داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)


داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)

مدیریت شرکت پالایش نفت تهران توسط این بانوان توانا و متخصص کم بود که حالا با واگذاری ۵۱ درصد از سهام پتروشیمی اراک به این شرکت، سرنوشت این واحد پتروشیمی و سهام‌دارانش را نیز به سکینه خانم و دوستان سپردیم. وای به حال این مملکت، وای به حال سهام‌داران سهام عدالت، بیچاره سهام‌داران پالایش نفت تهران و بدبخت سهام‌داران پتروشیمی اراک

داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)

به گزارش بورس‌نیوز، باورش دشوار است؛ اما متأسفانه در بررسی هر رویداد و فعالیت اقتصادی که به دولت و حکومت ربط دارد، آنقدر نکات عجیب و تأسف‌بار می‌بینیم که نمی‌دانیم به حال این مملکت باید خندید یا گریست؟
از هیئت‌مدیره شرکت‌ها و اهمیت غیرقابل‌انکار نقش آن‌ها در عملکرد شرکت‌ها گفتیم چرا که بخشی از گزارش چهارشنبه‌های داغ این هفته، به این موضوع برمی‌گردد.
در گزارش این هفته چهارشنبه‌های داغ و در ادامه گزارش هفته گذشته، به چرایی و چگونگی خرید ۵۱ درصد از سهام شرکت پتروشیمی اراک توسط پالایشگاه تهران می‌پردازیم، تا از زوایایی متفاوت به نحوه تصمیم گیری‌ها در بنگاه‌های اقتصادی و تبعات فاجعه بارش، نگاه کنیم.

واکاوی خرید ۵۱ درصدی سهام پتروشیمی اراک توسط پالایشگاه تهران:

احتمالاً برای بسیاری از شما مخاطبین محترم بورس نیوز نیز، این سؤال پیش‌آمده باشد که چرا شرکتی همچون پالایشگاه نفت تهران، یکی از قدیمی‌ترین و ناکارآمدترین پالایشگاه‌های کشور، می‌بایست با پرداخت بیش از ۲۴.۰۰۰ میلیارد تومان وجه نقد، ۵۱ درصد از سهام یک شرکت پتروشیمی که ارزش بازار ۱۰۰ درصدی سهامش تنها ۲۵.۰۰۰ میلیارد تومان است را خریداری کند؟

۱- واگذاری سهام شرکت پتروشیمی اراک:

احتمالاً خوانندگانی که سابقه بیشتری در بازار سرمایه ایران دارند، داستان هر ساله واگذاری‌های بنگاه‌های اقتصادی تحت مالکیت بانک‌ها و به‌ویژه واگذاری سهام پتروشیمی اراک توسط سرمایه‌گذاری گروه توسعه ملی (وبانک) را به یاد می‌آورند.

اما چرا پتروشیمی اراک؟

همه می‌دانیم که مالکیت ۶۴ درصدی مستقیم سهام سرمایه گذاری بانک ملی متعلق به بانک ملی و ۱۰۰ درصد سهام بانک ملی ایران در مالکیت دولت جمهوری اسلامی ایران است.
" به عبارتی ذی‌نفع اصلی فروش ۵۱ درصدی سهام پتروشیمی اراک، دولت بی پول و درمانده است که این روز‌ها برای سامان دادن اوضاع مالی خود به هر چیزی چنگ می‌زند. "

۲- خریدار سهام شرکت پتروشیمی اراک:

اما بیایید کمی بیشتر در خصوص کاندیدا‌های خرید سهام پتروشیمی اراک صحبت کنیم. به نظر شما چرا هیچ هلدینگ و یا شرکت سرمایه‌گذاری فعال در حوزه صنعت پتروشیمی در سال‌های اخیر تمایلی به خرید بلوک پتروشیمی اراک نداشته است؟
آیا هیئت‌مدیره شرکتی حاضر است برای خرید ۵۱ درصد از سهام شرکتی قدیمی (با قدمت ۳۷ ساله) و حاشیه سودی بسیار پایین‌تر از سایر پتروشیمی‌ها (با توجه به خوراک مایع بودن این مجتمع پتروشیمی، حاشیه سود خالص شرکت در حدود ۱۲ تا ۱۳ درصد می‌باشد)، بیش از ۲۴.۰۰۰ میلیارد تومان پول پرداخت کند؟
کدام سهام‌داری حاضر است قید سود ۳۰ درصدی اوراق با درآمد ثابت ۲۴.۰۰۰ میلیارد تومان (معادل ۷.۲۰۰ میلیارد تومان سالانه) را به خاطر سهم سودی ۱۲۰۰ تا ۱۳۰۰ میلیارد تومانی سالانه این شرکت بزند؟

و، اما چرا پالایشگاه تهران:

همان‌گونه که اشاره شد، توجیه نمودن شرکت‌های خصوصی و یا هلدینگ‌های مطرح خصولتی برای خرید ۵۱ درصد سهام پتروشیمی اراک آنهم با قیمت‌های عجیب بیش از ۲۴.۰۰۰ میلیارد تومانی، پروژه‌ای دشوار و تقریبا نشدنی برای دولت و بانک ملی است.
بنابراین، دولت برای واگذاری سهام پتروشیمی اراک می‌بایست به دنبال خریداری با سه ویژگی بگردد:
۱- وجه نقد و یا سود لازم (بیش از ۲۴.۰۰۰ میلیارد تومان سود در چند سال) برای خرید این قیمت سهام پتروشیمی اراک را داشته باشد.
۲- سهام‌دارانی کم نفوذ و فاقد حق رأی تأثیرگذار داشته باشد
۳- دارای هیئت‌مدیره‌ای همراه (از دست‌نشانده‌های دولتی باشد)، ناآگاه نسبت به علوم سرمایه‌گذاری و آمادگی امضا و تصویب هر گونه درخواستی از بالادستی‌ها را داشته باشد.
علی‌رغم آنکه تعداد شرکت‌های دارای ویژگی سوم بسیار زیاد است؛ اما شرکت‌هایی که دارای سهام‌دارانی کم نفوذ و دارای توانایی مالی چنین خریدی باشند، تعداد کاندیدا‌های خرید را محدود می‌کند.
با چنین شرایطی، بی‌تردید " شرکت پالایش نفت تهران " یکی از مناسب‌ترین و اصلی‌ترین گزینه‌های انتخاب دولت برای فروش گران‌قیمت پتروشیمی اراک به شمار می‌رود.
نه‌تنها شرکت پالایش نفت تهران برای خرید سهام پتروشیمی اراک، از اولویتی غیرقابل‌انکار برخوردار است؛ بلکه برای خرید بسیاری دیگر از شرکت‌های قدیمی و بنجل دولت نیز از کاندیدا‌های اصلی محسوب می‌گردد.
بیایید کمی بیشتر به ویژگی‌های اصلی پالایشگاه تهران، سهام‌دارانی کم نفوذ و هیئت‌مدیره‌ای همراه و همچنین توانایی مالی خرید سهام گران‌قیمت پتروشیمی اراک بپردازیم:

۱- برخورداری از وجه نقد و یا سود لازم (بیش از ۲۴.۰۰۰ میلیارد تومان سود در چند سال) برای خرید این قیمت سهام پتروشیمی اراک:

در شرایط کنونی اقتصاد کشور تنها شرکت‌هایی که سود‌های نجومی و بی زحمتی را در اختیار دارند، شرکت‌های صادرات محور پتروشیمی (با فروش محصولات خام و بدون پرداخت مالیات) و پالایشگاه‌های فعال (با تولید بی‌کیفیت‌ترین محصولات و استفاده از رانت‌هایی نظیر تخفیف خوراک و قیمت‌گذاری‌های مصلحتی) هستند.
ازاین‌حیث پالایشگاه قدیمی تهران با قدمتی ۵۷ساله و با تولید بی‌کیفیت‌ترین فرآورده‌های نفتی از سود سالانه‌ای ۲۰.۰۰۰ تا ۳۰.۰۰۰ میلیارد تومانی بهره‌مند است و دولت می‌تواند روی عدم پرداخت این مبلغ و تهاتر با سهام فروخته شده به این شرکت حساب ویژه‌ای کند.
حال قضاوت در خصوص اینکه بهتر بود این سود‌های بادآورده به نوسازی و افزایش کیفیت محصولات این پالایشگاه اختصاص یابد و یا به خرید سهام پتروشیمی اراک، را به شما واگذار می‌کنیم.

۲- سهام‌دارانی کم نفوذ و فاقد رأی تأثیرگذار:

یکی از اصلی‌ترین ویژگی‌های شرکت پالایش نفت تهران برای چنین خرید فاقد توجیهی از دولت، عدم وجود سهام‌داران عمده‌ای بانفوذ و تأثیرگذار است.
به لیست سهام‌داران پالایش نفت تهران نگاهی بیندازید تا منظور از سهام‌داران کم یا بی‌نفوذ و فاقد رأی را بیشتر متوجه شوید:
داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)
همان‌گونه که مشاهده می‌گردد، بیش از ۸۶ درصد از سهام پالایش نفت تهران متعلق به مردم (سهام عدالت به طور مستقیم و غیر مستقیم و دارندگان یونیت‌های صندوق پالایشی یکم) است و ۱۴ درصد مابقی در اختیار بانک‌های دولتی یا خصولتی صادرات، تجارت و ملت.
بنابراین، وقتی صحبت از سهام‌داران کم نفوذ یا بی‌نفوذ با حق رأی بی‌تأثیر می‌کنیم، منظورمان همان مردم بیچاره (دارندگان سهام عدالت) و سهام‌داران خرد است.
یا وقتی صحبت از کم دانشی خریداران سهم ۵۱ درصدی این پتروشیمی قدیمی آنهم با قیمت بیش از ۲۴.۰۰۰ میلیارد تومان می‌کنیم، منظورمان خودمان، مردم همیشه بدهکار و همیشه در صحنه ایران است.
البته به قول دوستی، نمی‌توان همواره نیمه خالی لیوان را دید، چرا که دولت حامی مستضعفان می‌توانست بنده‌نوازی ننماید و ۵۱ درصد سهام پتروشیمی اراک را به قیمت‌های ۵۰.۰۰۰ تا ۱۰۰.۰۰۰ میلیارد تومان به مردم بفروشد. شما می‌خواستید اعتراض کنید یا ما؟

۳- هیئت‌مدیره‌ای همراه، ناآگاه و آماده امضای هر نوع سند و مصوبه درخواستی از بالادستی‌ها

همان‌گونه که در ابتدای گزارش نیز اشاره شد، هیئت‌مدیره هر شرکت، به‌عنوان نمایندگان و منتخبین سهام‌داران عمده، نقشی بی‌بدیل را در تعیین و تأیید استراتژی‌های بلندمدت و همچنین حفاظت از منافع سهام‌داران بر عهده دارد.
اما به‌راستی اعضای هیئت‌مدیره شرکت‌های سهام عدالت از منتخبین مردم و آگاه به علوم سرمایه‌گذاری هستند؟
تأسف‌بارترین ویژگی پالایش نفت تهران که این شرکت را به اصلی‌ترین کاندیدای خرید سهام پتروشیمی اراک تبدیل کرده است، اعضای هیئت‌مدیره این شرکت و حافظان منافع میلیون‌ها دارنده سهام عدالت در کشور است.
در شرایطی که اعضای هیئت‌مدیره شرکت‌های موجود در سبد سهام عدالت (به‌واسطه درگیر بودن حقوق و منافع بیش از ۵۰ میلیون نفر از افراد کشور)، می‌بایست از بین متخصصان اقتصادی و مالی آنهم با بیشترین حساسیت در کنترل و مدیریت شرکت ها، انتخاب شوند، آیا شاهد حضور چنین اشخاصی در هیات مدیره این شرکت‌ها هستیم؟
خوانندگان و مخاطبین عزیز بورس نیوز، آیا خبر دارید چه کسانی و با چه سطح از دانش و سوادی برای شرکت‌های موجود در سبد سهام عدالتتان تصمیم‌گیری می‌کنند؟‌
می‌دانید مدرک تحصیلی و حرفه اعضای هیئت‌مدیره شرکت‌های تعاونی سهام عدالت استانی که اعضای هیئت‌مدیره شرکت‌های بزرگی، چون پالایشگاه تهران را تشکیل می‌دهند، چیست؟
آیا معلمان مدارس استثنایی در مازندران و یا اشخاصی با مدرک تحصیلی جغرافیا می‌توانند تصمیماتی علمی برای شرکت‌هایی با سود بیش از ۱۵ تا ۲۰ هزار میلیارد تومانی بگیرند؟
بررسی اعضای هیئت‌مدیره پالایشگاه تهران و نوابغی که تصمیم به خرید سهام پتروشیمی اراک را گرفته‌اند:
شاید باورش دشوار باشد؛ ولی شرکت بزرگی، چون پالایش نفت تهران، در ۲ سال گذشته بیش از ۸ بار گزارش تغییرات در ترکیب اعضای هیئت مدیره را روانه سامانه کدال کرده که این موضوع خود نشان دهنده فرمالیته بودن و کم اهمیتی ثبات در هیات مدیره این شرکت است.
داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)

فاجعه‌ای به نام اعضای هیئت‌مدیره:

بر اساس آخرین صورت‌های مالی منتشر شده توسط پالایش نفت تهران، اعضای هیئت‌مدیره این شرکت شامل نمایندگانی از شرکت‌های سرمایه‌گذاری استان‌های مازندران، فارس، لرستان و کهگیلویه و بویراحمد و شرکت ملی پخش و پالایش است.
داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)
بیایید کمی بیشتر به معرفی اعضای هیئت‌مدیره و برخی از نکات مربوط به آن‌ها بپردازیم:

۱- شرکت ملی پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی:

شاید برایتان جالب باشد که ریاست هیئت‌مدیره پالایشگاه تهران در اختیار نماینده " شرکت ملی پالایش و پخش" با دارایی تنها ۱۱.۴۵۴ عدد سهم شتران است.
باتوجه‌به مالکیت ۱۰۰ درصدی دولت در این شرکت، قبول کردن این موضوع که چگونه قرار است نماینده شرکت ملی پالایش و پخش با سمت ریاست هیات مدیره پالایش نفت تهران، در برابر مصوبات سلیقه‌ای و یک شبه دولت از حقوق و منافع میلیون‌ها دارنده سهام عدالت دفاع کند، مساله ایست که ذهن نگارنده توان پاسخگویی به آن را ندارد.
ریاست هیئت‌مدیره شرکتی که بیش از ۸۶ درصد آن متعلق به مردم است، چگونه به شرکتی دولتی با دارایی تنها ۱۱.۰۰۰ سهم می‌رسد؟ اینجا ایران است و خیلی تعجب نکنید.
داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)

۲- شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی:

احتمالاً به‌اندازه کافی در خصوص ساختار‌های غلط و فشل گونه شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی خوانده‌اید. شرکت‌هایی که نمادشان در بازار سرمایه گاه‌وبی‌گاه تعلیق می‌شود و بسیاری از آن‌ها حتی در انتشار یک عدد صورت‌های مالی حسابرسی شده نیز عاجزند.
شرکت‌هایی که ماهیتشان حاصل نوعی اغفال مردم و دارندگان سهام عدالت توسط دولت هستند. اصرار‌های دولت بابت سپردن کنترل سهام عدالت افراد به شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی را به یاد دارید؟ کسی می‌داند این شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی دقیقاً چه نوع مدیریتی روی سهام عدالت مردم می‌کنند؟
به‌عنوان‌مثال شرکت سرمایه‌گذاری استانی مازندران در کل سال مالی ۱۴۰۲، نه سهامی را فروخته و نه سهامی را خریده است؟ یک سال بدون کوچکترین تغییری در سبد سهام. آیا همین مدیریت را مردم نمی‌توانستند انجام دهند که آن‌ها را به سپردن مدیریت سهامشان به این شرکت‌ها سوق دادید؟
شایان‌ذکر است که باتوجه‌به عدم امکان فروش سبد سهام عدالت، توسط افرادی که روش مستقیم مدیریت سهامشان را انتخاب کردند، در عمل تفاوتی بین این دو روش نبود. در هر دو روش نه سهمی می‌فروشند و نه می‌خرند.
اما اگر بخواهیم شرکت‌های استانی را از منظر دیگری مورد ارزیابی قرار دهیم به مواردی برمی‌خوریم که احتمالاً در جهان نیز بی‌سابقه است.
باتوجه‌به اینکه شرکت سرمایه‌گذاری استانی مازندران یکی از اعضای هیئت‌مدیره پالایشگاه تهران و نماینده آن یکی از نوابغ امضاکننده خرید سهام پتروشیمی اراک بوده است، بد ندانستیم کمی بیشتر به ساختار پیچیده، دانشمندان و مدیران مجرب اقتصادی حاضر در این شرکت بپردازیم:

شرکت سرمایه‌گذاری استانی مازندران: بخندیم یا گریه کنیم؟

شوربختانه باتوجه‌به اینکه این شرکت فاقد صورت‌های مالی حسابرسی شده در سامانه کدال است (از افتخارات شرکت بورس)، ترکیب فاخرانه اعضای هیئت‌مدیره این شرکت را از گزارش تفسیری مدیریت منتشر شده در کدال استخراج کردیم.
داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)
همان‌گونه که مشاهده می‌گردد، سرکار خانم نرگس سحری درگاهی به نمایندگی از تعاونی سهام عدالت تنکابن به‌عنوان رئیس هیئت‌مدیره شرکت سرمایه‌گذاری استانی مازندران و سرکار خانم زهرا فدایی ریحان‌آبادی به نمایندگی از تعاونی سهام عدالت گلوگاه به‌عنوان نایب‌رئیس هیئت‌مدیره شرکت سرمایه‌گذاری استانی مازندران معرفی گردیده‌اند.
برایم جالب بود بدانم، سرکار خانم نرگس سحری درگاهی و زهرا فدائی ریحان‌آبادی دارای چه مدارک تحصیلی و رزومه کاری هستند که در چنین جایگاه با اهمیتی قرار دارند؟ بااهمیت ازاین‌حیث که این دوستان با انتقال نظرات و رهنمود‌های حرفه‌ای و علمی خود به نمایندگان حاضر در هیئت‌مدیره شرکت پالایش نفت تهران، نقش تأثیرگذاری در نحوه مدیریت و دفاع از حقوق و منافع میلیون‌ها نفر مردم ایران دارند.
متأسفانه، در جستجوی رزومه و سوابق کاری و تحصیلی این دوستان نتوانستم به اطلاعات چشمگیری دست پیدا کنم. بااین‌وجود دیدن چند نکته در خصوص اعضای هیئت‌مدیره شرکت‌های سرمایه‌گذاری استانی مذکور در نوع خود جالب‌توجه است:

سرکار خانم نرگس سحری درگاهی و تعاونی سهام عدالت تنکابن:

از جستجو در خصوص رزومه و سطح تحصیلات خانم نرگس سحری درگاهی رئیس هیئت‌مدیره یک شرکت سرمایه‌گذاری تأثیرگذار، تنها چند مورد موجود بود:

۱- سطح تحصیلات: کارشناسی‌ارشد علوم سیاسی

داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)

۲- مقالات و رزومه کاری: ۲ مقاله فارسی زبان در خصوص عصر احمدی نژاد

داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)
البته باز هم می‌توان نیمه پر لیوان را نگاه کرد و این سؤال را مطرح کنیم که شاید تیم مدیریتی همراه و سایر اعضای هیئت‌مدیره تعاونی سهام عدالت تنکابن، ضعف سواد مالی ایشان را برای اتخاذ تصمیمات تأثیرگذار جبران می‌کنند.
به سراغ مشخصات ثبتی شرکت‌تعاونی سهام عدالت تنکابن رفتیم:

سکینه خانم وارد می‌شود:

بر اساس روزنامه رسمی شرکت‌تعاونی سهام عدالت تنکابن، نرگس خانم سحری درگاهی ریاست هیئت‌مدیره و سکینه خانم سحری درگاهی نیز به‌عنوان نایب‌رئیس هیئت‌مدیره این شرکت مشغول فعالیت هستند.
داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)

راز عملکرد موفقیت‌آمیز دولت جمهوری اسلامی ایران: جای درست، آدم درست و کاردرست

به دنبال رزومه کاری و تحصیلات سرکار خانم سکینه سحری درگاهی به‌عنوان نایب‌رئیس شرکت‌تعاونی سهام عدالت تنکابن به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین اعضای هیئت‌مدیره شرکت بزرگ پالایش نفت تهران رفتیم.
شاید برایتان جالب باشد، تنها نامی که از ایشان در اینترنت یافت شد، مدیریت مهدکودک چهارستاره رنگارنگ تنکابن بود.
داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)
داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)
امیدوارم تنها گرفتار تشابه اسمی شده باشیم (که خیلی بعید است)، شما باورتان می‌شود یکی از تصمیم‌گیرندگان اصلی و غیرمستقیم ابر شرکتی مانند پالایش نفت تهران با سود سالانه‌ی ۲۰.۰۰۰ میلیارد تومان، مدیریت مهدکودکی ۴ ستاره را بر عهده داشته باشد.
آخر، تخصص‌گرایی و شایسته‌سالاری تا این حد؟ شاید تنها نکته مثبت رزومه کاری ایشان نگهداری از نوزادان شیرخوار تا پیش‌دبستانی باشد که می‌توان آن را به تجربه ایشان در دفاع از منافع سهام‌داران عدالت از شیرخوار تا پیش‌دبستانی ربط داد.
یعنی تصمیمات مهم سرمایه‌گذاری و دفاع از منافع میلیون‌ها نفر دارنده سهام عدالت را به سکینه خانم و سحر خانم سپرده‌اید؟
باور کنید به هر گوشه‌ای از سبک مدیریت در این مملکت که نگاه کنیم یا باید ازته‌دل به این میزان طنازی این دولت بخندیم و یا شاید باید به حال این مردم بی‌دفاع و نسل بیچاره آینده گریه کنیم.

زهرا فدایی ریحان‌آبادی نایب‌رئیس هیئت‌مدیره شرکت‌تعاونی عدالت گلوگاه:

یکی دیگر از اعضای اصلی هیئت‌مدیره شرکت سرمایه‌گذاری مازندران، شرکت‌تعاونی سهام عدالت گلوگاه به نمایندگی خانم فدایی ریحان‌آبادی است.
در اینترنت جستجویی کردیم تا در خصوص رزومه ایشان اطلاعاتی کسب کنیم. باور کنید صمیمانه و از اعماق وجود امیدواریم که رزومه یافت شده از ایشان، تنها تشابه اسمی باشد و شخص حاضر در هیئت‌مدیره تعاونی گلوگاه شخص دیگری باشد.

۱- تحصیلات: کارشناسی حقوق

۲- مقالات: تنها اثر فاخر و مقاله ثبت شده توسط خانم زهرا فدایی ریحان‌آبادی مقاله‌ای با عنوان زیر است

" ساخت نماز آموز هوشمند و تأثیر آن بر دانش‌آموزان شهر بهشهر "

داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)
که البته این مقاله با دو همکار شاغل در شرکت توزیع برق مازندران نوشته شده است. حالا نماز آموز هوشمند و دانش‌آموزان چه ربطی به شاغلین شرکت توزیع برق دارند، خدا داند.
۳- رزومه کاری: اگر در تله تشابه اسمی گرفتار نشده باشیم، خانم زهرا فدایی ریحان‌آبادی به‌جای کار در مؤسسات مالی و مرتبط با علوم سرمایه‌گذاری، از " معلمین پایه ابتدایی کودکان کم‌شنوا " هستند.
داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)
حالا شما بگوئید معلم پایه ابتدایی کودکان آسیب‌دیده شنوایی چه ربطی به مدیرعاملی شرکت‌تعاونی سهام عدالت استانی دارد؟
به رزومه سرکار خانم عطیه سادات میر صالحی، رئیس هیئت‌مدیره شرکت‌تعاونی سهام عدالت گلوگاه هم نمی‌پردازیم.
داستان خرید شبه برانگیز پالایشگاه تهران: به حال این مملکت بخندیم یا گریه کنیم (قسمت دوم)
کارشناسی‌ارشد روان‌شناسی بالینی؟ ۳ سابقه در طرح طلاق دادگستری؟ رئیس هیات مدیره شرکت تعاونی سهام عدالت؟ شما خوبید؟ ما خوبیم؟ راستی چه خبر؟
باور بفرمائید صمیمانه منتظریم تا از این شرکت‌ها با رسانه بورس نیوز تماس بگیرند و بگویند تمامی این مدارک ارائه شده تنها اشتباهاتی مربوط به تشابه اسمی است و این دوستان همگی سابقه کار و مقالاتی در بزرگ‌ترین مؤسسات مالی و مرتبط را دارند.
اما اگر این‌چنین نباشد، به نظر شما تصمیمات تأثیرگذار مربوط به سهام عدالت ۸۰ میلیون ایرانی را می‌بایست سکینه خانوم مدیر مهد کودک ۴ ستاره رنگارنگ بگیرد و یا زهرا خانوم معلم دوره ابتدایی کودکان کم شنوا؟ می‌دانستید یکی از تصمیم گیرندگان برای سهام عدالتتان، ۳ سال در زمینه طرح طلاق دادگستری تجربه دارد؟ باور کنید در حق بانوان زحمتکش و شاغل در کودکستان‌ها و دبستان‌های دولتی اجحاف شده است. حداقل بخشی از مسئولیت‌های وزارت اقتصاد و بانک مرکزی هم در اختیار آن‌ها بگذارید.

وای به حال پتروشیمی اراک و سهام‌دارانش:

مدیریت شرکت پالایش نفت تهران توسط این بانوان توانا و متخصص کم بود که حالا با واگذاری ۵۱ درصد از سهام پتروشیمی اراک به این شرکت، سرنوشت این واحد پتروشیمی و سهام‌دارانش را نیز به سکینه خانم و دوستان سپردیم.

سخن آخر:

وای به حال این مملکت، وای به حال سهام‌داران سهام عدالت، بیچاره سهام‌داران پالایش نفت تهران و بدبخت سهام‌داران پتروشیمی اراک
بورس‌نیوز، رسانه تخصصی بازارسرمایه در راستای شفافیت هرچه بیشتر و روشن‌شدن مسیر سرمایه‌گذاری سهامداران، آمادگی درج پاسخ افراد و نهاد‌های ذکر شده در مطلب را دارد.
اشتراک گذاری :

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه اقتصادی

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


ببینید | اتفاقات عجیب و ترسناک جهان تا سال 2024