مصاحبه با آقای Akira Nakamura خالق مانیتورهای Yamaha NS10M

شاید وقتی بحثی ازتجهیزات مانیتورینگ صدا به میون بیاد نام سری مانیتورهای معروف NS-10M از شرکت یاماها از ذهن خیلی از ما بگذره.اما احتمالا کمتر کسی هست که با مغز متفکر وطراح این محصول آشنا باشند.این سری از مانیتورها توسط آقای Akira Nakamura طراحی شدند و در سال 1978 به بازار عرضه شدند و تا سال 2001 این روند ادامه داشت.این مانیتورها دری...

شاید وقتی بحثی ازتجهیزات مانیتورینگ صدا به میون بیاد نام سری مانیتورهای معروف NS-10M از شرکت یاماها از ذهن خیلی از ما بگذره.اما احتمالا کمتر کسی هست که با مغز متفکر وطراح این محصول آشنا باشند.این سری از مانیتورها توسط آقای Akira Nakamura طراحی شدند و در سال 1978 به بازار عرضه شدند و تا سال 2001 این روند ادامه داشت.این مانیتورها دری به دنیایی تازه بر روی مهندیسن میکس و مستر باز کرد که سالها به عنوان یک استاندارد در صنعت مانیتورینگ بکار میرفت و هنوز هم خیلی از استودیوهای مطرح دنیا از این مانیتورها به عنوان یک مرجع استفاده میکنن.

​

اما از بحث های فنی در مورد این مانیتورینگ ها که بگذریم شرکت یاماها مصاحبه ای با آقای ناکامورا انجام داده که خواندن آن خالی از لطف نیست :

اولین پروژه هایی که شما در شرکت یاماها مشغول به انجام آنها شدید چه بودند؟

از همان ابتدا کارم بر روی اسپیکرها بود اما یکی از اولین پروژه هام کار بر روی ارگان الکتریکی به عنوان یک محصول خاص و ویژه بود.

آیا اسپیکرهای های- فای به عنوان یک موضوع در آن زمان مورد توجه شما قرار نگرفتند؟

در ابتدا خیر.من در سال 1965 به کمپانی(یاماها) ملحق شدم و کار بر روی اسپیکرهای آلات موسیقی رو از همان سال آغاز کردم اما توسعه اسپیکرهای های- فای بطور جدی از حدود سال 1970 شروع شد.

قبل از NS10M بر روی چه اسپیکرهای صوتی دیگری کار کردید؟

روی اکثر اسپیکرها کار کردم ولی شاید قابل توجه ترین مدل NS1000M بود.فکر کنم حدود سال 1974 این محصول رو معرفی کردیم.این مدل یکی از پرفروشترین اسپیکر های های- فای در اون زمان شد.تا اونجایی که یادمه NS10M چند سال بعد در حدود سال 1978 عرضه شد.

آیا NS10M یک موفقیت موقت برای شما بود ؟

در مورد کاربرای خانگی بله اما چند سال بعد استودیو ها توجهشون به NS10M جهت استفاده به عنوان مانیتورNearField جلب شد،بخاطراینکه این اسپیکرها در اصل جهت هدف قرار دادن بازار کاربران خانگی تولید شده بود و فقط در فروشگاههای مربوطه قابل تهیه بود.اما هنگامیکه کاربران استودیویی توجهشون جلب شد ما بازار خرده فروشیمون رو گسترش دادیم و کابرای حرفه ای رو هم مد نظر قرار دادیم.

​

چرا NS10M به یک استاندارد صنعتی در محصولات صوتی تبدیل شد؟

در آن زمان،اکثر استودیوها از یک یونیت مکعبی شکل کوچک به عنوان مانیتور نیِرفیلد استفاده میکردند.در واقع اونها احتمالا برای شنیدن موسیقی در سیستم صوتی خودروها و یا بوم باکسها (سیستمهای صوتی قابل حمل) از این اسپیکرها استفاده میکردند.اما مهندسان به دنبال یک مانیتور جمع و جور با قدرت بیشتر و بازه فرکانسی وسیع تر بودند.چیزی شبیه سیستمهای صوتی خانگی ولی با دقت پخش دقیقتر صدا.NS10M کامل و بی عیب بود. میدرنج رو بهتر پخش میکرد و این همان چیزی بود که مهندسان برای سبکهای راک و پاپ نیاز داشتند.سرانجام این محصول تبدیل شد به یک ابزار مرجع جهت میکس و طراحان صدا.طولی نکشید که اگر شما به هر استودیویی می رفتید یک جفت NS10M روی کنسولهای میترینگ میافتین.این یک امتیاز برای مهندسان بود،چون همه آنها به صدای NS10M آشنا شده بودند و در هر استودیویی در هرجایی از دنیا کیفیت کار برابر میشد.

بنابراین یاماها بصورت عمدی اقدام به تولید استودیو مانیتور نزده بود ؟

نه واقعا،ما فقط علاقه مند به تولید تمیزترین و طبیعی ترین محصول ممکن بودیم.بعد از اون جریانات ما به دقت خواسته های حرفه ای های صنعت صدا رو مورد بررسی قرار دادیم و سعی کردیم به آنها دست بیابیم.

مخروط سفید رنگ ووفر NS10M خیلی ویژه هست.آیا داستان خاصی پشت انتخواب رنگ اون وجود
داره ؟

ما در آزمایش انواع خمیر و ورقه برای استفاده در مخروط اسپیکرها بودیم،اما هیچکدام صدایی که مد نظر ما بود را نمیداد.به دنبال واضح ترین و عاری از هرگونه ناخالصی بودیم که سرانجام به خمیر ویژه ای برخورد کردیم که شرکتهای فعال در زمینه عکاسی از اون به عنوان مواد اولیه استفاده میکردند.اون ماده جواب مد نظرمون بود.

NS10M Studio در سال 1978 معرفی شد.چه داستانی پشت قضیه توسعه این مدل بود؟

برای بهینه سازی طراحی این مدل طوری که بشه بصورت افقی قرارداد،موضوع دستمال کاغذی در میان بود!در اون زمان یک مدت مجلات و مقالات صنعت صدا عناوینی کاملی در مورد اینکه چگونه دستمال کاغذی رو مقابل توییترهای NS10M قرار بدن تا به یک بالانس مدنظر برسند.همچنین در مورد اینکه چه تعداد لایه دستمال کاغذی و با چه فاصله ای قرار دهیم تا به بهترین پاسخگویی دست بیابیم و بقیه موارد.بنابراین ما شروع کردیم به آزمایشهای گوناگون و گسترده ای توسط دستمال کاغذی.ایده کلی بالانس NS10M توسط دستمال کاغذی جالب بود اما همانطور که انتظار میرفت فرکانسهای بالا وضوح خودشونو از دست میدادند.سرانجام ما راهی پیدا کردیم که بدون از دست دادن جزئیات تونستیم به بالانس مورد نظر برسیم و این شد که سری NS10M STUDIO رو معرفی کردیم.

مدل پایه MSP10 شباهت زیادی به مدل Studio داره.چطور ما میتونیم اونها رو از هم تشخیص بدیم ؟

در ظاهر تنها تفاوت مکان قرارگیری لوگوی یاماها هست.در مدل استودیویی لوگو زیر ووفر قرار گرفته و گوشه های مدل جدیدتر (STUDIO) کمی تیزتر هستند.هرچند تفاوت اصلی در ساختار داخلی دو محصول است.تفاوت در طراحی صدا برای شنیدن یا مانیتورینگ کردن،و همچنین تفاوت قابل توجه در مدار کراس آور ،نمایش فرکانسهای میدرنج به علاوه بخشهای دیگر محصول و دقت در مونتاژ کردن.

بعد از فروش بیش از 200000 عدد از این مانیتورها،سرانجام در سال 2001 تولید NS10M Studio متوقف شد و شوک بزرگی را به مهندسین و صنعت وارد کرد.علت توقف تولید چه بود ؟

مخروطهای سفید! بنا به دلایل اجتناب ناپذیر تولید اون مخروطها دیگه امکان پذیر نبود.بدون اون مخروطی ها NS10M ای وجود نداشت.خوشبختانه،ما توانایی تولید تعدادی از این یونیت ها را داشتیم تا بتونیم مشتریهامون رو برای سالها پشتیبانی کنیم.همچنین،بخاطر اینکه NS10M Studio دیگه کاملا بین کاربران جا افتاده بود زمان اون فرا رسیده بود که کار بر روی سری MSP رو شروع کنیم که هدفش آماده کردن قدرت لازم با پاسخ فرکانسی ممتاز و پخش فرکانسهای پایین (Low End) بصورت مطلوب میبود.در این زمان MSP10 Studio رو معرفی کردیم که واقعا یک مانیتور کامل و گزینه ای از این بهتر نبود.

در مورد MSP10 STUDIO توضیح بدید:هدف اصلی صوتی در طراحی و توسعه این مدل چه بود؟

خوب پاور مانیتورهای محبوب دیگه ای هم در بازار بودند که صدای قابل اطمینانی رو ارائه میکردند.ولی به این نتیجه رسیدیم که اونها واقعا دقت لازم رو در کاربردهای حساس مانیتورینگ نداشتند.ما میخواستیم مانیتوری خلق کنیم که صدای منبع رو بدون نرم کردن تن صدا تحت هیچ شرایطی تحویل بده.مهندسان نیاز دارن تا فرکانسها رو بشنود،داینامیکها،تفکیک کانالها و ... رو بشنود...پارامترهای زیادی وجود داره که باید تحت کنترل داشته باشند.MSP10 Studio از ابتدا برای این طراحی شد که به شنونده ها امکان شنیدن هر وجه صدا رو با شفافیت تا حد ممکن بدهد همینطور تصمیمات موثرتری در تنظیمات صوتی خودشون داشته باشند.اگر یه تغییر ناچیز در EQ بر روی ترک اعمال شود شما لازمه که اون تغییر رو بشنوید.همچنین،اگر تغییری در زمان ریورب قرار گرفته بر روی یک ترک وکال در حد کسری از ثانیه ایجاد شود باید شما بتونید اونو بشنوید.یکبار دیگر ما فهمیدیم به چه چیزی میخواهیم دست بیابیم.ما میخواستیم تمام آن موارد رو بر روی یک طرح واقعی از پارمترها،درایورها،امپلی فایرها،مدار کراس آو،محفظه و ...انتقال بدهیم.

​

چگونه MSP10 Studio برای استفاده بعنوان مانیتورینگ مدرن مناسب هست؟

این روزها خیلی از مهندسین با لولهای پایین صدا مانیتورینگ میکنند.شاید این امر اشتباه بنظر بیاد ولی به اونها این امکان رو میده که جزئیاتی رو که در ممکنه در لولهای بالای صدا تضعیف یا شنیده نشوند رو بشنوند.وقتی ما بقیه سیستمهای مانیتورینگ رو بررسی کردیم فهمیدیم که مانع از بین رفتن وضوح پخش صدا در لواهای پایین میشوند.بنابراین ما تمام تلاش خودمون رو کردیم تا مطمئن بشیم که MSP10 Studio در لولهای بسیار پایین هم دقیق و تمیز صدا رو پخش میکنه.

در مورد مانیتورینگ به شکل Surround چطور ؟

البته،Msp10 Studio یک مانیتور ایده آل برای کاربردهای Surround مانیتورینگ هست.پراکندگی موج 120 درجه ای در راهنمای موج اون رو تبدیل به یک انتخواب کامل برای کارهای سراند کرده است به علاوه اینکه در اصل یک مانیتور اسپیکر عالیست.

آیا موانع بزرگی هم در جهت دستیابی به کارایی ایده آل شما وجود داشت ؟

خیلی.اما بیشترین موارد که زمان و انرژی زیادی از ما میگرفتند شاید روند ساخت بودند.اولویت مهم برای ما دستیابی به تولید محصولی با کیفیت درساخت تمام اجزا بطور یکسان بود.ما بطور قابل ملاحظه ای ابعاد دقتمون رو در تمام بخش ها افزایش دادیم و نیز در روند مونتاژ قطعات با یکدیگر.

چه تفاوتی در مدارهای مغناطیسی پیشرفته جدید وجود داره؟

مهندسان طراح اسپیکر که در مورد کیفیت صدا خیلی جدی و حساس هستند با مشکلات حفاظت مغناطیسی (Magnetic Shielding) در همه حال آگاه هستند.اسپیکرهای دارای حفاظ مغناطیسی دارای یک مدار حذف کننده هستند که بطور اساسی یک آهن ربای پلاریته معکوس متصل شده به پشت مدار مغناطیسی نرمال اسپیکرها هستند.مدارهای حذف کننده مرسوم فقط شامل یک آهنربا و یک یوغ بیرونی هستند.یک پیکربندی که نتیجه آنها ایجاد الگوهای تصادفی شدت جریان مغناطیسی در هنگام ایجاد میدان مغناطیسی است.این برای آهنربایی که میدان مغناطیسی ایجاد کرده مشکل ایجاد کرده و یک اثر زیان بار به صدای تولید شده اعمال میکند.در حالیکه در مدارهای پیشرفته مغناطیسی الگوهای شدت جریان بسیار سازگار شده و در مدارمحافظ مغناطیسی (Magnetic-Shielded) قرار گرفته در بین یوغ درونی و بیرونی که بر روی پایه مغناطیسی قرار دارد تعبیه شده اند.نتیجه این عمل کیفیت صدا را بطور قابل توجهی افزایش میدهد.

چرا MSP10 Studio اینقدر سنگینه؟! (20 کیلوگرم برای یک عدد در مقایسه با مانتیورهای 12 کیلوگرمی محصولات رقیب )

خوب،سنگین تر بودن واقعا چیزی نیست که ما بخواییم به اون افتخار کنیم،اما در روند بهینه سازی کلی کارایی ما محصول را با محفظه سنگینتر،ووفر سنگینتر و ترانسفورماتورهای سنگینتر در آمپلی فایر استفاده کردیم. همچنین ما هیچ توافقی برای سبک تر شدن وزن نکرده بودیم.

فاکتور کاهش شعاع لبه های محفظه MSP10 STUDIO چقدر میتونه موثر باشه؟

این تغییر خیلی ظریف هست ولی باعث تغییر چشمگیری در صدا میشه.با تغییر ساده و میلیمیتری گوشه ها به تعریف و امیجینگ قابل ملاحضه ای از صدا دست یافتیم.این ممکنه تا حدی وابسته به انکسار خارجی (صوت) باشه،اما این بیشتر شبیه نتیجه تغییر ساختار و استحکام محل اتصال گوشه ها باشه که بر روی عملکرد کلی محفظه تاثیر گذاشته است.

و در آخر پرداخت کار در 9 مرحله و 5 لایه،آیا واقعا این مهمه ؟

خیلی مهمه.هر چیزی هنگام کار بر روی سطوح محفظه تاثیر بسزایی در نتیجه نهایی داره.اتمام کار بصورت درست میتونه در کنترل طنین ناخواسته در چوب تاثرگذار باشه.مهمترین تاثیرات در ایجاد Decay های ظریف و کشش ریورب ها هستن که در MSP10 STUDIO بصورت کاملا طبیعی و بدون رنگ شدگی فید اوت میشوند.روند کار ما شبیه به پرداخت کار در پیانو است.راهی وجود نداره که بطور کامل رزونانس(پیچش صدا) رو از بین برد،اما ما موفق شدیم که این محصول رو تا حد ممکن شفاف و موزیکال طراحی کنیم.

ترجمه و تخلیص : امین یوسفی نژاد
کپی این مطلب در سایت های دیگر با ذکر منبع بلامانع است