در برابر گرایش فاشیزم قومی باید بسیج شد


حلیم تنویر چهره صریح یک ناسیونالیست قومی و یک فاشیست افغان می باشد که آرزو، آرمان و نیتش را واضح ابراز کرده است. او در سخنرانی خود در مراسم یادبود از گل محمد مهمند در شهر کلن آلمان گفته است که برای وحدت ملی باید نسل هزاره از بین...

حلیم تنویر چهره صریح یک ناسیونالیست قومی و یک فاشیست افغان می باشد که آرزو، آرمان و نیتش را واضح ابراز کرده است.

او در سخنرانی خود در مراسم یادبود از گل محمد مهمند در شهر کلن آلمان گفته است که برای وحدت ملی باید نسل هزاره از بین برود و برای این امر دختران هزاره باید میان پسرهای پشتون تقسیم شود.

در این مورد باید به چند نکته مهم توجه کنیم:
یکم. هدف تنویر تاکید بر سیاست یکسان سازی هویتی از طریق پاکسازی قومی، نسل کشی و نابودی یک قوم است که ریشه در ناسیونالیسم نژاد باورانه دارد. ناسیونالیسم افغانی هم بر پایه خلوص نژادی (اصالت پشتون) و بیگانه سازی (دشمن شمردن و حذف کردن هزاره و تابع ساختن سایر اقوام چون ازبک و تاجیک و...) شکل گرفت و در فرایند تثبیت خود در تاریخ به نسل کشی و کشتار مرگبار، برده سازی و حذف مطلق هزاره از قدرت و منزلت های مثبت جامعه انجامید.

وقتی اساس ملت سازی بر اصالت یک قوم و ذات قایل شدن به یک هویت باشد نابودی و حذف غیراصیل ها یا بیگانه امر طبیعی و ضروری پنداشته می شود. درحالیکه با تداوم این سیاست نژادپرستانه هنوز تبعیض بی رحمانه علیه هزاره ها اعمال می شود امروز هزاره از قدرت حذف شده است، حضور هزاره در قدرت (معاونت دوم ریاست جمهوری) فقط بصورت سمبلیک و تحقیرآمیز است و تبعیض سیستماتیک علیه شان اعمال می شود و هنوز پیکر اجتماعی و روان جمعی هزاره نشانه زخم و خون و درد ناشی از نسل کشی و بردگی و شکنجه تاریخی و تبعیض مرگبار را با خود دارد و فقر و استثمار ناشی از تبعیض بی رحمانه رنج مضاعف بر هزاره تحمیل کرده و می کند اما لاشخوران نژادپرست و درنده خویان فاشیست مانند تنویر به این هم راضی نشده و آرزو می کنند و تلاش دارند در قرن بیست و یک سیاست نسل کشی و تصفیه قومی و نابودی نسل هزاره را باز تکرار و باز نمایی کنند.

ناسیونالیست های قومی چون تنویر تنها به تبعیض علیه هزاره بسنده نمی کنند بلکه خاستار نابودی (ختم)، برده سازی و غصب کامل زمین هایشان است از اینرو او ناراحت است که چرا کوچی ها راحت در مناطق هزاره یورش نمی برند. از این شکایت دارد که چرا زبان پشتو تنها زبان رسمی و معیار استخدام در دولت نیست. آقای تنویر وحدت ملی را نه تنها در نابودی یک قوم می داند بلکه کرامت انسانی زن و انسانیت زن و آزاد بودن زن هزاره را هم نفی کرده و می خواهد (آرزوی او) دختران هزاره را با زور و مطابق میل خود در میان بچه های پشتون تقسیم نماید.

از نظر او زن هزاره انسان به حساب نمی آید تا صاحب اراده، شخصیت، عقل و آزادی و دارای حق انتخاب شریک شیوه زندگی خود باشد بلکه او زن هزاره را چون کالای برده قابل تقسیم و تملک می پندارد. این افراطی ترین گرایش نژادپرستانه است یعنی نابودی مردان و کنیز گرفتن زنان. او آرزوی باز تکرار نسل کشی، برده سازی و توزیع دختران و زنان هزاره در میان قبایل پشتون در قندهار، ننگرهار، پکتیا و... در دوره عبدالرحمان را دارد.

دوم. این سخنرانی در مراسم یادبود از محمد گل مهمند ایراد شده است. محمد گل مهمند از بانیان فاشیسم افغان در دوره نادر غدار بود که اعتقاد به برتری ذاتی و خونیِ پشتون و باور به نابودی زبان و فرهنگ و تصرف زمین سایر اقوام و سرکوب آنها داشت و در این راستا سیاست پشتونیزه سازیِ افغانستان را سرعت بخشید. او شیفته هیتلر و نازیسم آلمان شده و در توهم برتری خونی و نژادی خود و توهم پیوند با آریایی موهوم موردنظر هیتلر سیاست یکسان سازی قومی در افغانستان را تشدید کرده و و به ویژه در اعمال ظلم و ستم بر هزاره ها و حذف مطلق آنان از شانیت شهروندی و اخلاقی در جامعه بسیار بی رحمانه عمل کرد از اینرو سخنرانی حلیم تنویر در این مراسم معنادار بوده و عجیب بنظر نمی رسد.

نکته مهم در این میان این است که اکنون در قرن بیست و یک و در عصر جهانی شدن حقوق بشر اما در افغانستان در عوض فاصله گرفتن از گذشته و طلب بخشایش از قربانیان جنایت و نسل کشی برعکس در راستای محکوم کردن قربانیان و ستایش جنایتکاران تاریخ، تلاش و فرهنگ سازی می شود این نتیجه گسترش راسیسم، انحطاط فرهنگ مدنی و از بین رفتن وجدان اخلاقی در اثر نهادینه شدن فرهنگ و منطقِ سیاست ناسیونالیسم افغانی است.

این فرهنگ بستر جنایت و توحش در افغانستان است و روابط اجتماعی نژادپرستانه و مدنیت ستیز را تولید و بازآفرینی و بازانتقال می کند پس در حقیقت همین فرهنگ مسلط و همین رابطه اجتماعی نژادباورانه است که انسان های بدوی اندیش و نژادپرست چون حلیم تنویر را پرورش می دهد.

سوم. واقعیت این است که نژادباوری در افغانستان تبدیل به یک نهاد و رابطه اجتماعی شده است و با سیاست قوم محورانه نخبگان قوم حاکم، نفرت قومی و دشمنی قومی به اوج خود رسیده است. تاریخ افغانستان، سیاست هویت و نژادپرستانه قوم حاکم در افغانستان و فرهنگ سازی نژادباورانه در افغانستان انسان های فاشیست چون حلیم تنویر را باز می آفریند.

راه حل این است که بایستی با ناسیونالیسم نژادباور افغان در تمام سطوح و ریشه های آن مبارزه کرد؛ از تاریخ و مبانی معرفتی آن گرفته تا سیاست و فرهنگ سازی آن. در برابر تهدید به نابودی، در برابر اهانت های نژادپرستانه و در برابر انحصارگری در قدرت باید ایستاد و نباید سکوت کرد. اگر در برابر فرهنگ و روابط اجتماعیِ نژادباورانه مبارزه نشود راه زمینه سازی و تلاش برای تحقق انسانیت، مدنیت، حقوق برابر شهروندی و همبستگیِ انسانی در افغانستان به بن بست قطعی خواهد رسید.

فاشیستانی چون تنویر هنوز نمی فهمند که سیاست ناسیونالیستی قوم محورانه در افغانستان نتیجه ای جز تباهی، عقب ماندگی، خشونت، انسان کشی، بدوی گری، جهل، ظهور بنیادگرایی، سیاسی شدن اقوام، خیزش اقوام دیگر و فروپاشی اجتماعی-سیاسی در افغانستان نداشته است. فاشیستانی چون تنویر نه دغدغه عدالت و برابری و نه دغدغه حقوق شهروندی را دارند. آنها از عدالت فقط حاکمیت و سلطه مطلق یک قوم را تصور می کنند.

مشخصا در این مورد باید دو کار فوری صورت گیرد:
نخست. باید علیه تنویر در دادگاه و در کمیسیون حقوق بشر اتحادیه اروپا و در دادگاه هالند به دلیل ابراز کردن نفرت نژادی و تبلیغ برای پاکسازیِ قومی جنایت علیه بشریت و برده سازی زنان و یک قوم شکایت کرد.

دو. اشرف غنی باید فورا نسبت به این مساله واکنش دهد زیرا او رییس جمهور افغانستان است؛ مسئولیت قانونی و اخلاقی دارد که در برابر پخش و نشر سخن و رفتار نژادپرستانه که شدیدا همبستگی ملی و امنیت روانی جامعه را ضربه می زند بایستد و از آن بیزاری جسته و در به محاکمه کشانیدن این نژادپرست عملا از طرف دولت افغانستان اقدام کند.

حلیم تنویر از اشرف غنی حمایت کرده است این بدان معنا است که سیاست انحصارگرایانه و قومگرایانه اشرف غنی هواداران فاشیزم قومی را تقویت و وحدت ملی را صدمه زده است بنابراین اشرف غنی باید در این مورد هم بخاطر تعیین نسبت خود با این طرفدار نژاد پرستش موضع گیری کند و هم در سیاست تبعیض قومی خود تجدیدنظر نماید زیرا سیاست دولت و قدرت سیاسی به دلیل ماهیت تعیین کنندگیش تاثیر مستقیم بر خلق واقعیت و بازتولید آن دارد.

اگر رهبران سیاسیِ پشتون به سیاست حذف و تبعیض قومی و سلطه بر دیگران تجدید نظر نکند شکاف قومی و نفرت نژادی دیر یا زود جامعه افغانستان را منفجر خواهد کرد؛ انفجاری که اینبار افغانستان را تجزیه و تکه تکه کرده و با کشتارهای بی پایان دریای خون جاری خواهد کرد که در آن همه و از جمله همین سلطه جویان و نژادپرستان مسلط غرق و نابود خواهند شد.

دولت دولتیار

حتما بخوانید: سایر مطالب گروه افغانستان

برای مشاهده فوری اخبار و مطالب در کانال تلگرام ما عضو شوید!


روی کلید واژه مرتبط کلیک کنید
منتخب امروز

بیشترین بازدید یک ساعت گذشته


چرا آدم‌های حسابگر خطرناکند: 10نشانه آدم‌های حسابگر