online آنقدر جذاب و دوست‌داشتنی بود همین رابطه قوی بین کیریتو و آسونا و تلاش‌های این دو برای نجات یافتن بود. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های آسونا در مورد کیریتو را بخوانید:

موقع خوابیدن به اون فکر می‌کنم دیگه کابوس نمی‌بینم. کم کم بیشتر مشتاق به دیدنش شدم. برای اوین بار از زمانی که اینجا اومدم احاساس خوشحالی می‌کردم.

3_ تاکی تاچیبانا و میتسوها میامیزو

تاکی تاچیبانا و میتسوها میامیزو شخصیت‌های اصلی یکی‌ از زیباترین انیمه‌های سینمایی یعنی Kimi no Na wa یا «نام تو» (your name) هستند. تاکی در توکیو و میتسوها در یک شهر کوچک در منطقه‌ای دور افتاده زندگی می‌کنند. پس از مدتی این دو نفر شروع می‌کنند به دیدن خواب‌های عجیبی که در آن وارد زندگی یکدیگر می‌شوند و باید به جای هم زندگی کنند. میتوسوها به دلیل مشکلاتش، دوست دارد در زندگی بعدی خود یک پسر در شهر توکیو باشد و به همین دلیل این خواب در ابتدا برای او بسیار شیرین بود. این دو کم کم متوجه شدند که این خواب‌ها واقعیت دارند و واقعا به جای هم زندگی می‌کنند و بر روی زندگی یک‌دیگر تاثیر دارند و پس از اندکی شاهد بهبودهایی در زندگی هر دو هستیم. میتسوها برای تاکی یک قرار با دختر موردعلاقه‌اش جور کرده و تاکی باعث شده است که میتسوها به دختری محبوب‌تر در مدرسه تبدیل شود. همه چیز خوب بود تا اینکه به ناگاه جابجا شدن این دو متوقف می‌شود. به همین دلیل تاکی تصمیم می‌گیرد تا به ملاقات میتسوها برود و در نتیجه با حقیقتی بسیار شکه کننده روبه رو می‌شود و فکر کنم همین حقیقت بود که این اثر را از کلیشه‌ای و تکراری بودن این ایده که ناگهان دو شخص بدنشان را با هم عوض می‌کنند و باید به این وضع عادت کنند و بعد عاشق هم می‌شوند نجات داد و با اینکه از انیمه شات سوم به بعد همیشه در شروع متن هشدار اسپویل را می‌نویسم، قصد ندارم آن حقیقت را بگویم و در صورتی که این اثر بسیار زیبا را ندیده باشید، برایتان اسپویلش کنم. (محبوب‌ترین صحنه برای من زمانی بود که میتسوها افتاد زمین و به دستانش نگاه کرد) در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های زیبا از این انیمه را بخوانید:

بعضی وقت ها که از خواب بیدار می‌شم‌، می‌بینم که دارم گریه می‌کنم ولی نمی‌تونم رویای خودم رو به یاد بیارم. با این وجود احساس از دست دادن چیز مهمی تا مدت‌ها با من باقی می‌موند.

لمسشون کنی.

2_ ریسا کویزومی و آتسوشی اوتانی

ریسا کویزومی و آتسوشی اوتانی شخصیت‌های اصلی انیمه Lovely Complex هستند. خب ما دوباره در اینجا با داستان کلاسیک و گاهی اوقات کلیشه‌ای پسر و دختری که عاشق دوستان هم‌دیگر هستند و برای بدست آوردن قلب این دو با هم همکاری می‌کنند، اما پس از مدتی متوجه می‌شوند که عاشق هم‌دیگر شده‌اند و در آخر به هم می‌رسند، مواجه هستیم. ریسا یک دختر قد بلند با قدی 174 سانتی‌متر و آتسوشی پسری بسیار قد کوتاه و با قدی 154 سانتی‌متر است و طبیعی است که این دو با هم در اوایل کنار نمی‌آیند و همیشه با هم دعوا می‌کنند. همان‌طور که گفتم این دو پس از مدتی متوجه می‌شوند که عاشق دوستان یکدیگر هستند و برای رسیدن به آن‌ها با هم همکاری می‌کنند تا زمانی که ریسا عاشق آتسوشی می‌شود و به او ابراز احساس می‌کند اما آتسوشی از آنجایی که شخصیتی نچسب و مغروری دارد دست رد به سینه ریسا می‌زند و می‌گوید که او را به چشم یک دوست می‌بیند و همین ماجرا ادامه دارد تا اینکه ریسا نسبت به معلمش ابراز احساس می‌کند و آتسوشی حسودی‌اش می‌شود و بعد از کلی جر و بحث و دعوا متوجه می‌شود که او را دوست دارد و این دو بالاخره به هم می‌رسند. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های آتسوشی در این انیمه را بخوانید:

بعد از اینکه ریسا شروع به گریه می‌کند و شکایت می‌کند که او دوباره قلبش را دزدیده، می خندد «چندتا قلب داری مگه»؟

1_ آیوزاوا میساکی و اوسوی تاکومی

خب به بهترین زوج در دنیای انیمه رسیدیم. در ادامه داستان این دو را برای شما بازگو می‌کنم و تلاش می‌کنم که شما هم میساکی و اوسوی را به عنوان بهترین زوج ببینید، اما حقیقت امر این است که سلیقه انسان‌ها می‌تواند بسیار متفاوت باشد و تاپ تنی که من می‌نویسم کاملا سلیقه و علاقه شخصی خودم هست. اولین بار که این انیمه را دیدم یک نوجوان 14 ساله بودم و بلافاصله عاشق این انیمه و رابطه اوسوی و میساکی شدم. در طول سال‌ها چندین بار دیگر این انیمه را تماشا کردم و هرگز حسم نسبت به آن تغییر نکرد. آیزووا میساکی و اوسوی تاکومی شخصیت‌های اصلی انیمه Kaichou wa Maid-sama هستند. داستان این انیمه در مدرسه‌ای جریان دارد که تعداد پسرها در آن بیشتر از دخترهاست و رئیس شورای دانش‌آموزی، «میکاسی آیوزاوا» (Misaki Ayuzawa)، به سختی تلاش می‌کند تا این مدرسه را به مکان بهتری تبدیل کند تا دانش‌آموزان دختر نیز بتوانند از بودن در این مدرسه لذت ببرند و تعداد آن‌ها نیز افزایش یابد. با وجود اینکه میساکی آیوزاوا یک دانش‌آموز نمونه است ولی رازی دارد که باعث خجالت کشیدن او می‌شود. آیوزاوا به دلیل مشکلات مالی خانواده‌اش مجبور است به صورت نیمه وقت در یک کافه به عنوان پیش خدمت کار کند و این موضوع باعث خجالت او می‌شود. یک روز محبوب‌ترین پسر مدرسه، «تاکومی اوسوی» (Takumi Usui)، به این کافه وارد و متوجه کار کردن آیوزاوا در آنجا می‌شود. تاکومی قدرت این را دارد که تمام شهرت آیوزاوا را از بین ببرد، اما این اتفاق باعث جلب توجه تاکومی می‌شود و سرآغاز شکل گیری رابطه بین آن دو است. میساکی و اوسوی برای همدیگر ساخته شده‌اند و با آنکه تا الان ادامه انیمه ساخته نشده، اما در قسمت آخر مانگای آن با هم ازدواج کردند. در زیر می‌توانید یکی از دیالوگ‌های زیبای این انیمه را بخوانید:

هم چی تقصیر تو هست، اگر ما در این بازی شرکت نمی‌کردیم، من هرگز متوجه احساساتم نسبت به تو نمی‌شدم! حقیقت اینه که من همیشه می‌خواستم دستان تو را در دستم بگیرم! وقتی که فکر می‌کنم قراره اذیتم کنی، ناگهان پا میشی و میری. واقعا داری به چی فکر می‌کنی؟ چرا اینجوری هستی؟… فقط منو اذیت می‌کنی… اوسوی احمق… چرا همیشه با من درگیر هستی؟