در هم ریختن لشکرهای رسانه ای دشمن ملت ایران


در هم ریختن لشکرهای رسانه ای دشمن ملت ایران

چند سالی است اسرائیل و عربستان سعودی و بالطبع آمریکا و انگلیس (که قبل تر این کار را شروع کرده بودند) لشکرهای رسانه ای به زبان فارسی راه انداخته اند تا با جنگ رسانه ای با ایران مقابله کنند.

لشکر های رسانه ای در چند فاز با ایران به جنگ می پردازند که مهم ترین آنها رسانه های صوتی تصویری ماهواره ای از یک سو و رسانه های اجتماعی از سوی دیگر می باشد.

عموما هم اکثر افراد فعال در این شبکه ها افراد غیر ایرانی و یا خود فروخته هایی هستند که برای پول حاضر می باشند ناموس خود را نیز بفروشند.

علی ای حال مشخص است کلید رمز در هم ریختن آنها نیز "خامنه ای" وموفقیت های نظام جمهوری اسلامی ایران در اعتلای جایگاه این کشور در جهان می باشد.

فحاشی و ناسزا گویی دشمنان کشورم برای بنده نه فقط ناراحت کننده نمی باشد بلکه غرور و افتخار برای بنده ایجاد می کند که توانسته ام کاری کنم دشمنان مملکتم در هم بریزند و اینقدر جلز و ولز کنند.

خدایا شکرت که حد اقل کاری که از دستمان می آید می توانیم برای مملکت مان انجام دهیم.

کار اصلی را آن شیرمردان که به دل این دشمنان زده اند و آنها را ناکار و تحقیر کرده اند انجام می دهند.

همان تصویر به زانو درآوردن افسران و سربازان آمریکایی در خلیج همیشه فارس توسط شیر مردان ایرانی خود گواه لیاقت رهبری آنها است.

روز گذشته مقاله ای درباره بحث مقابله نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با دزدان دریایی آمریکایی نوشتم که با هجمه همین عوامل رسانه ای مواجه شد و ده ها پیغام و ناسزا از طرف مراکزی که با رصد کردن آی پی آنها مشخص می شود خارج از ایران هستند و عموما هم در برخی کشورها مثل آلبانی و هلند و سوئد و عربستان سعودی و امارات عربی متحده و انگلیس و آمریکا مستقر می باشند، ارسال شد.

از روی گذشته هم تماس های متعددی داشتم که برخی دوستان در باره این مساله با من بحث می کردند و تقاضا می کردند که بنده پاسخ آنها را بدهم.

به نظر بنده دشمنان غیر ایرانی که لایق پاسخ نمی باشند، همین که هرص بخورند خوب است.

بنده باور دارم که هر ایرانی که خودش را به دشمن نفروخته باشد حق دارد اظهار نظر کند و اگر هم نظر وی با بنده مخالف هم باشد بنده برای او و نظر اش احترام قایل هستم.

بعض ها سواد استراتژیک رسانه ای را دارد و بعضی ها در این زمینه بی سواد هستند.

وقتی که درباره سواد حرف می زنیم بحث تحصیلات دانشگاهی نیست.

برخی ممکن است حتی تحصیلات دانشگاهی هم داشته باشند ولی ذاتا سواد استراتژیک رسانه ای نداشته باشند.

منظور از سواد استراتژیک هم این است که آنها متوجه نیستند که منافع استراتژیک ایران چیست و اهداف دشمنان رسانه ایران چه می باشد.

معمولا هم دشمنان ایران همین نقطه ضعف را در میان عوام مردم هدف قرار می دهند چون عموما هم بیش از 90% جامعه سواد این مساله را ندارند.

قصد از استفاده از عبارت بی سوادی استراتژیک رسانه ای توهین به هیچ فردی نمی باشد.

خود بنده شاید در بسیاری از موارد دیگر که برخی دیگر سواد آن را دارند بی سواد می باشم، پس نمی توانم خود را در آن زمینه ها صاحب نظر بدانم و درباره اش اظهار نظر کنم.

البته معمولا هم دشمنان ایرانزمین و ملت ایران از مشکلات اقتصادی مردم که توسط آنها بر ایران تحمیل شده استفاده می کنند تا آنها را در هم بریزند.

حتی مشاهده می کنیم مثلا در مواردی اخیرا اخبار و تصاویر و تفسیر های غلو شده ای توسط این رسانه ها به صورت برنامه ریزی شده درباره دوران قبل انقلاب منتشر می شود که تلاش می کنند ایران را بهشت روی زمین توصیف کنند.

اگر اینگونه بود پس چرا مردم انقلاب کردند؟

حد اقل همه متحد القول متفق هستند که این انقلاب توسط همین مردم راه افتاد.

جالب اینکه برخی از همین هایی که امروزه آنطرف آب نشسته اند ومزدوران اصلی دشمنان ملت ایران هستند و با دشمنان ملت ایران همکاری می کنند، همان زمان با انقلاب همراه بودند اما چون در نظام و میان مردم جایگاهی نداشتند رفتند و با دشمنان ملت ایران همراه شدند.

وقتی ما درباره تاریخ ایران صحبت می کنیم ملاحظه می کنیم که در برهه هایی از دوره های تاریخی ایرانیان اقتدار بسیار بالایی داشتند ولی در عموم برهه ها به دلیل ضعف دربارها و سلاطین و بی تدبیری آنها بخش های بزرگی از سرزمین ایران را از دست دادند.

دشمنان هم همیشه از حاکمان بی لیاقت ایرانزمین حمایت کردند و تلاش کردند سیاست مداران لایق ایرانزمین را تخریب کنند.

به نظر بنده هر حاکمی که بر ایران حکومت کرده و موجبات اعتلای جایگاه ایرانیان در جهان شده قابل تقدیر است اما آنهایی که عوامل دشمنان ملت ایران بودند و یا اینکه افراد نا توانی بودند که موجبات تضعیف جایگاه ایران در سطح جهان ومنطقه را فراهم کردند باید نکوهش شوند.

زمانی که امیر کبیر در حال تحویل ایران از یک کشور عقب افتاده به یک کشور مدرن بود هم همان دشمنان ایران زمین موجبات تخریب وی را فراهم کردند.

وقتی که ناصر الدین شاه دستور قتل وی را صادر کرد مردم آنقدر تحت تاثیر القاءات دشمنان قرار داشتند که واکنشی نشان ندادند.

چون همانگونه که قبلا هم مطرح کردم عامه مردم سواد استراتژیک رسانه ای ندارند ومتوجه نمی باشند که منافع استراتژیک کشور در چه است.

مردم ایران پنجاه سال تحت سلطه ناصر الدین شاه پانصد سال از جهان عقب افتادند ولی عوام متوجه نبودند که منافع استراتژیک کشور آنها و آینده کشورشان کجاست و وی را قبله عالم صدا می زدند.

چون اکثرا فقط به محدوده جیب خود و حد اکثر خانه شان نگاه می کردند.

این درحالی است که رهبران یک کشور باید به منافع ملی و استراتژیک کشور فکر کنند.

در آن زمان مردم متوجه نبودند امیر کبیر داشت چه کارهایی می کرد و چرا دشمنان ملت ایران با او مخالفت می کنند.

حتی رضا شاه را وقتی نگاهی به شرایط کشور در دوران او نگاه می کنیم می بینیم که علیرغم بی سوادی اما به منافع استراتژیک کشور فکر می کرد و طی مدت کوتاهی که زمام داری امور کشور را عهده دار بود بسیاری از اقدامات انجام داد که هنوز هم که هنوز است مورد تقدیر مردم ایران می باشد.

در زمان حکومت رضا شاه هم می بینیم که دشمنان ملت ایران هر کاری از دستشان بر می آمد انجام دادند تا او را تخریب کنند و در نهایت یک آجودان انگلیسی با پنج سرباز نیاز داشتند تا رضا شاه را از کاخ خود بردارند و خلع کنند.

مردم ایران هم در آن زمان لام تا کام هیچ واکنشی نشان ندادند و بسیاری صف کشیده بودند و طشت های خالی خود را رو سر گذاشته بودند چون فکر می کردند حالا که رضا شاه برکنار شده و انگلیسی ها آمده اند قرار است این طشت ها را برای آنها پر برنج و گندم کنند.

حالا می آیند و دربارد امیر کبیر و رضا شاه داستان سرایی می کنند.

در پاسخ آنهایی که سوال می کنند اگر شرایط ایران زمان محمد رضا شاه خوب بود چرا مردم انقلاب کردند باید گفت نه خیر شرایط مردم خوب نبود وگر نه انقلاب نمی کردند، شرایط برخی خوب بود و آنها هم سر به زنگاه رفتند خارج و امروز هم خارج نشسته اند و به قول معروف فریاد می زنند لنگ اش کن.

منتظر هستند نظام در ایران سرنگون شود تا آنها بیایند و حکومت را به دست بگیرند.

وگر نه آنها نه دیگر ایرانی هستند و نه دلشان به حال ایران و ایرانیان می سوزد.

نباید تصور کرد که ما ایرانی ها به دنبال جبران صدها سال عقب افتادگی در قبال دیگر کشورهای پیشرفته دنیا باشیم و آنها بایستند و ما را تماشا کنند و کاری نکنند.

بدیهی است آنها تلاش می کنند انواع و اقسام تحریم ها وفشارها و جنگ ها را بر علیه ما راه بیاندازند تا ما عقب افتاده بمانیم.

برخی تصور می کنند که مثلا اگر ایران بنشیند پای میز مذاکره با آمریکا وغرب و با آنها توافق امضا کند و آن را اجرا کند دیگر آنها نیز هیچ کاری به کار ما نخواهند داشت.

چند بار باید سرشان کلاه برود تا متوجه شوند ماجرا نه بحث هسته ای و نه موشکی و نه ... است، بلکه ماجرا دشمنی با ملت ایران و مخالفت با پیشرفت آنها می باشد.
فقط زمانی این رفتارها تغییر می کند که ایرانی ها بپذیرند باید تابع باشند و حق ندارند به سمت پیشرفت بروند یا اینکه همه توسری ها را تحمل کنند و به یکباره سر بلند کنند و حضور خود در جایگاه واقعی خود را به عنوان یک کشور پیشرفته در جهان تثبیت کنند.
اصل استعمار اشغال سرزمین ها نیست، بلکه اشغال فکرها هست.

بر اساس همین تفکر استعمارگران به خوبی می دانند اگر ملتی بیدار شوند و به سمت پیشرفت بروند دیگر نمی توان آنها را خاموش کرد و به همین دلیل هم باید هر جور شده آنها را در خواب نگه داشت ویا دوباره به خواب برد.

امروزه هم مشکل اصلی آنها با ایران این است.

طی همین سی و اندی سال که آیت الله خامنه ای رهبری را در ایران در اختیار داشتند ایران پیشرفت هایی داشته که فاصله عقب افتادگی اش با جهان را بسیار سریع توانسته جبران کند و ادامه این روند به معنای آن است که کشورهایی که امروزه خود را حاکم بر جهان می دانند باید عضو جدیدی را در باشگاه خود بپذیرند.

آنچه آنهایی که سواد استراتژیک ندارند متوجه نمی شوند این است که بحث رسیدن ایران به دریای مدیترانه و دریای سرخ و دریای عرب و... رویای دیرینه ایرانیان از بیش از 25 قرن پیش بود.

امروز دوباره ایرانی ها موفق شدند به دریای مدیترانه برسند.

برخی تصور می کردند که این رسیدن باید با گرفتن سرزمین ها باشد، اما آیت الله خامنه ای ثابت کرد که نیاز نیست سرزمین ها را تصرف کرد همین که قلب مردم را بگیریم موفق شده ایم.

همین هم هست که دشمنان ایران بحث مقابله با نفوذ ایران در منطقه را مطرح می کنند.

چون ایران با نفوذ اش کاری کرده که انها با کل نیروهای نظامی و اموال خود نتوانسته اند انجام دهند.

علیرغم اینکه ایران حتی یک وجب از خاک کشوری را اشغال نکرده اما آنها به خوبی می دانند اگر بخواهند با ایران وارد هر گونه جنگ و مجادله ای شوند یعنی با کل منطقه باید درگیر شوند.

امروزه دیگر مرزهای مجازی مقابله با ایران به چند هزار کیلومتر آنطرف تر از مرزهای ایران کشیده شده.

این یعنی یک موفقیت استراتژیک بزرگ برای ایران.

برخی شاید ندانند اما علیرغم همه تبلیغات که در باره تسلیحات ارتش شاهنشاهی می شد، تسلیحاتی که قبل از انقلاب ایران در اختیار داشت همه وابسته به آمریکایی ها و مستشاران آنها بود و همین که عراق تصمیم گرفت به ایران حمله کند مشخص شد که بخش عمده ای از این تسلیحات که در اختیار ایران است بلا استفاده می باشد.

ایرانی ها متوجه شدند که همزمان آمریکایی که متحد ایران به حساب می آمد به همراه دیگر کشورها تسلیحاتی در اختیار عراق قرار داده اند تا به قول خودشان موازنه قدرت در منطقه ایجاد کنند و طوری نشود شاه ایران روزی به فکر آن باشد تا رویای دیرینه ایرانیان که همانا رسیدن به دریای مدیترانه و دریای سرخ و دریای عرب بود را محقق کند.

آنها فقط برای اینکه شاه را گول بزنند با ابزار رسانه ای خود وی را باد می کردند.

واقعیت هم این بود که در دوران جنگ عراق و اعراب بر علیه ایران ایران حتی یک موشک هم در اختیار نداشت که بتواند آنطرف بصره را هدف قرار دهد در حالی که عراق انواع و اقسام موشک هایی که به بیشترین نقاط ایران می توانست برسد را در اختیار داشت.

آمریکایی ها برای اینکه تا آخرین سنت پول های نفت ایران را از ایران بچاپند کاری کرده بودند که ایران حتی محتاج فشنگ های مسلسل های خود باشد و اجازه نمی دانند که ایران تولید تسلیحات داشته باشد.

خوب امروزه ایران انواع و اقسام تسلیحات مورد نیاز خود را خود تولید می کند.

نمی گویم که ایران در همه زمینه ها خودکفا شده اما همه می دانند که حتی پیشرفته ترین کشورهای جهان در ساخت تسلیحات هم از مراحلی بسیار عقب تر از ایران شروع کردند و با توجه به پیشرفت سریع ایران در این زمینه احتمالا ایران به زودی با آنها همردیف شود، کما اینکه در بسیاری از موارد با آنها همردیف است.

اگر این را موفقیت استراتژیک که امنیت ایران را پس از قرن ها تامین می کند تلقی نمی کنید، پس چه عنوانی می توان بر آن گذاشت؟

بله در بسیاری از موارد اوضاع ایران خوب نیست اما یک سری مسایل از نظر استراتژیک اولویت اصلی حکومت است و یک سری مسایل اولیت های ثانویه.

امنیت و بقای کشور همیشه اولویت اول همه حکومت ها می باشد و رفاه و معیشت مردم اولویت ثانویه.

به همین دلیل هم هست که می توان گفت نام آیت الله خامنه ای قطعا در تاریخ ایران به عنوان فردی اعتبار ایران و ایرانیان را برگرداند ثبت خواهد شد، و هر چه قدر دشمنان ملت ایران بیشتر حرص بخورند یعنی موفقیت ایران بزرگتر بوده.

نکات مطرح شده در این مقاله، نظرات و دیدگاه های شخصی نویسنده بوده و الزاماً عقاید هیئت تحریریه اسپوتنیک را بازتاب نمی دهد.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه آمریکا

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


طلوع خدا