داستان همکاری یاماها و تویوتا برای تولید 2000GT؛ اولین سوپرکار ژاپن
در دهه ۶۰ میلادی یاماها و تویوتا با همکاری یکدیگر اولین سوپرکار ژاپن یعنی ۲۰۰۰GT را تولید کردند. در اوایل دهه ۶۰ میلادی ژاپن تأثیرات ناشی از جنگ جهانی دوم را تا حد زیادی پشت سر گذاشته بود اما صنعت خودروی این کشور برخلاف امروز به خاطر تولید...
در دهه ۶۰ میلادی یاماها و تویوتا با همکاری یکدیگر اولین سوپرکار ژاپن یعنی ۲۰۰۰GT را تولید کردند.
در اوایل دهه ۶۰ میلادی ژاپن تأثیرات ناشی از جنگ جهانی دوم را تا حد زیادی پشت سر گذاشته بود اما صنعت خودروی این کشور برخلاف امروز به خاطر تولید محصولاتی ارزان و بیکیفیت شناخته میشد. خودروسازان ژاپنی محصولی پرفورمنس نداشتند و البته خریداران خودرو در این کشور هم علاقهای به محصولات اسپرت نشان نمیداند. البته برگزاری گرندپری ۱۹۶۳ و ۱۹۶۴ در ژاپن علاقه به سرعت را بیشتر کرد.
خودروسازان ژاپنی هم فرصت مناسبی یافتند تا نشان دهند که توانایی تولید خودروهای اسپرت برای رقابت با بهترینهای جهان را دارند. نیسان با همکاری یاماها پروتوتایپی برای خودروهای اسپرت کلاس جهانی ساخت هرچند این پروژه در نهایت لغو گردید. یاماها که در زمینه تولید موتورسیکلتهای مسابقهای تبحر خاصی دارد این پروژه را به تویوتا پیشنهاد کرد و آنها نیز اولین سوپرکار ژاپن یعنی ۲۰۰۰GT را تولید نمودند.
تویوتا در مسابقه تولید اولین سوپرکار ژاپن همکاری یاماها را به همراه داشت و البته آبرت ون گورتز آلمانی به عنوان یک طراح مشهور بخش اعظم کارهای طراحی این خودرو را انجام داد. در پاییز ۱۹۶۴ تویوتا و یاماها تیمی ویژه برای توسعه ۲۰۰۰GT را تشکیل دادند. یکی از اهداف توسعه این خودرو نمایش توانایی های فنی تویوتا بود و به همین خاطر از متریال سطح بالایی که قبلاً در خودروهای رده میانی دیده نشده بود استفاده شد. همین امر باعث شد ۲۰۰۰GT نتواند روی خط تولید آن زمان تویوتا مونتاژ شود. تیم یاد شده کار توسعه ۲۰۰۰GT با کد ۲۸۰A را در تأسیسات یاماها پیش برد. مدیر این تیم جیرو کینو به دنبال تولید یک خودروی گرن توریسمو کلاس جهانی بود و تمامی مدلها از جمله پروتوتایپ ۲۰۰۰GT با دست تولید شدند.
فرایند توسعه این خودرو با سرعت بالایی پیش رفت و اولین پروتوتایپ ۲۰۰۰GT در آگوست ۱۹۶۵ یعنی حدود یک سال پس از شروع پروژه تکمیل شد. پروتوتایپ دوم هم در نمایشگاه توکیو اکتبر ۱۹۶۵ معرفی شد. بدنه آلومینیومی این خودرو در همان نگاه اول جلبتوجه میکرد. طراح اصلی خودرو یعنی ساتورو نوزاکی ویژگیهایی همچون کاپوت طویل، اورهنگ های کوتاه، سقف فست بک مانند و گلگیرهای جلوی عضلانی را در نظر گرفته بود. اولین سوپرکار ژاپن از طراحی منحصربهفرد چراغهای جلو سود میبرد به گونهای که دو چراغ در سپر جلو نصب شده بودند و دو چراغ مخفی هم در زمان نیاز خودنمایی میکردند.
تویوتا چراغهای عقب را بجای بدنه روی فریمهای فلزی نصب کرد. در سال ۱۹۶۹ ژاپنیها طراحی ظاهری ۲۰۰۰GT را اصلاح کردند و اندازه چراغهای پایینی کوچک شد و شکل چراغهای راهنمای جلو و عقب تغییر کرد. به منظور رقابت با خودروهای اروپایی و آمریکایی میبایست پیشرانهای قوی و مطمئن برای ۲۰۰۰GT در نظر گرفته میشد. پایه و اساس کار با دومین نسل پیشرانه ۶ سیلندر ۲ لیتری تویوتا کراون شکل گرفت. یاماها این پیشرانه را برای تولید قدرت بیشتر ارتقا داد. طراحی DOHC و سه کاربراتور میکانی باعث شدند قدرت پیشرانه به ۱۵۰ اسب بخار و گشتاور آن به ۱۷۶ نیوتون متر برسد. این پیشرانه با گیربکس ۵ سرعته دستی که دارای اوردرایو بود همراه میشد و نیروی تولیدی را به چرخهای عقب میفرستاد. برخی نمونههای خودروی موردبحث هم از پیشرانه ۲.۳ لیتری با ۱۴۰ اسب بخار قدرت و ۲۰۱ نیوتون متر گشتاور استفاده کردهاند. تویوتا در سال ۱۹۶۹ نیز گیربکس ۳ سرعته سفارشی را برای سوپرکار خود معرفی کرد.
مشخصات تویوتا ۲۰۰۰GT | |
پیشرانه | ۶ سیلندر ۲ لیتری تنفس طبیعی، دیفرانسیل عقب |
گیربکس | ۵ سرعته دستی |
قدرت/گشتاور (اسب بخار/نیوتون متر) | ۱۵۰/۱۷۶ |
صفر تا ۹۶ کیلومتر در ساعت (ثانیه) | ۸.۶ |
حداکثر سرعت (کیلومتر در ساعت) | ۲۱۹ |
۲۰۰۰GT نه تنها از پیشرانهای قوی بلکه از سیستم تعلیق مطلوبی سود میبرد. طراحی دوبل جناغی در هر چهار گوشه خودرو باعث پایداری و هندلینگ قابلتوجه شد و ترمزهای دیسکی نیز نیروی توقف مطمئنی را فراهم کردند لاستیکهای خودرو با رینگهای منیزیومی همراه شده بودند چیزی که فقط در این سوپرکار دیده میشد. سوپرکار تویوتا تأثیر زیادی روی فعالیتهای موتور اسپرت ژاپن گذاشت. ۲۰۰۰GT مقام سوم گرندپری ژاپن ۱۹۶۶ را کسب کرد و سپس به قهرمانی مسابقه ۱۰۰۰ کیلومتری سوزوکا دست یافت. به منظور تست قابلیتهای این خودرو در برابر رقبایی همچون پورشه ۹۱۱، تویوتا در مسابقات SCCA آمریکا شرکت کرد.
تویوتا ابتدا با کارول شلبی برای گسترش حضور خود در آمریکا گفتوگو کرد. پس از اینکه لی لاکوکا او را متقاعد کرد که خودروهای ژاپنی در آمریکا موفقیتی نخواهند داشت، شلبی پیشنهاد تویوتا را رد کرد و این فرصت به تام فردکین دست داد که بتواند با فروش محصولات تویوتا به موفقیت فوقالعادهای دست یابد. شلبی بجای فروش محصولات تویوتا تصمیم گرفت با آنها مسابقه دهد. او با بودجهای ۵۰۰ هزار دلاری ارتفاع ۲۰۰۰GT را کاهش داد و سه خودرو با رینگهای منیزیومی سفارشی را آماده ساخت. علیرغم چالشهای اولیه در استخراج قدرت بیشتر از پیشرانه، شلبی در نهایت توانست حدود ۲۰۰ اسب بخار قدرت را از این نیروگاه به دست آورد.
۲۰۰۰GT های شلبی توانستند TR250 ها را شکست دهند اما در برابر پورشه ۹۱۱ موفق نبودند. البته کسب مقامهای سوم و چهارم در اولین فصل حضور در مسابقات برای این خودرو عملکرد مطلوبی ارزیابی شد. با بهبودهای بیشتر احتمالاً این سوپرکار میتوانست ۹۱۱ را شکست دهد اما تویوتا از مسابقات SCCA خارج شد زیرا موفقیت در موتور اسپرت نتوانست فروشش در بازار را افزایش دهد. خودروی یاد شده بعدها در یکی از فیلمهای جیمز باند حضور یافت. این خودرو به سرویس مخفی ژاپن اختصاص داشت و خانمی به نام آکی آن را میراند. برای اینکه شان کانری بتواند در این خودرو جا بگیرد تویوتا مجبور شد سقف را آن حذف کند. به همین خاطر دو نسخه روباز از ۲۰۰۰GT برای فیلم جیمز باند تولید شد.
تویوتا ۲۰۰۰GT خودرویی زیبا و فوقالعاده بود اما در امر فروش موفق ظاهر نشد که یکی از دلایل آن را میتوان قیمت بیشتر نسبت به رقبا دانست. ژاپنیها در فروش این خودرو موفق نبودند زیرا قیمت آن بیشتر از اکثر رقبا از جمله پورشه ۹۱۱، شورولت کوروت و جگوار ای تایپ بود. هزینههای توسعه و تولید زیاد تویوتا را مجبور کرد تولید ۲۰۰۰GT را متوقف کرد. در واقع ابتدا قرار بود ۱۰۰۰ دستگاه از این سوپر اسپرت تولید شود اما در سال ۱۹۷۰ یعنی آخرین سال تولید، تنها ۳۳۹ نسخه جادهای از ۲۰۰۰GT کارخانه را ترک کرده بودند. اگرچه ۲۰۰۰GT موفقیت چندانی در بازار به دست نیاورد اما یکی از خودروهای نمادین دهه ۶۰ میلادی به شمار میرود. ارزش این خودرو در سالهای اخیر بسیار بالا رفته و گفته میشود بهای متوسط یکی از آنها به حدود ۱ میلیون دلار میرسد. البته مدلهای سفارشیای همچون نسخههای تیون شده توسط شلبی با قیمت ۲.۵ میلیون دلار هم به فروش رسیدهاند.