دو نمونه انشا درباره خاطره دهه فجر
انشا درباره خاطره دهه فجر باید متنی جذاب و روان داشته باشد و به نوعی با حال و هوای دوران دهه فجر در محلهها، مدارس و غیره همراه شود.
ستاره | سرویس سرگرمی - انشا درباره خاطره دهه فجر با یادآوری اتفاقات ریز و درشتی که سالهای پیش در این ایام رخ داده است، شکل میگیرد و میتوان به این موضوع انشا با خاطرات یک دانش آموز در این ایام شاخ و برگ داد.
در چنین انشایی یاد جشن دهه فجر و آذینبندی خیابانها، کوچهها و مدارس به ذهن آورده میشود. در ادامه دو نمونه انشا درباره خاطره دهه فجر خواهیم آورد.
انشا درباره خاطره دهه فجر
انشا اول: کلاس برنده در دهه فجر
بند مقدمه (زمینه سازی)به خاطر میآورم که کلاس اول دبستان بودم و چیز زیادی درباره دهه مبارک فجر نمیدانستم. اما با وارد شدن به بهمن ماه و نزدیک شدن به دهه فجر، معلم از ما خواست که دست به کار تزیین کلاس شویم. این طور که معلم ما گفت مسابقهای در مدرسه برپا شده و قرار بود که تمام کلاسها در آن شرکت داشته باشند.
بندهای بدنه (متن نوشته)مسابقه دهه فجر از این قرار بود که دانش آموزان هر یک از کلاسهای مدرسه باید محیط داخلی کلاس خود را برای دهه فجر تزیین میکردند. سپس تزیینات کلاسها در یک رقابت با هم گذاشته شده و کلاسی که بهترین تزیینات برای دهه فجر را انجام داده باشد، به عنوان کلاس برنده انتخاب خواهد شد. البته هدایایی نیز برای دانش آموزان کلاس برنده از سوی مدیر مدرسه در نظر گرفته شده بود.
دانش آموزان کلاس ما نیز برای انجام تزیینات دست به کار شدند. معلم از ما خواست که هر کداممان، از خانه تزییناتی را که در اختیار داشتیم، به کلاس آورده و از مجموع آنها برای تزیین استفاده کنیم. من نیز به خانه رفته و از مادرم خواستم که تعدادی وسایل تزیینی برای جشن و مسابقه دهه فجر مدرسه آماده کند. مادرم گویهای براق رنگی به من داد که میتوانستند در تزیینات کلاس، عالی به چشم آیند.
من و سایر دانش آموزان کلاس به همراه معلم، کلاس را به خوبی تزیین کرده و تا جایی که امکان داشت در زیباسازی آن کوشیدیم. سرانجام دهه فجر آغاز شد و مدیر مدرسه برای بازدید از کلاسها آمد. او از یک به یک کلاسهای مدرسه بازدید کرد و قرار شد که فردای آن روز، کلاس برنده را اعلام کند.
بند نتیجه (جمع بندی)روز اعلام نتایج بود و همگی سر صف ایستاده بودیم. پس از قرائت قرآن و سرود ملی کشور، مدیر مدرسه میکروفن را به دست گرفته و در کمال ناباوری شنیدیم که نام کلاس ۱/۱، یعنی کلاس ما را به عنوان کلاس برنده اعلام کرد. از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجیدم و از این که تلاشهای دسته جمعی ما به نتیجه رسیده بود، احساس غرور و شعف میکردم.
انشا دوم
چیزی به دهه فجر نمانده بود و من میدیدم که کوچه ما چراغانی شده است. جوانان محل برای تزیین کوچه، تلاش زیادی میکردند و از هیچ کاری برای زیباتر شدن آن فروگذار نمیکنند.
محله ما قرار بود که بهترین و زیباترین محله شود برای همین همه افراد محله برای رسیدن به آن تلاش میکردند. هر کسی مقابل خانهاش را آب و جارو کرده و چراغهای سردر خانهها روشن نگاه داشته میشد. ما نیز برای تمیز کردن مقابل خانه و زیبا کردن محله، به سهم خود در تلاش بودیم.
همسایه بغلی عروسی داشتند و جشن عروسی خود را مطابق با این ایام قرار داده بودند. در خانهای آن طرفتر نوزادی متولد شده و تاریخ تولدش با ایام دهه مبارک فجر یکی بود. مادرم برای بردن چشم روشنی به خانه آنها رفته بود و میگفت که خانواده از به دنیا آمدن فرزندشان، بسیار شاد بودند.
همه چیز در محله ما برای برگزار کردن ایام دهه فجر، آماده بود و به نظر میرسید که خانوادهها یکی پس از دیگری وقایعی شاد را پشت سر میگذاشتند. من منتظر بودم که در خانه ما هم خبر خوشی از راه برسد و ما هم از رویدادی شادیآور، شگفتزده شویم.
سرانجام این اتفاق افتاد. شب پنجم دهه فجر بود که در حوالی ساعت ۱۰ شب، زنگ خانه به صدا آمد. من دوان دوان خودم را به در خانه رساندم و درب را باز کردم. برادرم پشت در بود. او در شهری دور دوران سربازی خود را میگذراند و چند ماه بود که او را ندیده بودیم. از شادی فریادی کشیدم و به آغوشش پریدم. برادرم به مرخصی آمده بود و من میدانستم که مادرم از دیدن او، فوق العاده شاد خواهد شد.
با برادر حیاط خانه را طی کرده و وارد ساختمان شدیم. مادر و پدرم از دیدن برادرم بیاندازه خوشحال شده و اشک شوق به چشم آوردند. این هدیه دهه فجر ما بود. به برادرم مرخصی داده بودند تا این ایام را در کنار ما به سر کند.
کلام آخر
انشا درباره خاطره دهه فجر با ثبت وقایعی به ظاهر کم اهمیت، اما ماندگار در ذهن میتواند همراه باشد. این وقایع در یک ذهن کودکانه برای همیشه برجای مانده و هر سال با رسیدن دهه فجر، یادآوری میشوند. در متن انشا در مورد حس شنیدن صدای سرود ملی نیز شاید چنین خاطراتی را مشاهده نمایید.
شما چه خاطرات دیگری از این ایام دارید؟ نظر خود را درباره انشاهایی که خواندید با ما در میان بگذارید.