چگونه کودکان را برای مدیریت رنج های زندگی آماده کنیم؟


چگونه کودکان را برای مدیریت رنج های زندگی آماده کنیم؟

مادرها چه دنیای لطیفی دارند. طاقت دیدن کوچکترین سختی برای فرزندشان را ندارند و اگر این عطوفت نبود، هیچ چیز غیر از مهر مادری انگیزه برای رسیدگی به نوزاد ناتوان نمی شد.

به گزارش بهداشت نیوز، مادرها چه دنیای لطیفی دارند. طاقت دیدن کوچکترین سختی برای فرزندشان را ندارند و اگر این عطوفت نبود، هیچ چیز غیر از مهر مادری انگیزه برای رسیدگی به نوزاد ناتوان نمی شد.

با پسر سه ساله ام قرار گذاشته بودیم که از این به بعد خودش لباس هایش را بپوشد. وقتی دیدم برای پوشیدن یک لباس چه سختیای باید متحمل شود، یک لحظه پشیمان شدم و پیش خودم گفتم اصلا چه لزومی دارد حالا که من هستم و می توانم کمک کنم، اوخودش را به زحمت بیندازد. اصلا چرا چنین قراری گذاشتیم با هم؟ بعد یادم آمد که من فرزندی مستقل و توانمند می خواهم.

پسری که بتواند در این دنیای سخت، گلیم خود را از آب بیرون بکشد. الان فرصت خوبی است تا با تمرین های کوچک و درحد توانش، تجربه رو به رو شدن با مسائل وقدرت حل آن ها را پیدا کند.

مادرحاضراست تمام سختی ها را به جان بخرد، اما خاری به پای فرزندش نرود. ولی خاصیت دنیا چیز دیگری است. فرزند ما در دنیای پیش رو، قطعا با مسائل ومشکلات بسیاری روبرو خواهد شد و ما تا آخر نمی توانیم همراه او باشیم.همین مادر، به آینده فرزند خود فکر می کند. دنیای پیش رو برای او و همه انسان ها دنیای پر از رنج است و خداوند که از مادر مهربان تر است خواسته که انسان در رنج و با رنج رشد کند.

رنج، اکسیر سازنده انسان!!
زندگی برای دستیابی به کمال رشد در جریان است و جاری بودن آن مستلزم تلاش و رنجهایی است که در مراحل مختلف زندگی، مصادیق مختلفی دارد.

از همان ابتدا تلاش نطفه برای رسیدن به محل پرورش جنین شروع می شود و بعد جنین مجبور به تطبیق خویش با محیط رحم، در کمال فشردگی و سختی برای متولد شدن رشد می یابد و زمانی که موعد تولد فرا می‌رسد هم مادر و هم جنین برای این اتفاق تلاش می کنند، تلاشی که پراز رنج و سختی است.اگر بخواهیم سختی های مفیدی که فرزندانمان در کودکی با آن رو به رو هستند را بررسی کنیم، می توانیم در جایگاه های مختلف آن ها را جستجو کنیم. جایگاه اول مراحل رشد و رنج های طبیعی و مفید و لازم حاصل از آن است.

مراحل رشد توام با رنجِ کودک
اولین و طبیعی ترین رنج بر اساس نظام خلقت، طی کردن مراحل رشد است. مسئله رنج و مصادیق آن در کودکی را می توان از ابعاد مختلف مورد بررسی قرارداد.کودک تا ۹ ماه سنجاق سینه مادر است، یعنی باید آغوش مادر را بدون قید و شرط و همیشگی داشته باشد. از ۹ ماهگی کم کم توانایی نشستن پیدا می کند و این اولین قدم برای استقلال کودک می باشد.

زمانی که می نشیند اولین گام برای تمرین مسئولیتپذیری در کودک برداشته می شود، او حالا می تواند مسئولیت غذا خوردن خویش را بر عهده بگیرد. درست است که هنوزتوانایی و مهارت کافی ندارد، اما از همین کار و از همین جا به تدریج با تمرین، به مهارت و توانایی کافی دست پیدا می کند.

پدر و مادرگاهی از روی محبت و گاهی از سر نگرانی، مانع استقلال به موقع کودک خود می شوند. رنج دندان در آوردن و تلاش برای چهار دست و پارفتن. اینجا باید فرصت داد کودک با سرعت خودش دنیا راکشف کند و با توان خودش به هدفش برسد. درست است که ما می توانیم او را در آغوش بگیریم و به مقصد ببریم، اما فرصت تجربه رنج و لذت بعد از آن را از او می گیریم.

کمی جلوتر تلاش برای راه رفتن با رنج های فراوان برای کودک همراه است، او بارها زمین می خورد، درد می کشد و حتی گاهی گریه می کند. اما این رنج برای او شیرین است چون رشد در آن هست.‌
کسب یک توانایی و مهارت تازه ارزش به جان خریدن تمام آن رنج ها و زمینخوردن ها را دارد، وقتی چند قدم راه می رود آنقدر برایش خوشایند و لذت بخش است که بارها و بارهاتکرار و تجربه می کند تا زمانی که نهایتا مهارت کافی پیدا می کند.

این رنج ها برای رشد، لازم هستند و تا کودک آن را تجربه نکند، لذت رشد را درک نمی کند. برای دندان در آوردن کودک، ما چه کمکی به او می توانیم بکنیم؟ شاید برای کاهش درد او دارویی به او بدهیم، هرچند می دانیم که اگر تحمل کند بهتر از این است که دارو بخورد. ما فقط با او همدردی می کنیم و حمایت می کنیم. دقیقا همین فرمول را در جایگاه های مختلف برای تجربه رنج و لذت بعد از آن باید پیاده کنیم.

در دو سالگی وقتی به زمان پایان شیردهی نزدیک می شویم، تمام سعی و تلاش مادر ، این است که مسئله از شیر گرفتن کاملاًتدریجی پیش رود. از حذف تدریجی وعده های روز گرفته تا حذف تدریجی وعده های شب یا برعکس و اما دفعات آخری کهقرار است آخرین دفعات شیر خوردن کودک باشد مسلماً رنج دارد. این مسئله هم برای مادر و هم برای کودک همراه با رنج است.

هر چند مادر باید سعی کند در این مسئله کمترین رنج برای فرزند حاصل شود ولی به این معنا نیست که ما بتوانیم کل رنج حاصل از این مسئله را از بین ببریم. مسلماً این رنج برای رشد او و گذران از این مرحله و رفتن به مرحله بعد لازم است.
در آستانه سه سالگی کودک در اوج تلاش برای دستیابی به استقلال می باشد. اینجا انجام امور شخصی هرچند برای او سخت است اما این سختی لازم و ضروری است و مقدمه و زمینه استقلال را نیز فراهم می کند.

مادرانی که از وابستگی فرزندان خود در سنین بالاتر شکایت دارند عمده مسئله به رعایت نکردن همین مقدمات برمی گردد. کودک تا نه ماه در رحم در وجود مادر و تا نه ماه در آغوش اوست و از اینجا کم کم زمینه استقلال فراهممی شود. تا دو سال ، مادر حمایت و مراقبت می کند و هرجا لازم بود کمک می کند و بعد از آن تا پایان سه سالگی فقط همراهکودک است. حمایت میکند اما دخالت نه…

البته برای تجربه های جدید قطعا باید به کودک کمک کرد و این حمایت و کمک تا شش سالگی ادامه دارد اما روز به روز کم و کمتر می شود. پذیرش برخی جنبه ها برای کودک سخت، اما ضروری است. برای مثال کودک چهارساله توانایی کامل برای پوشیدن لباس های خود را دارد هر چند برای او سخت است اما با تمرین می تواندانجام دهد.

در مقالات بعد و در ادامه همین موضوع، به جایگاه رنج در بحث تربیت کودک، نه گفتن و نه شنیدن، پذیرش قوانین خانه،استقلال، صبر در برابر خواسته ها و مسائل دیگر می پردازیم.

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه سلامت

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


لخته خون گوشتی شبیه جگر در پریودی چیست و چه علتی دارد‌؟ +‌روش درمان