بسیار دیر شعری از هرمان هسه


بسیار دیر شعری از هرمان هسه

هرمان هسه ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی-سوییسی است، وی علاوه بر نویسندگی یک ادیب دانا و یک نقاش حرفه‌ای بود و کتاب‌هایش به زبان فارسی هم ترجمه شده است. آن‌زمان که من از احتیاج جوانی و شرم به سوی تو آمدم با تمنا تو خندیدی و از عشق من یک بازی ساختی حالا خسته‌ای و […]

0
(0)

هرمان هسه ادیب، نویسنده و نقاش آلمانی-سوییسی است، وی علاوه بر نویسندگی یک ادیب دانا و یک نقاش حرفه‌ای بود و کتاب‌هایش به زبان فارسی هم ترجمه شده است.

آن‌زمان که من
از احتیاج جوانی و شرم
به سوی تو آمدم با تمنا
تو خندیدی
و از عشق من یک بازی ساختی

حالا خسته‌ای
و دیگر بازی نمی‌کنی
با چشم‌های تاریک
به سوی من می‌نگری
از روی احتیاج
و می‌خواهی عشقی را داشته باشی
که من داده بودم به تو

دریغا
که آن عشق از بین رفته است
و من نمی‌توانم بازگردم

روزگاری آن عشق مال تو بود
حالا دیگر هیچ نامی را نمی‌شناسد
و می‌خواهد تنها باشد

هرمان هسه
ترجمه از مصطفی صمدی

منبع: اکولالیا

اشعار دیگری از هرمان هسه:
شباهنگام به سوی تو آمدم شعری از هرمان هسه

غریب است سرگردانی در مه شعری از هرمان هسه

سرود عشق شعری از هرمان هسه

این پست چقدر مفید بود؟

برای امتیاز دادن به آن روی یک ستاره کلیک کنید!

ثبت امتیاز

امتیاز مطلب 0 / 5. تعداد رای دهندگان: 0

تاکنون کسی رأی نداده است! اولین کسی باشید که به این مطلب رای می‌دهید

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه فرهنگی و هنری

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


انواع فونت و متن بسم الله الرحمن الرحیم برای بیو اینستا