نمایش خوشبختی در فضای مجازی دوپینگ غیر واقعی از زندگی حقیقی است
بیست و نهمین جلسه از سلسله نشستهای نقد و اندیشه با موضوع «نمایش خوشبختی در فضای مجازی» دلایل و آسیبها و با حضور سعید ایمانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، معصومه حاتمی، فوق دکتری روانشناسی سلامت و مدرس دانشگاه و مهدی اسماعیلتبار روانشناس و نویسنده کتاب روانشناسی و مشاوره موبایل صبح امروز چهارشنبه 24 مهر ماه ساعت 10 صبح سالن الغدیر وزارت...
میگنا: معصومه حاتمی، فوق دکتری روانشناسی سلامت و مدرس دانشگاه در بیست و نهمین جلسه از سلسله نشستهای نقد و اندیشه با موضوع «نمایش خوشبختی در فضای مجازی» دلایل و آسیبها، با بیان اینکه خوشبختی یک موضوع نسبی است که از دیدگاه هر فرهنگ و جامعهای تعریف خاص خودش را دارد، گفت: در بسیاری از کشورهای غربی خانوادهها لحظات خوش خود را با دوستانشان به اشتراک میگذارند، همین مسئله باعث شده این دیدگاه از طریق فضای مجازی در کشورهای دیگر همچون ایران شایع شود. سؤالی که پیش میآید این است که اگر افراد در واقعیت خوشبخت هستند، چه لزومی دارد که بخواهند آن را در ملاء عام نمایش دهند؟ به نظر این افراد متظاهر، در واقعیت نه تنها خوشبخت نیستند بلکه حتی از زندگیشان احساس رضایت ندارند.
وی افزود: یکی از دلایل بروز چنین اتفاقی این است که فرد به دنبال زندگی مطلوب است و در مواقعی که صحنههای مطلوب زندگیاش را مشاهده میکند دلش میخواهد این وضعیت همشیگی باشد و آن را به نمایش عموم میگذارد و اعلام میکند که من زندگی مطلوبی دارم. در حقیقت نمایشی از علایق خود را نشان میدهد. در این شرایط اگر فرد یک ساعت از صحنه زندگیاش را به نمایش میگذارد، گرچه زندگی واقعیاش نیست، ولی آرزویش این است که زندگیاش اینچنین باشد و میل به مطلوبیتش در این رفتار است.
رابطه مشروط به اعتماد به نفس دلیل دیگر چنین اتفاقی است. یعنی اگر من در بعد عاطفی زندگیام آدم موفقی باشم اعتماد به نفس دارم. وقتی اعتماد به نفس من مشروط به بعد عاطفی باشد یعنی من یک اعتماد به نفس ناسالم دارم. یکی از موارد دنیای مجازی این است که ما را از خویشتننوازی جدا کرده و مارا به دیگر نوازی سوق داده است. همین موضوع باعث ایجاد اختلات روانی میشود.
رابطه مشروط به اعتماد به نفس دلیل دیگر چنین اتفاقی است. یعنی اگر من در بعد عاطفی زندگیام آدم موفقی باشم اعتماد به نفس دارم. وقتی اعتماد به نفس من مشروط به بعد عاطفی باشد یعنی من یک اعتماد به نفس ناسالم دارم. یکی از موارد دنیای مجازی این است که ما را از خویشتننوازی جدا کرده و مارا به دیگر نوازی سوق داده است. همین موضوع باعث ایجاد اختلات روانی میشود.
سعید ایمانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه این سخنان گفت: ما اگر از نگاه نرمآماری به این موضوع بنگریم، اگر چیزی آنرمال باشد ناخودآگاه جامعه به سمت آن پیش میرود؛ امروز این مسایل مانند تبلیغ شده است. زندگی امروز با زندگی چند دهه قبل فرق دارد و امروز صنعت و تکنولوژی به حدی زیاد شده که مباحثی مانند دگر نوازی به حد بسیاری زیاد شده است. همه ما به دنبال آرامش در ناخودآگاه خود هستیم و به همین دلیل خودمان را نمایش میدهیم و اگر کسی هم انتقادی از این شرایط کند ما ناراحت میشویم. در ناخودآگاه ما ترسهایی وجود دارد که باعث رقابت بین خود واقعی و خود مجازی ما میشود و وقتی این اتفاق بیافتد هویت جامعه را هم تحت تاثیر قرار میدهد.
باید به شکل استاندارد و کنترل شده از فضای مجازی استفاده کنیم
وی تصریح کرد: ما باید به شکل استاندارد و کنترل شده از فضای مجازی استفاده کنیم و اینگونه فضای مجازی برای ما بسیار مفید خواهد بود. ما باید نظمی را در استفاده از این شبکهها و دنیای جدید داشته باشیم. دنیا هم اینگونه است، اما در جامعه ما فرهنگ استفاده از این تکنولوژی همچون یک فنر جمع شده، رها شد و این موضوع رخ داد که به این وضع رسیدیم. شبکه اجتماعی امروز به یک دوست در خانوادهها و افراد تبدیل شده که موجب آرامش آنها میشود. از طرفی شاهد اختلالات خانوادگی هستیم. یک نمونه از این اختلالات عدم مهارت در فرزندپروری است که به افراد به دلیل تحقیرهای خانوادگی از خانواده فاصله گرفته و به شبکههای اجتماعی پناهنده میشوند. آنها در آنجا لایک میخورد، تایید میشود و در نهایت به وضعیت موجود میرسند.
وی در مورد خوشبختینمایی در فضای مجازی هم گفت: همهما دوست داریم تایید شویم و بسته به نیاز و آسیبهای روحی و روانی نیاز به دیده شدن و تایید شدن داریم. امروز این نمایش دوست داشته شدن را در فضای مجازی هم تجربه میکنیم. گاهی اوقات بیان ناخواسته افراد باعث این دیدن شدن و شرایط میشود و اگر خانواده به این امر پاسخ دهد دیگر نیازی به نمایش خود در فضای مجازی ایجاد نمیشود. در این موضوع بحث عقدهگشایی کمتر است و بیشتر بحث دیده شدن مطرح است و خود این امر باعث بحران میشود. باید در زندگی به مسیر و لذتی که از جریان زندگی میبریم توجه کنیم. خوشبختی را نمیتوان به صورت کاذب و با توهم طی کرد بلکه باید از خود واقعی و شرایط و مسیر لذت برد، اما این شرایط باعث شده که فرد حساستر شود.
زندگی مجازی درواقع یعنی نمایش یک دوپینگ غیر واقعی از زندگی حقیقی
مهدی اسماعیلتبار، روانشناس و نویسنده کتاب روانشناسی و مشاوره موبایل در ادامه این نشست در مورد خودکشی، سوگواری نمایشی و نمایش خوشبختی در فضای مجازی و بررسی آن در وضعیت فعلی جامعه گفت: وقتی شما راست نمیگویید به هدفی غیر واقعی میرسید که این هدف مسیر را تغییر میدهد. زندگی مجازی درواقع یعنی نمایش یک دوپینگ غیر واقعی از زندگی حقیقی؛ البته ما باید در جامعه ببینیم این موضوع به چه کسی باز میگردد و مسئول رسیدگی به وضعیت فعلی چه کسی است. باید بدانیم مخاطب ما کیست و این فناوری را چه کسی آورد.
وی تصریح کرد: بهنظر میرسد امروز باید کتابی را در مورد رفتارهای اشکالدار جامعه ایرانی در پنجاه سال گذشته بنویسیم. تمام این اتفاقات به خاطر روابط خانوادگی است. به خاطر ایجاد یک عقده اجتماعی است که موضوعی مشترک دربین همه افراد جامعه است. یکی از مشکلات امروز جامعه در این حوزه این است که ما هنوز روانشناسی و مشاوره را به رسمیت نمیشناسیم و این اصل مشکل است.
مشکلات این حوزه بسیار است و همه مسئول هستیم. درحالی که خود مسئولان هم وظایفشان را به درستی انجام نمیدهند و آن را به دوش دیگری میسپارند. باید بدانیم با دستهای کثیف نمیتوان شیشه را پاک کرد. اسلام به هیچوجه اینگونه نیست و فهمی که از دین داریم چیزی متفاوت از شرایط فعلی است. سؤال اینجاست که چرا امام (ره) دادگاه ویژه روحانیت را راهاندازی کرد؟ بهخاطر این بود که ما آخوند بد هم داریم و اگر آخوند بد داریم یعنی قاضی، وزیر و روانشناس بد هم داریم و این یعنی باید حواسمان بیشتر به اوضاع فعلی باشد؛ با این شرایط فکر میکنید که جوانهای امروز این را قبول میکنند که ما با رفتارهای آنها مقابله کنیم.
باید به شکل استاندارد و کنترل شده از فضای مجازی استفاده کنیم
وی تصریح کرد: ما باید به شکل استاندارد و کنترل شده از فضای مجازی استفاده کنیم و اینگونه فضای مجازی برای ما بسیار مفید خواهد بود. ما باید نظمی را در استفاده از این شبکهها و دنیای جدید داشته باشیم. دنیا هم اینگونه است، اما در جامعه ما فرهنگ استفاده از این تکنولوژی همچون یک فنر جمع شده، رها شد و این موضوع رخ داد که به این وضع رسیدیم. شبکه اجتماعی امروز به یک دوست در خانوادهها و افراد تبدیل شده که موجب آرامش آنها میشود. از طرفی شاهد اختلالات خانوادگی هستیم. یک نمونه از این اختلالات عدم مهارت در فرزندپروری است که به افراد به دلیل تحقیرهای خانوادگی از خانواده فاصله گرفته و به شبکههای اجتماعی پناهنده میشوند. آنها در آنجا لایک میخورد، تایید میشود و در نهایت به وضعیت موجود میرسند.
وی در مورد خوشبختینمایی در فضای مجازی هم گفت: همهما دوست داریم تایید شویم و بسته به نیاز و آسیبهای روحی و روانی نیاز به دیده شدن و تایید شدن داریم. امروز این نمایش دوست داشته شدن را در فضای مجازی هم تجربه میکنیم. گاهی اوقات بیان ناخواسته افراد باعث این دیدن شدن و شرایط میشود و اگر خانواده به این امر پاسخ دهد دیگر نیازی به نمایش خود در فضای مجازی ایجاد نمیشود. در این موضوع بحث عقدهگشایی کمتر است و بیشتر بحث دیده شدن مطرح است و خود این امر باعث بحران میشود. باید در زندگی به مسیر و لذتی که از جریان زندگی میبریم توجه کنیم. خوشبختی را نمیتوان به صورت کاذب و با توهم طی کرد بلکه باید از خود واقعی و شرایط و مسیر لذت برد، اما این شرایط باعث شده که فرد حساستر شود.
زندگی مجازی درواقع یعنی نمایش یک دوپینگ غیر واقعی از زندگی حقیقی
مهدی اسماعیلتبار، روانشناس و نویسنده کتاب روانشناسی و مشاوره موبایل در ادامه این نشست در مورد خودکشی، سوگواری نمایشی و نمایش خوشبختی در فضای مجازی و بررسی آن در وضعیت فعلی جامعه گفت: وقتی شما راست نمیگویید به هدفی غیر واقعی میرسید که این هدف مسیر را تغییر میدهد. زندگی مجازی درواقع یعنی نمایش یک دوپینگ غیر واقعی از زندگی حقیقی؛ البته ما باید در جامعه ببینیم این موضوع به چه کسی باز میگردد و مسئول رسیدگی به وضعیت فعلی چه کسی است. باید بدانیم مخاطب ما کیست و این فناوری را چه کسی آورد.
وی تصریح کرد: بهنظر میرسد امروز باید کتابی را در مورد رفتارهای اشکالدار جامعه ایرانی در پنجاه سال گذشته بنویسیم. تمام این اتفاقات به خاطر روابط خانوادگی است. به خاطر ایجاد یک عقده اجتماعی است که موضوعی مشترک دربین همه افراد جامعه است. یکی از مشکلات امروز جامعه در این حوزه این است که ما هنوز روانشناسی و مشاوره را به رسمیت نمیشناسیم و این اصل مشکل است.
مشکلات این حوزه بسیار است و همه مسئول هستیم. درحالی که خود مسئولان هم وظایفشان را به درستی انجام نمیدهند و آن را به دوش دیگری میسپارند. باید بدانیم با دستهای کثیف نمیتوان شیشه را پاک کرد. اسلام به هیچوجه اینگونه نیست و فهمی که از دین داریم چیزی متفاوت از شرایط فعلی است. سؤال اینجاست که چرا امام (ره) دادگاه ویژه روحانیت را راهاندازی کرد؟ بهخاطر این بود که ما آخوند بد هم داریم و اگر آخوند بد داریم یعنی قاضی، وزیر و روانشناس بد هم داریم و این یعنی باید حواسمان بیشتر به اوضاع فعلی باشد؛ با این شرایط فکر میکنید که جوانهای امروز این را قبول میکنند که ما با رفتارهای آنها مقابله کنیم.
وی افزود: مشاهده چنین رفتارهایی در فضای مجازی نشان دهنده نوعی اعتماد به نفس کاذب است. ما دو اعتماد به نفس داریم یکی واقعی و دیگری کاذب. اعتماد به نفس شاه کلید کسب موفقیت در هرچیزی است. فرقی نمیکند درچه جایگاهی هستید و بهدنبال چه نوع اهدافی هستید، اگر اعتماد به نفس نداشته باشید هیچ چیز ندارید. اما باید فرق بین اعتماد به نفس کاذب با اعتماد به نفس واقعی را هم بدانیم تا دچار تشویش، اضطراب بیهوده و رفتارهای اینچنینی نشویم؛ لذا در این حوزه هم باید تولید محتوا کنیم.
در ادامه این نشست معصومه حاتمی، فوق دکتری روانشناسی سلامت و مدرس دانشگاه گفت: نمیتوان گفت نمایش خوشبختی نماشیی خطاست، بلکه باید گفت اغراق و نمایش آن خطاست. این افراد یا راه را اشتباه میروند و یا خیلی پررنگ میروند. پس اگر تنها بخواهیم در مورد این افراد شعار بدهیم که فلان بیماری یا رفتار را دارند بسیار اشتباه است. این افراد در فضای مجازی تایید، پذیرش و دیده میشوند و اعتماد به نفسشان بیشتر میشود.
در ادامه این نشست معصومه حاتمی، فوق دکتری روانشناسی سلامت و مدرس دانشگاه گفت: نمیتوان گفت نمایش خوشبختی نماشیی خطاست، بلکه باید گفت اغراق و نمایش آن خطاست. این افراد یا راه را اشتباه میروند و یا خیلی پررنگ میروند. پس اگر تنها بخواهیم در مورد این افراد شعار بدهیم که فلان بیماری یا رفتار را دارند بسیار اشتباه است. این افراد در فضای مجازی تایید، پذیرش و دیده میشوند و اعتماد به نفسشان بیشتر میشود.
حاتمی افزود: پژوهشها نشان دادهاند که زوجینی که در دنیای حقیقی خوشبخت هستند، تمایل کمتری دارند که در فضای مجازی نمایش خوشبختی داشته باشند. اگر ما بتوانیم علایق این افراد را در دنیای واقعی ببینیم و آنها این تایید شدن را ببیند دیگر به این سمت حرکت نمیکنند. اگر پذیرش در دنیای واقعی اتفاق بیافتد، در دنیای مجازی این پذیرش کمتر رخ میدهد. اگر نیازهای افراد در دنیای حقیقی برطرف شوند، فرد کمتر به سمت نمایش نیازهای خود به این سمت میرود.
دنیای مجازی اختیار چشمی و فیزیکی ما را گرفته است
وی افزود: مسئله دیگر بستگی به خود فرد دارد. ما باید با این دنیا دوست باشیم و سبک استفاده از آن را یادبگیریم. باید به فرد آموزش دهیم که اگر مطلبی را میگذارد این مطلب تمام شخصیت فرد را نشان دهد نه فقط بخشی از نیازهای فیزیولوژیکی او را؛ البته باید منبع نوازش را از خودمان شروع کنیم و خویشتننوازی را هم فرابگیریم. دنیای مجازی اختیار چشمی و فیزیکی ما را گرفته است و این را باید درمان کنیم. باید منبع دریافت و تایید را از خود شروع کنیم و بعد همنوازی یعنی از خانواده و در انتها دیگرنوازی را مورد توجه قرار دهیم.
امروز فضای مجازی برعکس شده و تنها به دنبال دیگرنوازی است. البته نباید تنها با افکار بسته به این فضا نگاه کنیم، بلکه باید به دنبال آموزش باشیم و افراد را آگاه کنیم و ابعاد این فضا را به آنها نشان دهیم.خوشبختی واقعی مانند گل خوشبویی است که خودش بویش را جار نمیزند بلکه این عطر خود در فضا منتشر میشود. خوشبختی حقیقی هم اینگونه است. البته ضعف شخصیتی هم باعث نمایش زندگی و خود فرد در این فضا میشود.
وی افزود: مسئله دیگر بستگی به خود فرد دارد. ما باید با این دنیا دوست باشیم و سبک استفاده از آن را یادبگیریم. باید به فرد آموزش دهیم که اگر مطلبی را میگذارد این مطلب تمام شخصیت فرد را نشان دهد نه فقط بخشی از نیازهای فیزیولوژیکی او را؛ البته باید منبع نوازش را از خودمان شروع کنیم و خویشتننوازی را هم فرابگیریم. دنیای مجازی اختیار چشمی و فیزیکی ما را گرفته است و این را باید درمان کنیم. باید منبع دریافت و تایید را از خود شروع کنیم و بعد همنوازی یعنی از خانواده و در انتها دیگرنوازی را مورد توجه قرار دهیم.
امروز فضای مجازی برعکس شده و تنها به دنبال دیگرنوازی است. البته نباید تنها با افکار بسته به این فضا نگاه کنیم، بلکه باید به دنبال آموزش باشیم و افراد را آگاه کنیم و ابعاد این فضا را به آنها نشان دهیم.خوشبختی واقعی مانند گل خوشبویی است که خودش بویش را جار نمیزند بلکه این عطر خود در فضا منتشر میشود. خوشبختی حقیقی هم اینگونه است. البته ضعف شخصیتی هم باعث نمایش زندگی و خود فرد در این فضا میشود.
رسوخ آموزهای غلط به خانوادها
سعید ایمانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه این سخنان گفت: اولین کانونی که در این فضا با نمایش خوشبختی آسیب میبیند خود خانواده است. آموزهای غلط به خانوادها رسوخ کرده که باعث ایجاد این اتفاق شده است. امروز این شرایط عادی شده و مردم به سمت دریافت اطلاعات هستند و گویی برخی از این رفتارها برایشان تکراری شده است و به مرور زمان هم کمرنگتر خواهد شد. باید بیشتر نگران پدارن و مادران آینده باشیم که خودشان را باختهاند.
هجوم اطلاعات باعث سردرگمی شده است و چرا جامعه به توصیهها گوش نمیدهد بههمین خاطر است. باید نهادی مسئولیت این امر را بر عهده بگیرد. امروز حالت بلوغی که در این زمینه میخواهیم شکل نگرفته است و امیدواریم نهادی بتواند متولی این امر باشد تا بتوانیم مشکلات را از روی دوش نسل جوان برداریم.
وی در پاسخ به این سوال که نگاه کردن به خوشبختی دیگران چه حسی به انسان میدهد گفت: اگر به عنوان یک مدل باشد باعث موفقیت میشود، اما اگر به عنوان حسادت باشد باعث خود درگیری و پسرفت میشود. ما باید وقتی آدمهای موفق را میبینیم با آنها خودمان بهروز کنیم و در این شراط است که میتوانیم موفقیت بیشتری را در زندگی کسب کنیم. باید یک مدل و الگوی درست را در جامعه ایجاد کنیم تا به عنوان خط مشی زندگی مردم آن را طی کنند. البته باید این الگوها طبقهبندی شده باشد و ما را علمزده نکند و در جهت مثبت هدایت کند. خود این امر باعث ایجاد حس شادابی در جامعه میشود. شبکههای اجتماعی در حال حاضر مدیریت خوبی ندارند و ما نباید با تقویت منفی بحرانهای دیگر را در بچهها ایجاد کنیم.
مهدی اسماعیلتبار روانشناس و نویسنده کتاب روانشناسی و مشاوره موبایل در ادامه اظهار کرد: تعریف محتوایی در علوم تربیتی اسلامی داریم که پزشک میتواند اعتقادی نداشته باشد و تنها جراحی کند، ولی عالم بیعمل نمیتواند بدون عمل مردم را به عملی تشویق کند. ما بخشی از مشکلاتمان ریشه در تاریخ دارد و امروز هم در خانوادههای بسیاری این مشکلات را داریم. هرچند که پدر و مادرها نتوانسته نقش خودش را در مقابل فرزندانشان خوب ایفا کنند. برخیها میگویند تأخر فرهنگی موجب مشکلاتی شده، ولی مسئله این است که ما ابتدا باید خودمان را اصلاح کنیم. اگر حرف رهبری را بپذیریم که آموزش و پرورش در تمام زندگی فرد تأثیر میگذارد باید به این موضوع توجه جدی کنیم و ورود پرقدرتی را در این حوزه داشته باشیم.
وی افزود: متأسفانه جامعه ایرانی روانشناسی را باور ندارد و این درحالی است که تاثیر رمال از روانشناسی در جامعه ما بیشتر است. ما توحید فکر نداریم و دچار دوگانگی فکر شدهایم. متأسفانه هنوز نتوانستهایم الگوی درستی را در جامعه معرفی کنیم که مردم به دنبال آن بروند. آیا همانطور که اسلام از راه قلبها وارد شد ما توانستیم از راه قلوب وارد شویم؟ کاری کردهایم که دختر و پسر با پدر و مادر و جامعه لج کنند و ارادهای برای انجام اصلاح چنین کارهایی را نداشته باشند.
کربلا نتیجه اراده مردم بود؛ خدا در قرآن میفرماید: «أَسْفَلُ سافِلین» و این در لغت به «پستترین مراتب» معنا شده است. در سوره تین از تعبیر «أسفل سافلین» استفاده شده است و میفرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ فىِ أَحْسَنِ تَقْوِیم ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ؛ ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم، سپس او را به پایینترین مرحله بازگرداندیم»؛ حالا آیا ما توانستیم ذات مردم را به این موضوع برسانیم و آشنا کنیم. اما درحال حاضر وضعمان خیلی بهتر از جاهای دیگر است. ماباید خودمان را و ذهنمان را بسازیم و این سخت از ساختن موشک است.
در پایان این نشست معصومه حاتمی، فوق دکتری روانشناسی سلامت و مدرس دانشگاه به معنویت در نظریه آلپورت اشاره کرد و گفت: آلپورت میگوید معنویت صد درصد با سلامت روان رابطه نزدیک دارد و بالا آمدن معنویت باعث افزایش سلامت روان و کاهش آن باعث کاهش سلامت روان میشود. اما میگوید معنویت دو بعد بیرونی و درونی دارد. به نظر آلپورت در دو سطح میتوان از مذهب و معنویت سخن گفت. سوگیری درونی که شامل تجربه کردن مذهب به منزله یک عامل مهم انگیزشی در زندگی فردی است و کـاملاً در زندگی درونی شده و عملی است و سوگیری بیرونی که برابر با مـذهب رشد نیافته است و به صورت استفاده از مذهب برای دستیابی به برخی هدفها مانند حمایت اجتماعی تعریف شده است.
مذهب به نفع هدفهای دیگر…
وی تصریح کرد: فرد با سوگیری درونی تمایل دارد دارد به مذهب خدمت کند، نه آنکه از مذهب به نفع هدفهای دیگر بهره گیرد. در صورتی که فرد با سوگیری بیرونی از مذهب برای رسیدن به اهدافی مانند مقام، کسب پذیرش در جامعه و خانواده، بالابردن اعتماد به نفس و حتی توجیه اعمال خود استفاده میکند. در بیشتر افراد، درجات متفاوتی از سوگیری درونی و بیرونی به چشم میخورد. بهزبان ساده معنویت بیرونی یعنی ظاهرسازی و نمایش زندگی دروغی و معنویت درونی که همان معنویت حقیقی است. همه ما سعی میکنیم چهره خوبی از خودمان نشان دهیم و خود واقعیمان را پنهان میکنیم و این تلقینات جامعه باعث شرایط فعلی شده است.
حاتمی افزود: متاسفانه ما بهعنوان مسئول ضعیف عمل کردهایم و آموزشهای ما آدمها را دین گریز و دین ستیز بار آورده است. مسئولان ما باید یاد بگیرند از نمایش دادن جلوگیری کنند. ما با رفتارهایمان این اثر منفی را به جامعه تزریق کردهایم که معنویت ما معنویت بیرونی باشد و اینگونه است که شاهد این شرایط هستیم. جامعه ما معنویت و اخلاقش بیرونی شده که همین موضوع باعث بروز آسیب شده است. بزرگترین وظیفه ما این است که جامعه را با اخلاقدرونی آشنا کنیم. وقتی برای همه چیز اجبار میبینیم و بدون نسخه دارو تجویز میکنیم جامعه را به سمت آسیب و عقب افتادگی، دروغ و عقب ماندگی هدایت میکنیم.
سعید ایمانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه این سخنان گفت: اولین کانونی که در این فضا با نمایش خوشبختی آسیب میبیند خود خانواده است. آموزهای غلط به خانوادها رسوخ کرده که باعث ایجاد این اتفاق شده است. امروز این شرایط عادی شده و مردم به سمت دریافت اطلاعات هستند و گویی برخی از این رفتارها برایشان تکراری شده است و به مرور زمان هم کمرنگتر خواهد شد. باید بیشتر نگران پدارن و مادران آینده باشیم که خودشان را باختهاند.
هجوم اطلاعات باعث سردرگمی شده است و چرا جامعه به توصیهها گوش نمیدهد بههمین خاطر است. باید نهادی مسئولیت این امر را بر عهده بگیرد. امروز حالت بلوغی که در این زمینه میخواهیم شکل نگرفته است و امیدواریم نهادی بتواند متولی این امر باشد تا بتوانیم مشکلات را از روی دوش نسل جوان برداریم.
وی در پاسخ به این سوال که نگاه کردن به خوشبختی دیگران چه حسی به انسان میدهد گفت: اگر به عنوان یک مدل باشد باعث موفقیت میشود، اما اگر به عنوان حسادت باشد باعث خود درگیری و پسرفت میشود. ما باید وقتی آدمهای موفق را میبینیم با آنها خودمان بهروز کنیم و در این شراط است که میتوانیم موفقیت بیشتری را در زندگی کسب کنیم. باید یک مدل و الگوی درست را در جامعه ایجاد کنیم تا به عنوان خط مشی زندگی مردم آن را طی کنند. البته باید این الگوها طبقهبندی شده باشد و ما را علمزده نکند و در جهت مثبت هدایت کند. خود این امر باعث ایجاد حس شادابی در جامعه میشود. شبکههای اجتماعی در حال حاضر مدیریت خوبی ندارند و ما نباید با تقویت منفی بحرانهای دیگر را در بچهها ایجاد کنیم.
مهدی اسماعیلتبار روانشناس و نویسنده کتاب روانشناسی و مشاوره موبایل در ادامه اظهار کرد: تعریف محتوایی در علوم تربیتی اسلامی داریم که پزشک میتواند اعتقادی نداشته باشد و تنها جراحی کند، ولی عالم بیعمل نمیتواند بدون عمل مردم را به عملی تشویق کند. ما بخشی از مشکلاتمان ریشه در تاریخ دارد و امروز هم در خانوادههای بسیاری این مشکلات را داریم. هرچند که پدر و مادرها نتوانسته نقش خودش را در مقابل فرزندانشان خوب ایفا کنند. برخیها میگویند تأخر فرهنگی موجب مشکلاتی شده، ولی مسئله این است که ما ابتدا باید خودمان را اصلاح کنیم. اگر حرف رهبری را بپذیریم که آموزش و پرورش در تمام زندگی فرد تأثیر میگذارد باید به این موضوع توجه جدی کنیم و ورود پرقدرتی را در این حوزه داشته باشیم.
وی افزود: متأسفانه جامعه ایرانی روانشناسی را باور ندارد و این درحالی است که تاثیر رمال از روانشناسی در جامعه ما بیشتر است. ما توحید فکر نداریم و دچار دوگانگی فکر شدهایم. متأسفانه هنوز نتوانستهایم الگوی درستی را در جامعه معرفی کنیم که مردم به دنبال آن بروند. آیا همانطور که اسلام از راه قلبها وارد شد ما توانستیم از راه قلوب وارد شویم؟ کاری کردهایم که دختر و پسر با پدر و مادر و جامعه لج کنند و ارادهای برای انجام اصلاح چنین کارهایی را نداشته باشند.
کربلا نتیجه اراده مردم بود؛ خدا در قرآن میفرماید: «أَسْفَلُ سافِلین» و این در لغت به «پستترین مراتب» معنا شده است. در سوره تین از تعبیر «أسفل سافلین» استفاده شده است و میفرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ فىِ أَحْسَنِ تَقْوِیم ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ؛ ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم، سپس او را به پایینترین مرحله بازگرداندیم»؛ حالا آیا ما توانستیم ذات مردم را به این موضوع برسانیم و آشنا کنیم. اما درحال حاضر وضعمان خیلی بهتر از جاهای دیگر است. ماباید خودمان را و ذهنمان را بسازیم و این سخت از ساختن موشک است.
در پایان این نشست معصومه حاتمی، فوق دکتری روانشناسی سلامت و مدرس دانشگاه به معنویت در نظریه آلپورت اشاره کرد و گفت: آلپورت میگوید معنویت صد درصد با سلامت روان رابطه نزدیک دارد و بالا آمدن معنویت باعث افزایش سلامت روان و کاهش آن باعث کاهش سلامت روان میشود. اما میگوید معنویت دو بعد بیرونی و درونی دارد. به نظر آلپورت در دو سطح میتوان از مذهب و معنویت سخن گفت. سوگیری درونی که شامل تجربه کردن مذهب به منزله یک عامل مهم انگیزشی در زندگی فردی است و کـاملاً در زندگی درونی شده و عملی است و سوگیری بیرونی که برابر با مـذهب رشد نیافته است و به صورت استفاده از مذهب برای دستیابی به برخی هدفها مانند حمایت اجتماعی تعریف شده است.
مذهب به نفع هدفهای دیگر…
وی تصریح کرد: فرد با سوگیری درونی تمایل دارد دارد به مذهب خدمت کند، نه آنکه از مذهب به نفع هدفهای دیگر بهره گیرد. در صورتی که فرد با سوگیری بیرونی از مذهب برای رسیدن به اهدافی مانند مقام، کسب پذیرش در جامعه و خانواده، بالابردن اعتماد به نفس و حتی توجیه اعمال خود استفاده میکند. در بیشتر افراد، درجات متفاوتی از سوگیری درونی و بیرونی به چشم میخورد. بهزبان ساده معنویت بیرونی یعنی ظاهرسازی و نمایش زندگی دروغی و معنویت درونی که همان معنویت حقیقی است. همه ما سعی میکنیم چهره خوبی از خودمان نشان دهیم و خود واقعیمان را پنهان میکنیم و این تلقینات جامعه باعث شرایط فعلی شده است.
حاتمی افزود: متاسفانه ما بهعنوان مسئول ضعیف عمل کردهایم و آموزشهای ما آدمها را دین گریز و دین ستیز بار آورده است. مسئولان ما باید یاد بگیرند از نمایش دادن جلوگیری کنند. ما با رفتارهایمان این اثر منفی را به جامعه تزریق کردهایم که معنویت ما معنویت بیرونی باشد و اینگونه است که شاهد این شرایط هستیم. جامعه ما معنویت و اخلاقش بیرونی شده که همین موضوع باعث بروز آسیب شده است. بزرگترین وظیفه ما این است که جامعه را با اخلاقدرونی آشنا کنیم. وقتی برای همه چیز اجبار میبینیم و بدون نسخه دارو تجویز میکنیم جامعه را به سمت آسیب و عقب افتادگی، دروغ و عقب ماندگی هدایت میکنیم.