سفارت نامه خوارزم
دسته: زندگینامه، سفرنامه، خاطراتبه تصحیح: جمشید کیانفر - - سفارت نامه خوارزم، نوشته رضا قلىخان هدایت نویسنده، شاعر و مورّخ به نام عهد قاجار است...
به تصحیح: جمشید کیانفر
سفارت نامه خوارزم، نوشته رضا قلىخان هدایت نویسنده، شاعر و مورّخ به نام عهد قاجار است که توسط جمشید کیانفر تحقیق و تصحیح شده است. سفر سیاسى رضا قلىخان هدایت در پاسخ فرستاده محمّد امینخان والى خیوه که خود را خوارزمشاه مىخواند، انجام گرفت.
خوارزمشاه در سال 1268ق آقا نیاز محرم را با چند نفر و با بعضى هدایا به دربار قاجار فرستاد و ناصرالدین شاه به صلاحدید امیرکبیر، رضا قلىخان هدایت را مأمور ساخت تا با خان خیوه در مورد اسیران ایرانى و اوضاع سیاسى خوارزم مذاکره کند، علاوه بر آن هدایت به طور سرّى نیز مأموریت داشت تا قدرت نظامى و نحوه کشوردارى خان خیوه را هم بررسى کند. این مسافرت روز پنجم جمادى الثانى سال 1268 ه. ق. آغاز شد، بین این سفارت و دیگر مسافرتهاى سیاسى عصر قاجار از چند جهت تفاوتهایى وجود دارد:
اولا؛ این تنها کاروان سیاسى عصر قاجار است که به کشورى غیر اروپایى فرستاده شد، دیگر کاروانهاى سیاسى عصر قاجار همگى رو به غرب داشتند.
ثانیا؛ تعداد اعضاى سفارت به مراتب از هیأتهاى دیگر کمتر است، اعضاى اصلى این هیأت سیاسى ظاهرا دو نفر است - رضا قلى و پسرش - و رئیس هیأت در این مسافرت شخصا گزارش سفر را نوشته و تنظیم کرده است.
ثالثا؛ تنها سفر سیاسى است که از هر جهت با موفقیت انجام شده و همان طور که خواهد آمد، بالاخره دربار قاجار توانست با استفاده از اطلاعاتى که هدایت به این دربار داد، خان خیوه را از میان بردارد.
این مسافرت از طریق شمال ایران انجام گرفته است، آقا نیاز محرم همه جا همراه و راهنماى رضا قلىخان است و هدایت با کمک او توانست به سلامت روز اوّل شعبان 1268 به شهر خوارزم برسد؛ هنگامى که وى به خوارزم رسید، امین خان در خیوه نبود؛ بنابراین، هدایت مدتى در شهر ماند تا خان به شهر آمد و توانست با وى دیدار و مذاکره کند. در این مدت وى تعداد زیادى اسیران ایرانى را دید و با برخى از آنها گفتگو کرد و به آنان وعده آزادى داد.
ملاقات رضا قلىخان با محمّد امین، خان خیوه طورى ترتیب یافت که حاصل گفتگو و مذاکرات به نفع دربار قاجار انجامید، زیرا در مجلس مذاکره که بزرگان و روحانیان خیوه هم جمع بودند، رضا قلىخان با مهارت و زیرکى توانست، دولت قاجار را چه از لحاظ سیاسى و چه از لحاظ نظامى بزرگتر از آنچه واقعا بود، جلوه دهد و بدینسان نوعى ترس از دولت قاجار در دل خان خیوه انداخت؛ یعنى در واقع از جنبه روحى خان خیوه را تضعیف کرد.
سفارت نامه خوارزم، نوشته رضا قلىخان هدایت نویسنده، شاعر و مورّخ به نام عهد قاجار است که توسط جمشید کیانفر تحقیق و تصحیح شده است. سفر سیاسى رضا قلىخان هدایت در پاسخ فرستاده محمّد امینخان والى خیوه که خود را خوارزمشاه مىخواند، انجام گرفت.
خوارزمشاه در سال 1268ق آقا نیاز محرم را با چند نفر و با بعضى هدایا به دربار قاجار فرستاد و ناصرالدین شاه به صلاحدید امیرکبیر، رضا قلىخان هدایت را مأمور ساخت تا با خان خیوه در مورد اسیران ایرانى و اوضاع سیاسى خوارزم مذاکره کند، علاوه بر آن هدایت به طور سرّى نیز مأموریت داشت تا قدرت نظامى و نحوه کشوردارى خان خیوه را هم بررسى کند. این مسافرت روز پنجم جمادى الثانى سال 1268 ه. ق. آغاز شد، بین این سفارت و دیگر مسافرتهاى سیاسى عصر قاجار از چند جهت تفاوتهایى وجود دارد:
اولا؛ این تنها کاروان سیاسى عصر قاجار است که به کشورى غیر اروپایى فرستاده شد، دیگر کاروانهاى سیاسى عصر قاجار همگى رو به غرب داشتند.
ثانیا؛ تعداد اعضاى سفارت به مراتب از هیأتهاى دیگر کمتر است، اعضاى اصلى این هیأت سیاسى ظاهرا دو نفر است - رضا قلى و پسرش - و رئیس هیأت در این مسافرت شخصا گزارش سفر را نوشته و تنظیم کرده است.
ثالثا؛ تنها سفر سیاسى است که از هر جهت با موفقیت انجام شده و همان طور که خواهد آمد، بالاخره دربار قاجار توانست با استفاده از اطلاعاتى که هدایت به این دربار داد، خان خیوه را از میان بردارد.
این مسافرت از طریق شمال ایران انجام گرفته است، آقا نیاز محرم همه جا همراه و راهنماى رضا قلىخان است و هدایت با کمک او توانست به سلامت روز اوّل شعبان 1268 به شهر خوارزم برسد؛ هنگامى که وى به خوارزم رسید، امین خان در خیوه نبود؛ بنابراین، هدایت مدتى در شهر ماند تا خان به شهر آمد و توانست با وى دیدار و مذاکره کند. در این مدت وى تعداد زیادى اسیران ایرانى را دید و با برخى از آنها گفتگو کرد و به آنان وعده آزادى داد.
ملاقات رضا قلىخان با محمّد امین، خان خیوه طورى ترتیب یافت که حاصل گفتگو و مذاکرات به نفع دربار قاجار انجامید، زیرا در مجلس مذاکره که بزرگان و روحانیان خیوه هم جمع بودند، رضا قلىخان با مهارت و زیرکى توانست، دولت قاجار را چه از لحاظ سیاسى و چه از لحاظ نظامى بزرگتر از آنچه واقعا بود، جلوه دهد و بدینسان نوعى ترس از دولت قاجار در دل خان خیوه انداخت؛ یعنى در واقع از جنبه روحى خان خیوه را تضعیف کرد.