این روزها وضعیت بازار وسایل الکترونیکی و دیجیتال هیچ خوب نیست و خریداران سردرگم و مضطرب هستند. از طرفی قیمتها آنقدر بالا رفته که دیگر بسیاری قادر به خرید کالای مورد نظر خود نیستند و از طرف دیگر موجودی و تنوع هم محدود شده است. دلار 29 هزار تومانی بازار موبایل را به هم ریخته و مصرف کنندگان سردرگم هستند که توجه ویژه دولت و نهادهای نظارتی را میطلبد.
طی هفتههای اخیر کاهش واردات گوشی موبایل باعث شد قیمتها به شدت افزایش پیدا کند و آنهایی که برای خرید گوشی دلخواه خود پس انداز و برنامه ریزی کرده بودند، در نهایت ناچار شدند به یک گوشی رده پایینتر رضایت دهند یا به کلی قید خرید گوشی را بزنند. هم زمان شدن این اتفاق با بازگشایی مدارس و دانشگاهها که موجب رشد تقاضا برای گوشی نو شد، وضعیت را از این هم بدتر کرد و حالا دیگر با صرف کمتر از 3 میلیون و 500 هزار تومان نمیتوان یک گوشی حداقلی تهیه کرد.
آنهایی که برای خرید گوشی دلخواه خود پس انداز و برنامه ریزی کردهاند، این روزها خود را مستأصل مییابند.
بعدتر هم رشد نرخ ارز قیمت گوشی را به جایی رساند که دیگر کمتر کسی توان خرید گوشی نو را دارد. اگر همین یک ماه قبل مردم با 4 میلیون تومان میتوانستند یک گوشی اندرویدی قابل قبول خریداری کنند، حالا باید حداقل 6 میلیون تومان بپردازند که مطمئناً برای بسیاری از خانوادهها امکان پذیر نیست.
گوشی Galaxy A51 سامسونگ که همین اوایل شهریور با قیمت نزدیک به 6 میلیون و 500 هزار تومان انتخاب بسیاری از خانوادهها بود، حالا حداقل 8 میلیون و 500 هزار تومان قیمت دارد. گوشیهای پرچمدار و رده بالا هم که دیگر از دسترس عامه مردم خارج شدهاند و کمتر کسی قادر به خرید یک گوشی پرچمدار گلکسی یا آیفون 2020 است.
رشد وحشتناک قیمت گوشی موبایل باعث شده است قشر حقوق بگیر و آنهایی که حقوق ثابت دریافت میکنند، دیگر قادر به ارتقای گوشی خود و اعضای خانواده شان یا خرید گوشی نو نباشند که میتواند به رضایت آنها از زندگی لطمه بزند. آنهایی هم که دچار مشکلاتی چون خرابی گوشی یا شکستن صفحه نمایش میشوند، اغلب مواقع باید با گوشی خود خداحافظی کنند و به گوشیهای کهنه و ساده روی بیاورند.
رشد نرخ ارز تنها قیمت گوشی را افزایش نداده است.
مشکل خریداران تنها نرخ ارز نیست، قیمت گذاری گوشیهای وارداتی دلخواه بوده و بر اساس محبوبیت، جدید بودن و تواناییهای آن تعیین میشود. برای نمونه یک گوشی که با نرخ روز «درهم» و احتساب 18 درصد سود بازرگانی باید حدود 9 میلیون تومان قیمت داشته باشد، با قیمت بیش از 11 میلیون و 500 هزار تومان فروخته میشود. همه اینها در حالی است که گوشیهای موجود در بازار مدتها قبل و غالباً با نرخ ارز نیمایی وارد شدهاند.
البته وضعیت قیمتها و موجودی در هر شهر میتواند متفاوت باشد. غالباً شهرهای بزرگ وضعیت بهتری دارند اما در شهرستانها وضعیت موجودی و قیمت گوشی بسیار بدتر است. برای نمونه در یک شهرستان 200 هزار نفری تا پیش از این اغلب فروشگاهها آخرین مدلهای پرچمدار روز بازار را موجود داشتند اما حالا به ندرت گوشیهای میان رده هم یافت میشود و انتخابها به گوشیهای رده پایین و اقتصادی تنزل پیدا کرده است.
سخن پایانی
گوشی موبایل برای بسیاری از مردم فقط وسیله سرگرمی یا غیر ضروری نیست و با آن به کسب درآمد و یادگیری مشغول هستند. برای بسیاری هم گوشی موبایل تنها سرگرمی موجود است و نباید آنها را نادیده گرفت.
شاید در شرایط کنونی انتظار مهربانی از واردکنندگان و فروشندگان هرچند بیجا نباشد، اما چندان هم واقعبینانه نباشد و باید دولت و نهادهای نظارتی توجه بیشتری به حمایت از مردم داشته باشند. با اینکه گوشی موبایل به اندازه غذا، دارو و پوشاک حیاتی نیست، اما یکی از ضروریات زندگی امروزی است و محروم شدن بخش بزرگی از جامعه از آن میتواند بر کیفیت و رضایت آنها از زندگی تأثیر منفی بگذارد.