امروز جنگ روایت‌ها مطرح است/ هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجه‌مان به راوی بیشتر می‌شود


امروز جنگ روایت‌ها مطرح است/ هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجه‌مان به راوی بیشتر می‌شود

نشست علمی‌آموزشی «قهرمان‌سازی از طریق روایت» با حضور رضا قیومی‌پور پژوهشگر صبح روز سه‌شنبه ۱۲ دی برگزار شد.

به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، قیومی‌پور در ابتدای این نشست ضمن تبریک فرارسیدن تولد حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زن و همچنین گرامیداشت یاد و نام سردار سلیمانی گفت: امروز جنگ ادراک‌هاست و ما به شدت در این زمینه ضعف داریم. استعمار در گذشته و حال وجود داشته و دارد و انواع گوناگونی نیز دارد. اولین نوع استعمار کهن بوده است که کشورهای استعمارگر برای این‌که یک کشور دیگر را تحت سلطه خود قرار دهند نیروی نظامی می‌بردند و آنجا مستقر می‌شدند و منابع آن کشور را تصاحب می‌کردند. استعمار دیگر استعمار نو بود که از خود آن کشور یک شخصی را که وابسته و سرسپرده بود حاکم می‌کردند و برنامه‌هایشان را از این طریق پی می‌بردند.

او ادامه داد: جدیدترین نوع استعمار، فرانو است. در این حوزه دیگر حتی لازم نیست شخصی را نیز به عنوان حاکم انتخاب کنند، استعمار فرانو دعوا و جنگ بر سر ذهن‌ها و ادراک است. اندیشمندان آن‌ها امروز تاکید دارند که تسلط بر مغزها و ذهن‌ها اهمیتش از تسلط بر سرزمین‌ها به مراتب بیشتر است. به این دلیل که اگر بتوانید ذهن آن جامعه را تصاحب کنید آن جامعه خود سرزمینش را بدون هیچ دردسری تقدیم شما می‌کند. امروز اگر می‌خواهند تمرکز داشته باشند و هزینه کنند روی ادراک و ذهن است و به راحتی منافعی که می‌خواهند را به دست می‌آورند.

امروز جنگ روایت‌ها مطرح است/ هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجه‌مان به راوی بیشتر می‌شود

قیومی‌پور در ادامه اظهار کرد: بحث روایت نیز اهمیت دارد و اگر قرار است واقعیت‌ها تغییر داده شوند، آن چیزی که واقعیت‌ها را رقم می‌زند با همین روایت‌هاست. در کتاب «روایت و کنش جمعی» نوشته فردریک دبلیو مِیِر به شکل مفصل در این زمینه صحبت شده است. در بخشی از این کتاب درباره امور سیاسی عنوان شده که مهمترین مفهوم همین کنش جمعی است و هر جامعه‌ای که می‌خواهد به آرمان‌های خود برسد باید جامعه را به حرکت درآورد. نویسنده پس از بررسی نظریه‌های مختلف به این نتیجه رسیده است روایت و قصه است که می‌تواند کنش جمعی ایجاد کند. مولفه‌ای که نقاط قوت دارد و نقاط ضعف ندارد.

او افزود: سینما مهم‌ترین ابزار فرهنگی است که آمریکا از آن استفاده می‌کند و به راحتی می‌توان این استعمار را در آثارشان دید. آمریکایی که نه تاریخ، قهرمان واسطوره دارد برای نوجوانان خود اسطوره‌سازی می‌کند تا نوجوان این کشور را متمدن بداند و سبک زندگی خودش را نشان می‌دهد. از سوی دیگر آمریکا اگر قدرت نظامی نداشت با همین سینما می‌توانست همچنان هژمونی خود را داشته باشد، اما برعکس آن اتفاق نمی‌افتد. امروز حتی فرهنگ را می‌خواهند تعریف کنند، می‌گویند مجموعه‌ای از معانی است که در اذهان یک جامعه وجود دارد. در واقع تعاریف قدیمی از میان رفته و تغییر کرده است. از سوی دیگر نسبت او و روایتش از کشورهای دیگر را نیز می‌توان دید. به طور مثال در اسکار می‌بینیم که ضریبی به فیلم‌ها می‌دهد که اهمیت پیدا می‌کنند. در فیلم «انگل» نوع روایتی که از کره جنوبی ارائه می‌دهد نمونه بارز این اتفاق است. در کشورهای دیگر نیز به همین شکل است. افغانستان، مکزیک، آرژانتین و... نیز بررسی شده است و همین اتفاق در حال انجام است.

امروز جنگ روایت‌ها مطرح است/ هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجه‌مان به راوی بیشتر می‌شود

قیومی‌پور گفت: در جشنواره کن نیز این روند ادامه یافته است و روایت‌ها از کشورهای مختلف متفاوت است. سال گذشته فیلمی از لبنان جایزه گرفت که درباره شکایت یک نوجوان از پدر و مادرش بود. نوجوانی که در طول فیلم لبخندی بر لب ندارد جز یک سکانس که جلوی دوربین قرار می‌گیرد و این لبخند برای عکس پاسپورت مهاجرتی خود شکل می‌گیرد. بدانید که این اتفاق، اتفاق اصلی فضای فعلی دنیاست و جنگ روایت‌ها از هر مسئله دیگری چون اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، سیاسی مهم‌تر است. دیگر گذشت که سیاست و قدرت حرف اول را می‌زد. امروز جنگ روایت‌هاست و همه بر روی این مسئله تاکید دارند. چرا که جوانب دیگر را نیز تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.

این پژوهشگر با طرح این سوال که مهم‌ترین عنصر در عناصر سه گانه انتقال پیام که اهمیت بیشتری دارد کدام است، بیان کرد: درباره انتقال سه عنصر وجود دارد. عنصر راوی که انتقال‌دهنده پیام است، عنصر دیگر خود پیام است و عنصر سوم مخاطبی که این پیام را دریافت می‌کند. در پارادایم‌های ارتباطات اول روی پروپاگاندا تاکید داشتند، بعدها روی مخاطب تمرکز کردند و براساس ذائقه او محتوا را تولید کردند. اما در پایان به این نتیجه رسیدند که باید ذائقه مخاطب را بسازند و تولید کنند تا در راستای اهداف خودشان باشد. بنابراین دقت و معنایی که از آن منتشر می‌شود و نسبت آن با مخاطب را نیز بررسی کردند. در این فضاها پارادایمی که در چند سال اخیر دیده شد، اساسا می‌گویند فارغ از متن و پیام و نسبت آن با مخاطب، ذهن انسان را به مثابه ظرف و محتوا را مظروف باید قرار دهند. چون مظروف در هرحالت شکل ظرف را می‌گیرد. بنابراین به سمت این رفتند تا طرح‌واره‌های ذهن مخاطب را به شکلی بسازند که هرآنچه که شما ساختید را تحلیل کند. البته یک ضعف جدی تمام این نظریه‌ها دارند و آن هم این است که به صورت مشخص یک عنصری را نادیده می‌گیرد و آن هم راوی است. خلاء و فقدان راوی در این نحوه انتقال و روایت کاملا مشهود است.

امروز جنگ روایت‌ها مطرح است/ هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجه‌مان به راوی بیشتر می‌شود

قیومی‌پور اظهار کرد: مهم‌ترین مولف همان راوی است و دلایل گوناگونی هم دارد. فضای انتقال پیام عمیق امروز دیده نمی‌شود و بیشتر استدلالی و ذهنی پیش می‌رود. هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجهمان به راوی بیشتر می‌شود و هرچقدر رسانه‌ای توجه به راوی کمتر خواهد بود. هنر هم عرض با فلسفه است و زیرمجموعه هم نیستند و هنر بر فلسفه بیشتر اثر می‌گذارد حال اگر این نگاه مترقی وجود داشته باشد این است که چیزی باید در هنر بجوشد تا تبدیل به حس در مخاطب شود. در واقع کار هنر انتقال حس است که در جان مخاطب می‌نشیند. این انتقال حس در مخاطب اتفاق نمی‌افتد مگر این که برآمده از یک حس درونی در هنرمند باشد.

او همچنین با بیان این‌که جدی‌ترین چالش ما در تولیدات این است که محصول زمان و دنیای مدرنیته است، گفت: این دنیا مرز تکثیر و روزمرگی دارد. اگر دقت کنید رمان‌هایی که در یک صد سال گذشته نوشته شده‌اند همچنان در قله هستند، یا حتی در سینما نیز به همین شکل است. باید دید چه بستری در آن دوران حاکم بود که آثار حس بیشتری انتقال می‌دادند. اصلی‌ترین مسئله این است که دنیای مدرنیته به شدت شلوغ است و چندان فرصت فکر کردن عمیق ایجاد نمی‌شود. از سوی دیگر داده‌هایی که به مخاطب ارائه می‌شود دیگر فرصتی برای تفکر و تعقل باقی نمی‌گذارد و کارها رسانه‌ای هستند و عمیق نمی‌شوند. از زاویه دیگر کارها سفارشی هستند. نمی‌گویم هر کار سفارشی هنری نمی‌شود، اما اگر بخواهیم با دقت نگاه کنیم اولین نکته‌ای که از یک اثر می‌توان متوجه شد این است که چقدر مسئله و دغدغه صاحب اثر بوده است.

امروز جنگ روایت‌ها مطرح است/ هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجه‌مان به راوی بیشتر می‌شود

این نویسنده با ذکر مثالی عنوان کرد: وقتی ما از ساخت براساس یک فرمول مشخص پیش می‌رویم عنصر راوی از میان برداشته می‌شود چرا که همه چیز از پیش تعریف شده است و این هم حاصل زندگی مدرن است. در مواجه با برخی از افراد متوجه می‌شویم که آدم حقیقت است و مجاز نیست و آنچه که عنوان می‌کند در دل و جان شما نفوذ می‌کند، بنابراین باید برای ساخت و تولید یک اثر دغدغه آن موضوع را داشته باشید. به طور مثال تفاوت فیلم «موقعیت مهدی» با فیلم سینمایی «غریب» است. هر دو فیلم درباره دو قهرمان صحبت می‌کنند، به عنوان یک مخاطب می‌گویم که فیلم «غریب» که روایتی از زندگی شهید بروجردی است در ذهن من جایی پیدا نکرد و نتوانستم با آن ارتباطی برقرار کنم. اما در نقطه مقابل فیلم «موقعیت مهدی» است که به نظرم خیلی دلی‌تر است و می‌توان با شهید باکری فیلم ارتباط گرفت و آن را شناخت. در واقع حسی را ایجاد می‌کند که مهدی باکری در جان ما بنشیند. هادی حجازی‌فر کارگردان این فیلم در مصاحبه‌های خود گفته است من از بچگی عاشق شهید باکری بودم و یکی از دلایلی که به سوی کارگردانی رفتم این بود که فیلم او را بسازم.

او ادامه داد: آنچه که به شما نمایش داده شده است از تجربه زیسته خود فیلمساز می‌آید، در حالی که ممکن است اگر فیلمساز از شهر دیگری بود، شاید اثر به این خوبی در نمی‌آمد. مسئله دیگر حضور بازیگر است، تجربه زیسته باید از درون بجوشد و بازیگر حتما در طول زندگی خود به این فکر کرده باشد که چگونه بوده و این درتمامی اعضای گروه نیز تسریع می‌یابد. در فیلم دیگری مانند «هناس» که به شهید داریوش رضایی‌نژاد می‌پردازد نیز به نظر می‌رسد که باز هم فیلمساز نتوانسته با آن ارتباط برقرار کند و اگر اثر خوبی بود مخاطبان بیشتری می‌داشت. در حالی که سوژه به نحوی بود که می‌توانست به دلیل نوع زندگی شهید رضایی‌نژاد با مخاطب گسترده‌ای ارتباط برقرار کند.

قیومی‌پور در پاسخ به این سوال که در فضای نقد اولین مواجه با اثر چه چیزی است، گفت: از مولف به متن رسیدن را بسیاری از صاحب‌نظران قبول دارند و از ۱۹۶۰ به بعد عده‌ای نظریه مرگ مولف را ارائه کردند که وقتی اثری تولید می‌شود صاحب اثر می‌میرد. مواجه شما با یک اثر مواجه با نماد و نشانه نباشد، بلکه با صورت اثر باشد یعنی آنچه که می‌بینیم یا می‌شنویم.

نشست علمی‌آموزشی «قهرمان‌سازی از طریق روایت» از سوی اداره کل آموزش و پژوهش کانون با همکاری خانه کتاب ایران صبح روز سه‌شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲ در سالن کنفرانس معاونت فرهنگی کانون پرورش فکری واقع در خیابان حجاب تهران برگزار شد.

امروز جنگ روایت‌ها مطرح است/ هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجه‌مان به راوی بیشتر می‌شود


به گزارش اداره کل روابط عمومی و امور بین‌الملل کانون، قیومی‌پور در ابتدای این نشست ضمن تبریک فرارسیدن تولد حضرت فاطمه زهرا(س) و روز زن و همچنین گرامیداشت یاد و نام سردار سلیمانی گفت: امروز جنگ ادراک‌هاست و ما به شدت در این زمینه ضعف داریم. استعمار در گذشته و حال وجود داشته و دارد و انواع گوناگونی نیز دارد. اولین نوع استعمار کهن بوده است که کشورهای استعمارگر برای این‌که یک کشور دیگر را تحت سلطه خود قرار دهند نیروی نظامی می‌بردند و آنجا مستقر می‌شدند و منابع آن کشور را تصاحب می‌کردند. استعمار دیگر استعمار نو بود که از خود آن کشور یک شخصی را که وابسته و سرسپرده بود حاکم می‌کردند و برنامه‌هایشان را از این طریق پی می‌بردند.

او ادامه داد: جدیدترین نوع استعمار، فرانو است. در این حوزه دیگر حتی لازم نیست شخصی را نیز به عنوان حاکم انتخاب کنند، استعمار فرانو دعوا و جنگ بر سر ذهن‌ها و ادراک است. اندیشمندان آن‌ها امروز تاکید دارند که تسلط بر مغزها و ذهن‌ها اهمیتش از تسلط بر سرزمین‌ها به مراتب بیشتر است. به این دلیل که اگر بتوانید ذهن آن جامعه را تصاحب کنید آن جامعه خود سرزمینش را بدون هیچ دردسری تقدیم شما می‌کند. امروز اگر می‌خواهند تمرکز داشته باشند و هزینه کنند روی ادراک و ذهن است و به راحتی منافعی که می‌خواهند را به دست می‌آورند.

امروز جنگ روایت‌ها مطرح است/ هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجه‌مان به راوی بیشتر می‌شود

قیومی‌پور در ادامه اظهار کرد: بحث روایت نیز اهمیت دارد و اگر قرار است واقعیت‌ها تغییر داده شوند، آن چیزی که واقعیت‌ها را رقم می‌زند با همین روایت‌هاست. در کتاب «روایت و کنش جمعی» نوشته فردریک دبلیو مِیِر به شکل مفصل در این زمینه صحبت شده است. در بخشی از این کتاب درباره امور سیاسی عنوان شده که مهمترین مفهوم همین کنش جمعی است و هر جامعه‌ای که می‌خواهد به آرمان‌های خود برسد باید جامعه را به حرکت درآورد. نویسنده پس از بررسی نظریه‌های مختلف به این نتیجه رسیده است روایت و قصه است که می‌تواند کنش جمعی ایجاد کند. مولفه‌ای که نقاط قوت دارد و نقاط ضعف ندارد.

او افزود: سینما مهم‌ترین ابزار فرهنگی است که آمریکا از آن استفاده می‌کند و به راحتی می‌توان این استعمار را در آثارشان دید. آمریکایی که نه تاریخ، قهرمان واسطوره دارد برای نوجوانان خود اسطوره‌سازی می‌کند تا نوجوان این کشور را متمدن بداند و سبک زندگی خودش را نشان می‌دهد. از سوی دیگر آمریکا اگر قدرت نظامی نداشت با همین سینما می‌توانست همچنان هژمونی خود را داشته باشد، اما برعکس آن اتفاق نمی‌افتد. امروز حتی فرهنگ را می‌خواهند تعریف کنند، می‌گویند مجموعه‌ای از معانی است که در اذهان یک جامعه وجود دارد. در واقع تعاریف قدیمی از میان رفته و تغییر کرده است. از سوی دیگر نسبت او و روایتش از کشورهای دیگر را نیز می‌توان دید. به طور مثال در اسکار می‌بینیم که ضریبی به فیلم‌ها می‌دهد که اهمیت پیدا می‌کنند. در فیلم «انگل» نوع روایتی که از کره جنوبی ارائه می‌دهد نمونه بارز این اتفاق است. در کشورهای دیگر نیز به همین شکل است. افغانستان، مکزیک، آرژانتین و... نیز بررسی شده است و همین اتفاق در حال انجام است.

امروز جنگ روایت‌ها مطرح است/ هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجه‌مان به راوی بیشتر می‌شود

قیومی‌پور گفت: در جشنواره کن نیز این روند ادامه یافته است و روایت‌ها از کشورهای مختلف متفاوت است. سال گذشته فیلمی از لبنان جایزه گرفت که درباره شکایت یک نوجوان از پدر و مادرش بود. نوجوانی که در طول فیلم لبخندی بر لب ندارد جز یک سکانس که جلوی دوربین قرار می‌گیرد و این لبخند برای عکس پاسپورت مهاجرتی خود شکل می‌گیرد. بدانید که این اتفاق، اتفاق اصلی فضای فعلی دنیاست و جنگ روایت‌ها از هر مسئله دیگری چون اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، سیاسی مهم‌تر است. دیگر گذشت که سیاست و قدرت حرف اول را می‌زد. امروز جنگ روایت‌هاست و همه بر روی این مسئله تاکید دارند. چرا که جوانب دیگر را نیز تحت تاثیر خود قرار می‌دهد.

این پژوهشگر با طرح این سوال که مهم‌ترین عنصر در عناصر سه گانه انتقال پیام که اهمیت بیشتری دارد کدام است، بیان کرد: درباره انتقال سه عنصر وجود دارد. عنصر راوی که انتقال‌دهنده پیام است، عنصر دیگر خود پیام است و عنصر سوم مخاطبی که این پیام را دریافت می‌کند. در پارادایم‌های ارتباطات اول روی پروپاگاندا تاکید داشتند، بعدها روی مخاطب تمرکز کردند و براساس ذائقه او محتوا را تولید کردند. اما در پایان به این نتیجه رسیدند که باید ذائقه مخاطب را بسازند و تولید کنند تا در راستای اهداف خودشان باشد. بنابراین دقت و معنایی که از آن منتشر می‌شود و نسبت آن با مخاطب را نیز بررسی کردند. در این فضاها پارادایمی که در چند سال اخیر دیده شد، اساسا می‌گویند فارغ از متن و پیام و نسبت آن با مخاطب، ذهن انسان را به مثابه ظرف و محتوا را مظروف باید قرار دهند. چون مظروف در هرحالت شکل ظرف را می‌گیرد. بنابراین به سمت این رفتند تا طرح‌واره‌های ذهن مخاطب را به شکلی بسازند که هرآنچه که شما ساختید را تحلیل کند. البته یک ضعف جدی تمام این نظریه‌ها دارند و آن هم این است که به صورت مشخص یک عنصری را نادیده می‌گیرد و آن هم راوی است. خلاء و فقدان راوی در این نحوه انتقال و روایت کاملا مشهود است.

امروز جنگ روایت‌ها مطرح است/ هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجه‌مان به راوی بیشتر می‌شود

قیومی‌پور اظهار کرد: مهم‌ترین مولف همان راوی است و دلایل گوناگونی هم دارد. فضای انتقال پیام عمیق امروز دیده نمی‌شود و بیشتر استدلالی و ذهنی پیش می‌رود. هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجهمان به راوی بیشتر می‌شود و هرچقدر رسانه‌ای توجه به راوی کمتر خواهد بود. هنر هم عرض با فلسفه است و زیرمجموعه هم نیستند و هنر بر فلسفه بیشتر اثر می‌گذارد حال اگر این نگاه مترقی وجود داشته باشد این است که چیزی باید در هنر بجوشد تا تبدیل به حس در مخاطب شود. در واقع کار هنر انتقال حس است که در جان مخاطب می‌نشیند. این انتقال حس در مخاطب اتفاق نمی‌افتد مگر این که برآمده از یک حس درونی در هنرمند باشد.

او همچنین با بیان این‌که جدی‌ترین چالش ما در تولیدات این است که محصول زمان و دنیای مدرنیته است، گفت: این دنیا مرز تکثیر و روزمرگی دارد. اگر دقت کنید رمان‌هایی که در یک صد سال گذشته نوشته شده‌اند همچنان در قله هستند، یا حتی در سینما نیز به همین شکل است. باید دید چه بستری در آن دوران حاکم بود که آثار حس بیشتری انتقال می‌دادند. اصلی‌ترین مسئله این است که دنیای مدرنیته به شدت شلوغ است و چندان فرصت فکر کردن عمیق ایجاد نمی‌شود. از سوی دیگر داده‌هایی که به مخاطب ارائه می‌شود دیگر فرصتی برای تفکر و تعقل باقی نمی‌گذارد و کارها رسانه‌ای هستند و عمیق نمی‌شوند. از زاویه دیگر کارها سفارشی هستند. نمی‌گویم هر کار سفارشی هنری نمی‌شود، اما اگر بخواهیم با دقت نگاه کنیم اولین نکته‌ای که از یک اثر می‌توان متوجه شد این است که چقدر مسئله و دغدغه صاحب اثر بوده است.

امروز جنگ روایت‌ها مطرح است/ هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجه‌مان به راوی بیشتر می‌شود

این نویسنده با ذکر مثالی عنوان کرد: وقتی ما از ساخت براساس یک فرمول مشخص پیش می‌رویم عنصر راوی از میان برداشته می‌شود چرا که همه چیز از پیش تعریف شده است و این هم حاصل زندگی مدرن است. در مواجه با برخی از افراد متوجه می‌شویم که آدم حقیقت است و مجاز نیست و آنچه که عنوان می‌کند در دل و جان شما نفوذ می‌کند، بنابراین باید برای ساخت و تولید یک اثر دغدغه آن موضوع را داشته باشید. به طور مثال تفاوت فیلم «موقعیت مهدی» با فیلم سینمایی «غریب» است. هر دو فیلم درباره دو قهرمان صحبت می‌کنند، به عنوان یک مخاطب می‌گویم که فیلم «غریب» که روایتی از زندگی شهید بروجردی است در ذهن من جایی پیدا نکرد و نتوانستم با آن ارتباطی برقرار کنم. اما در نقطه مقابل فیلم «موقعیت مهدی» است که به نظرم خیلی دلی‌تر است و می‌توان با شهید باکری فیلم ارتباط گرفت و آن را شناخت. در واقع حسی را ایجاد می‌کند که مهدی باکری در جان ما بنشیند. هادی حجازی‌فر کارگردان این فیلم در مصاحبه‌های خود گفته است من از بچگی عاشق شهید باکری بودم و یکی از دلایلی که به سوی کارگردانی رفتم این بود که فیلم او را بسازم.

او ادامه داد: آنچه که به شما نمایش داده شده است از تجربه زیسته خود فیلمساز می‌آید، در حالی که ممکن است اگر فیلمساز از شهر دیگری بود، شاید اثر به این خوبی در نمی‌آمد. مسئله دیگر حضور بازیگر است، تجربه زیسته باید از درون بجوشد و بازیگر حتما در طول زندگی خود به این فکر کرده باشد که چگونه بوده و این درتمامی اعضای گروه نیز تسریع می‌یابد. در فیلم دیگری مانند «هناس» که به شهید داریوش رضایی‌نژاد می‌پردازد نیز به نظر می‌رسد که باز هم فیلمساز نتوانسته با آن ارتباط برقرار کند و اگر اثر خوبی بود مخاطبان بیشتری می‌داشت. در حالی که سوژه به نحوی بود که می‌توانست به دلیل نوع زندگی شهید رضایی‌نژاد با مخاطب گسترده‌ای ارتباط برقرار کند.

قیومی‌پور در پاسخ به این سوال که در فضای نقد اولین مواجه با اثر چه چیزی است، گفت: از مولف به متن رسیدن را بسیاری از صاحب‌نظران قبول دارند و از ۱۹۶۰ به بعد عده‌ای نظریه مرگ مولف را ارائه کردند که وقتی اثری تولید می‌شود صاحب اثر می‌میرد. مواجه شما با یک اثر مواجه با نماد و نشانه نباشد، بلکه با صورت اثر باشد یعنی آنچه که می‌بینیم یا می‌شنویم.

نشست علمی‌آموزشی «قهرمان‌سازی از طریق روایت» از سوی اداره کل آموزش و پژوهش کانون با همکاری خانه کتاب ایران صبح روز سه‌شنبه ۱۲ دی ۱۴۰۲ در سالن کنفرانس معاونت فرهنگی کانون پرورش فکری واقع در خیابان حجاب تهران برگزار شد.

امروز جنگ روایت‌ها مطرح است/ هرچقدر یک اثر را هنری‌تر ببینیم توجه‌مان به راوی بیشتر می‌شود

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه رسانه کودک

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


عکس/ چهره شوکه کننده بازیگر نقش الیور توئیست در 72 سالگی